انگور | صفر تا صد کشت
فهرست مطالب
- 1 مقدمه
- 2 مناطق مستعد كشت انگور در كشور
- 3 تولید انگور در ایران
- 4 ارقام انگور در ایران
- 5 گياهشناسي انگور
- 6 دورههاي مختلف زندگي مو
- 7 تقسيمبندي تجارتي انگور
- 8 کاشت مو
- 9 آبوهواي مورد نياز مو
- 10 نور مورد نياز مو
- 11 رطوبت
- 12 خاك مورد نياز مو
- 13 روشهاي تكثير
- 14 روش ازدياد بهوسيله بذر
- 15 ازدياد بهوسيله قلمه
- 16 انتخاب پايه مادري
- 17 قطع بازو يا شاخه از پايه مادر
- 18 ريشهدار كردن قلمهها
- 19 كاشت قلمه
- 20 كاشت قلمه در زمين اصلي
- 21 كشت در خزانه
- 22 ازدياد مو از طريق خوابانيدن
- 23 ازدياي بهوسيله پيوند
- 24 پيوند
- 25 احداث تاكستان
- 26 نياز آبي مو
- 27 هرس مو
- 28 روشهاي مختلف هرس مو
- 29 فصل هرس
- 30 هرس سبز
- 31 هرس ريشه
- 32 هرس فرم تاكستانها
- 33 رنگیری حبه
- 34 ميزان مواد و عناصر موجود در ميوه انگور
- 35 تغذيه تاكستانها
- 36 عناصر مورد نیاز انگور
- 37 آفات
- 38 بیماریها
- 39 علفهای هرز
مقدمه
طبق مستندات ايران يكي از سرزمينهاي اوليه كشت انگور در جهان بهشمار میآید. بيشتر گياه شناسان معتقدند كه مبدأ انگور در آسياي صغير، حدفاصل درياي سياه و درياي خزر ميباشد و از اين منطقه به تمام نقاط دنيا گسترش يافته است. امروزه اراضي وسيعي از قاره آسيا، اروپا، آمريكا و حتي قسمتهايي از قاره آفريقا نيز به كاشت انگور اختصاص يافته است.
انگورهايي كه در دنيا كاشته ميشوند داراي گونههاي متعددي ميباشند كه مهمترين آنها گونه (Vitis-Vinifera) ميباشد كه به نام انگور دنياي قديم ناميده ميشود و موطن اصلي آن كوههاي قفقاز ميدانند. كاشت آن از جهت شرقي به جنوب و از جنوب به غرب آسيا و از غرب به اروپا مخصوصاً نواحي اطراف درياي مديترانه و شمال آفريقا گسترش يافته است.
بهطور كلي سه جنس عمده انگور در دنيا شناخته شده كه عبارتند از:
1) انگور (Vitis-Vinifera) به نام انگور دنياي قديم كه انگورهاي ايران نيز از اين جنس هستند و در نواحي معتدل و معتدل سرد نتيجه مطلوبي داده است.
2) انواع انگورهاي آمريكايي كه شامل 15 جنس مهم ميباشند و در مناطق معتدل سرد بهتر رشد ميكنند. وطن اصلي آنها آمريكاي شمالي است. اينگونهها از لحاظ كميت و كيفيت داراي اهميت فوقالعاده بوده، به همين دليل در سالهاي گذشته تعداد زيادي از اينگونهها به كشورهاي اروپايي وارد شدند؛ ولي به علت حساسيت بعضي از اينگونهها به آفت فيلوكسرا باعث خسارات زيادي در موستانهاي اروپا شد به همين دليل در سالهاي اخير از ورود آنها به اروپا جلوگيري شده است.
اين گونهها عبارتند از:
- ويتيس لابروسكا Vitis Labrusca
- ويتيس كاليفرنيكا Vitis Californica
- ويتيس كاريبوآ Vitis Cariboea
- ويتيس كارياسهآ Vitis Cariacea
- ويتيس كاديكان Vitis Cadicans
- ويتيس لاسه كُمياي Vitis Lincecumii
- ويتيس بيكولر Vitis Bicolor
- ويتيس آستهواليس Vitis Aestivalis
- ويتيس برلانديري Vitis Berlandieri
- ويتيس كارديفوليا Vitis Cardifolia
- ويتيس سينرآ Vitis Cinerea
- ويتيس روپستريس Vitis Rupestris
- ويتيس آريزونيكا Vitis Arizonica
- ويتيس ريپاريا Vitis Riparia
- ويتيس روبرا Vitis Rubra
3) انگورهاي موسكادين (Muscadinae) اينگونه كمتر اهميت داشته و در آبوهواي گرم سازش دارد. طول بوتههای این گونه به 27 متر هم ميرسند. خوشه انگور كم دانه و دانهها پس از رسيدن ميريزند. به سختي از طريق قلمه و پيوند تكثير مييابند ولي از طريق خوابانيدن به آساني تكثير پيدا ميكنند. از صفات خوب اينگونهها مقاوم به آفت فيلوكسرا و بيماريهاي قارچي و تماتد ميباشند.
مناطق مستعد كشت انگور در كشور
كاشت مو دامنه اكولوژي بسيار وسيعي دارد و بين عرضهاي جغرافيايي 16 تا 51 درجه و ارتفاع از سطح دريا از صفر تا 1400 متر متغير ميباشد ولي مناسبترين عرض جغرافيايي براي كاشت 34 تا 39 درجه بوده به شرطي كه ساير محدوديتهاي آبوهوايي از جمله سرما و گرماي شديد رطوبت زياد مانع نباشند توليد مطلوبي بهدست خواهد آمد. با توجه به مطالب فوق ميتوان گفت كه آبوهواي معتدل براي موكاري مساعد بوده و حرارت كافي، نور بيشتر و پوشش ابر كمتر براي توليد انگور با كيفيت بالا مناسب هستند. مناطق مشابه با اين شرايط آبوهوايي در ايران به شرح زير ميباشند.
مناطق البرز ايران
اين مناطق شامل جنوب سلسله البرز ميباشد كه از قزوين و كرج در جنوب غربي دامنههاي اين سلسله كوه شروع تا مناطق دامنههاي شمال شرقي شامل شاهرود، دامغان، سمنان، گرمسار، ورامين، تهران، سبزوار، حوالي كاشمر ادامه پيدا ميكند و مجموع درجه حرارت فعال اين مناطق 2150 تا 3350 درجه بوده كه شرايط كاملاً مساعدي براي رسيدن انگور حتي ديررسترين ارقام را فراهم ميآورد.
مناطق شرقي ايران
شامل شهرستانهاي تربت حيدريه، تربت جام، گناباد، قسمتي از سيستان و شمال شهرستان زاهدان است. اين مناطق بهعلت وجود شرايط مناسب براي پرورش و توسعه كشت انگور بسيار مناسب ميباشند، در اين مناطق خطر سرماي بهاره، زودرس پائيزه و خسارت تگرگ وجود ندارد.
مناطق مركزي ايران
اين مناطق از تهران گرفته از طريق ساوه و اصفهان به امتداد كوههاي زاگرس ميرسد. مجموعه حرارت فعال از 2731 درجه در اصفهان تا 3000 درجه در ساوه متغير است كه براي پرورش موستانها مساعد ميباشند.
مناطق جنوب ايران
اين مناطق شامل شهرستانهاي آباده، نيريز، فسا، شيراز، فيروزآباد و كازرون ميباشند. در شهرستانهاي شيراز و فيروزآباد براي تمام ارقام زودرس، ديررس و ميانرس شرايط مناسب و مساعد است. در ناحيه كازرون فقط موكاري در مناطقي توصيه ميشود كه امكان گذراندن خواب زمستانه براي موستان وجود داشته باشد.
مناطق غرب و جنوب غربي كشور
شامل شهرستانهاي مريوان، پاوه، كرمانشاه، نهاوند، ملاير، خرمآباد و ايلام ميباشند كه مساعد براي كاشت و پرورش تاكستانها هستند. در بعضي از مناطق مانند لرستان، دماوند و ملاير بهعلت مساعد بودن شرايط آبوهوايي كليه ارقام انگور ميتوان پرورش داد.
مناطق شمال غربي
شامل شهرستانهاي اروميه، مياندوآب، مراغه، آذرشهر، عجبشير كه از موقعيت بسيار مناسبي براي توليد انگور برخوردار هستند. براي حفاظت تاكستانها از سرما در شهرستانهاي سنندج، مياندوآب، آذرشهر، بجنورد، شيروان، نيشابور و مشهد كاشت بايد به روش جوي پشتهاي و بهصورت خوابيده باشد.
سوالات خود درباره کشت ارقام مختلف انگور را از کارشناسان اگروتک بپرسید.
تولید انگور در ایران
از میان انواع محصولات باغی، قارچ و گلخانهاي بیشترین سطح بارور پس از پسته، انگور با 10.2% می باشد.
سطح زیر کشت این محصول در سال 1401 برابر با 10.291 هکتار در سطوح غیربارور و 277.955 هکتار در سطوح بارور بوده است. بیشترین سطح زیر کشت غیربارور و بارور مربوط به استان فارس به ترتیب با 1246 و 49278 هکتار میباشد.
در ایران رتبه سوم میزان تولید مربوط به انگور با تولید حدود 3.1 میلیون تن و سهم 12.4 درصد از كل میزان تولید محصولات باغی بوده كه استانهاي همدان با سهم 14.9 درصدي، فارس با سهم 12.1 درصدي، خراسان رضوي با سهم 11.2 درصدي، قزوین با سهم 10 درصدي و آذربایجان غربی با سهم 7.3 درصدي در رتبههاي اول تا پنجم تولیدكنندگان انگور كشور قرار داشته اند. این پنج استان جمعا در حدود 55.6 درصد از كل تولید انگور كشور را تامین نمودهاند.
متوسط عملکرد انگور آبی کشور 13.099 کیلوگرم در هکتار میباشد که بالاترین راندمان تولید آبی 28693 کیلوگرم در هکتار متعلق به استان سمنان و کمترین آن 4.102 کیلوگرم متعلق به استان کرمان میباشد.
متوسط عملکرد انگور دیم کشور 3.774 کیلوگرم در هکتار بوده است که بیشترین و کمترین عملکرد دیم به ترتیب با 13093 و 333 کیلوگرم تولید در هکتار به استانهای گیلان و اصفهان تعلق دارد.
سطح، میزان و تولید عملکرد انگور به تفکیک استان
ارقام انگور در ایران
مشخصات ارقام مختلف انگور در استانهای کشور در جداول زیر آورده شده است.
مراكزمهم كاشت در آذربايجان شرقي و غربي | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
شهرستان مراغه | خليلي قرمز | 15.4 | قرمز | * | – | – | |
عجبشير | خليلي سفيد | زودرس | 15.17 | سبز روشن | * | – | – |
ملككندي | حسيني | ميانرس | 14.17 | سبز مايلبه زرد | * | – | – |
آذرشهر | دستهچين | ميانرس | 16.19 | سبز روشن | * | * | * |
گوكان | تبرزه سفيد | ديررس | 22.27 | سبز روشن | * | * | * |
حومه تبريز | تبرزه قرمز | ديررس | 21.9 | قرمز | * | * | * |
مشكين شهر | بيدانه قرمز | ميانرس | 18.26 | قرمز | * | * | * |
شهرستان اروميه | بيدانه سفيد | ميانرس | 16-18 | سبز روشن | * | * | * |
سيلوانه | صاحبي قرمز | ميانرس | 15-17 | قرمز | * | – | – |
صوماي برادوس | ملكي | ميانرس | 17-20 | سبز روشن | * | * | * |
انزل | گزنهاي | زودرس | 17.2-21 | سبز روشن | * | * | * |
نازلوچاي | گزنهاي | زودرس | 14-18 | سبز | * | – | – |
مياندوآب | شيرازي | ميانرس | 15-17 | قرمز | * | – | – |
مياندوآب | رين بابا قرمز | ميانرس | 18-20 | قرمز | * | – | – |
مياندوآب | قزل ازوم | ديررس | 15-18 | قرمز | * | – | – |
مياندوآب | رازقي | ميانرس | 16-18 | حنايي | * | * | – |
مياندوآب | لعل بيدانه | ديررس | 16-19 | قرمز | * | * | – |
مياندوآب | گرميان | ديررس | 10-21 | سفيد طلايي | * | – | * |
مرند و بزچاي | عسگري | ميانرس | 16-14 | سبز مايلبه زرد | * | * | – |
ارقام مختلف انگور در استانهاي آذربايجان شرقي و غربي
مراكز مهم در استانهاي قزوين و زنجان | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
حومه قزوين | ياقوتي قرمز | زودرس | 18-19 | قرمز | * | – | – |
حومه قزوين | شاهاني سياه | ميانرس | 22-24 | سياه | * | * | * |
ضياءآباد | گزنداي | زودرس | 17-21 | سبز تيره | * | * | – |
بوئينزهرا | خليلي | زودرس | 16-19 | زرد مايلبهقرمز | * | – | – |
آبيك | عسكريسفيد | ميانرس | 18-20 | زرد مايلبهسبز | * | * | – |
آوج | بيدانه قرمز | ميانرس | 20-22 | قرمز | * | * | * |
آوج | بيدانه سفيد | ميانرس | 20-22 | سفيد | * | * | * |
تاكستان | صاحبي | ميانرس | 17-18 | قرمز | * | – | – |
خرمدره | سمرقندي | ميانرس | 16-23 | زرد طلايي | * | * | – |
ابهر و نشاط | فخري | ميانرس | 18-22 | زرد طلايي | * | * | * |
ارقام انگور در استانهاي قزوين و زنجان
مراكز مهم در استانهاي كردستان، همدان، لرستان | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
سنندج و حومه | ياقوتي قرمز | زودرس | 18-22 | قرمز | * | – | – |
سنندج و حومه | خليلي | زودرس | 15-22 | سبز | * | – | – |
نهاوند همدان | عسكري | ميانرس | 18-26 | سبز مايلبه سبز | * | – | – |
ملاير همدان | بيدانه سفيد | ميانرس | 20-24 | سفيدمايلبهسبز | * | * | * |
حومه همدان | بيدانه قرمز | ميانرس | 22-24 | قرمز | * | * | * |
توسيركان | ريش بابا | ديررس | 17-22 | قرمز | * | – | – |
رزن | صاحبي | ميانرس | 14-22 | قرمز روشن | * | – | – |
اطراف خرمآباد | شاهاني | ديررس | – | قرمز سياه | – | * | – |
اطراف خرمآباد | فخري | زودرس | – | سبز روشن | * | * | – |
اطراف خرمآباد | شاهرودي | ديررس | – | قرمز ابلق | * | * | – |
ارقام مهم انگور در استانهاي كردستان، همدان و لرستان
مراكز مهم توليد در استان خراسان | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
كاشمر | خليلي | زودرس | 16-18 | طلايي | * | – | – |
قوچان | ريش باباقرمز | ديررس | 17-21 | قرمز | * | – | – |
مشهد | پيكالي | ميانرس | – | – | – | – | – |
شيروان | ياقوتي | زودرس | 17-20 | سياه | * | – | – |
بجنورد | عسكريسفيد | ميانرس | 16-19 | سبز روشن | * | * | – |
درگز | رازقي | ميانرس | 16-19 | طلايي | * | – | – |
نيشابور | صاحبي | ميانرس | 16-19 | قرمز | * | – | – |
تربيت حيدريه | سكه | ميانرس | – | – | – | – | – |
سبزوار | بيدانه سفيد | ميانرس | 20-23 | طلايي | * | * | * |
تربتجام | بيدانه قرمز | ميانرس | 22-22.5 | قرمز | * | * | * |
بيرجند | قرآن | ديررس | 20-21 | قرمز | * | – | – |
ارقام مختلف انگور در استان خراسان
مراكز مهم در استانهاي مركزي، تهران، سمنان | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
شاهرود | بيدانه سفيد | ميانرس | 25-22 | زرد مايلبهسبز | * | * | * |
ورامين | بيدانه قرمز | ميانرس | 24-22 | قرمز | * | * | * |
شهريار | سرخ فخري و شاهرودي | ديررس | 22-18 | قرمز ابلق | * | – | – |
اراك | اتابكي | ميانرس | 20-18 | – | * | – | – |
ساوه | ياقوتي سياه | زودرس | 22-19 | سياه | * | – | – |
ساوه | ريشبابايقرمز | ديررس | 22-17 | قرمز | * | – | – |
ساوه | لعل بيدانه | ميانرس | 23-17 | سبز روشن | * | * | – |
ساوه | خليلي سفيد | زودرس | 18-16 | سبز مايلبه سبز | * | – | – |
ارقام مختلف انگور در استانهاي مركزي، تهران و سمنان
مراكز مهم در استان فارس | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
ميمنا | بيدانه قرمز | متوسطرس | 23-22 | قرمز | * | * | * |
حومه سبزوار | بيدانه سفيد | متوسطرس | 22-20 | زرد | * | * | * |
زرقان | رجبي سفيد | متوسطرس | 21-20 | سبز مايلبه زرد | * | * | * |
مرودشت | رجبي سفيد | متوسطرس | 20 | سياه | * | – | – |
مرودشت | آئينه درشت | متوسطرس | 21-17 | سبز مايلبه زرد | * | – | – |
سروستان | سمرقند سياه | متوسطرس | 23-15 | سياه تيره | * | * | * |
سروستان | شكر شيراز | متوسطرس | 25-20 | – | * | – | – |
سروستان | رطبي | متوسطرس | 19-16 | – | * | – | – |
سروستان | صاحبي | متوسطرس | 17-14 | قرمز | * | – | * |
سروستان | عسكري سياه | متوسطرس | 20 | قرمز | * | – | * |
سروستان | عسكري پيكاني | متوسطرس | 20-15 | سبز مايلبه زرد | * | – | – |
ارقام مختلف انگور در استان فارس
مراكز مهم ايران | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
ورامين | موسكارسفيد | ديررس | 22-18 | سبز روشن | * | – | * |
اروميه و تبريز | موسكار سياه | ديررس | 21 | سياه | * | – | * |
اروميه و تبريز | سرونتين | ديررس | 20-19 | سياه | * | – | * |
اروميه و تبريز | شاملا | ديررس | 20-17 | – | * | – | * |
اروميه و تبريز | فكاراليا | ديررس | – | زرد | * | – | * |
دانشكده تبريز | ريسيلينگ | ديررس | 21-18 | سبز روشن | * | – | * |
دانشكده كشاورزي كرج | سيدس | – | – | – | * | – | * |
ورامين | روبي سدلي | – | – | – | ً | – | – |
انگورهاي خارجي سازگاري شده در ايران
گياهشناسي انگور
ريشه
بوتههاي مو داراي ريشههاي بسيار قوي، طويل و بسيار منشعب هستند و برخلاف شاخه فاقد گره بوده و گاهي ريشههاي اصلي تا عمق 3 تا 4 متر به درون خاك نفوذ ميكنند. گسترش ريشه به نوع خاك و دماي آن و نوع رقم كاشته شده بستگي دارد. بهترين دما براي رشد ريشه 20 درجه سانتيگراد ميباشد. ريشه پس از خروج از قلمه به نمو سطحي، عمودي و افقي، خود ادامه ميدهد به همين سبب ريشه ميتواند با حجم و تماس بيشتر با خاك آب و مواد غذايي خاك بهره بيشتري ببرد.
تعداد تارهاي كشنده ريشه به چگونگي خواص شيميايي خاك بستگي دارد. مطالعات نشان داده تعداد تارهاي كشنده در ريشههاي فرعي و موئين در هر سانتيمتر ريشه حدود 476 عدد در خاكهاي اسيدي با 5.7=PH و حدود 180 عدد در اراضي قلياني با 7.5=PH ميباشند. با توجه فراواني ريشههاي سطحي و افقي ميبايست از شخم عميق در موستانها خودداري شود در خاكهاي سنگين رسي ريشهها به دليل نبود قابليت نفوذپذيري و تهويه گسترش ريشهها بيشتر در قسمتهاي سطحي خاك هستند و برعكس در خاكهاي سبك و شني ريشهها به عمق زمين نفوذ ميكنند.
در پاييز بعد از خزان شدن برگها چون حرارت خاك پايين ميآيد رشد ريشهها كنده شده و ريشههاي موئين و نازك خشك شده از بين ميروند. ولي ريشههاي قوي به رشد خود ادامه ميدهند در بهار ريشههاي موئين دوباره ظاهر شده و فعاليت خود را شروع مينمايند در اراضي شني و هرموسي ريشهها عمق بيشتري پيدا ميكنند و مقاومت به تنشهاي كم آبي و خشكي بيشتر ميشود و در اواخر تابستان مقدار زيادي اسيدهاي آمينه بهويژه ارجنين، اسيدسيتريك و نشاسته در بافتهاي ريشه ذخيره شده كه در سال بعد به تغذيه گياه ميرسند.
ساقه
ساقه مو خارج از خاك است و شاخه، برگ و جوانهها بر روي آن قرار دارند. در این محصول ابتدا ساقه اصلي بهوجود آمده سپس شاخه فرعي حاصل ميشوند. بستگي به نحوه خم دادن و تربيت مو اينگونه شاخهها گاهي بهصورت خوابيده در سطح خاك و حالت شاخه خزنده به خود ميگيرند و گاهي با استفاده از قيم به فرمهاي مختلف ايستاده و يا بهصورت پاچراغي تربيت ميكنند.
شاخهها
در انتهاي تنه كه ارتفاع آن از چند سانتيمتر به 2-1.5 متر ميرسد شاخههايي بهوجود ميآيد كه بعد از خزان شدن به آنها بازو هم ميگويند و هر سال با كوتاه كردن بازوها محصول را بر روي آنها تنظيم ميكنند.
شاخه عموماً گرد و باريك و دراز و در برخي ارقام پهن و صاف ديده ميشوند و ضخامت شاخه معمولاً 8 تا 30 ميليمتر متغير ميباشد. جوانهها بالاي دمبرگ و بر روي گرهها ايجاد ميشوند و هر جوانه داراي شاخ و برگ است. جوانههاي مو به دو دسته جوانههاي برگي و ميوهاي تقسيم ميشوند. جوانههاي برگي فقط بر روي آنها برگ تشكيل ميشود و اين جوانهها بارور نميشوند.
جوانه ميوه شامل شاخههاي اوليه كه داراي برگهاي اوليه و خوشههاي گل ميباشند. معمولاً پس از باز شدن اين جوانهها 3 تا 4 خوشه نيز بر روي شاخه ديده ميشود و خوشههاي گل برحسب رقم كاشته شده در كنار برگهاي سوم و چهارم و ششم قرار ميگيرند. لازم به ذكر است كه جوانههاي ميوه بر روي شاخههاي يكساله تشكيل ميشوند، بههرحال در هنگام هرس رعايت اين نكته كه جوانههاي بارور بايستي به اندازه كافي موجود باشند كاملاً ضروري است.
پيچك از لحاظ ساختمان مانند خوشه بوده و وظيفه آن اتصال شاخهها به قيم ميباشد. در بعضي ارقام پيچك عموماً دو شاخه و بعضاً سه شاخه ميباشد و در بعضي ارقام در مقابل هر برگ يك پيچك و در بعضي ديگر در برابر هر دو برگ يك پيچك وجود دارد.
برگ
برگهاي مو بر روي گرهها قرار داشته و در كنار هر كدام از آنها يك جوانه جانبي ديده ميشود و برگ در مو از دو قسمت دمبرگ و پهنك تشكيل شده كه دمبرگ اتصال برگ به شاخه را فراهم نموده و طول آن در ارقام مختلف از 2 تا 6 سانتيمتر متغير است. شكل برگها برحسب نوع پايههاي مو متفاوت ميباشد و برگهاي موجود روي يك پايه ممكن است با بريدگي عميق و كامل و يا بدون بريدگي باشند و تحقيقات بهعمل آمده نشان داده كه هر چقدر بريدگي برگها عميقتر و بيشتر باشد به همان اندازه غيرباروري آن شاخه و پايه بيشتر است. توصيه ميشود هنگام انتخاب بازو يا شاخه براي قلمه يا پيوند به اينگونه علايم توجه كافي شود.
گل
گلهاي مو كوچك و سبزرنگ بوده و گلهاي نر و ماده روي يك دم گل قرار دارند و از نظر علمي هرمافروديت (Hermaphrodite) ناميده ميشوند و داراي 5 كاسهبرگ خيلي كوچك و از 5 گلبرگ سبز روشن كه از پايين مجزا ولي از بالا به هم چسبيده هستند تشكيل يافتهاند و مانند سرپوشي مادگي و پرچمها را ميپوشانند كه در هنگام باز شدن گل كنده شده و ميافتند. گلها عموماً در گونههاي اروپايي در روي گرههاي چهارم يا پنجم ظاهر ميشوند در محلي كه پرچمها و گلبرگها به پايه چسبيدهاند برجستگي كوچكي به نام ديسك ديده ميشود كه محتوي مايع شيرين و معطر بوده كه در موقع باز شدن گلها عطر مخصوصي از خود ترشح مينمايد كه به نام نوش معروف است.
مادگي از دو كارپل بسته تشكيل شده و تخمدان دو خانهاي است هر خانه آن داراي دو تخمك يك كلاله كه مادگي در بالاي آن قرار دارد، در روي كلاله مايع لزج و چسبنده و مومي براي نگهداري دانه گرده و رويش آن وجود دارد.
ميوه
ميوه داراي 2 تا 3 تخم بوده كه پوست خارجي دانه استخواني و داراي آلبومن نيز ميباشد و ميوه برحسب انواع مختلف پايهها داراي اشكال كروي، بيضي، پهن و يا دراز و كشيده ميباشند و به رنگهاي مختلف خودنمايي ميكنند.
گل انگور از قسمتهاي زير تشكيل شده است:
- دم گل
- كاسبرگ
- گلبرگ
- پرچمها
- تخمدان يا برچهها
- تخمك
بر روي شاخههاي درخت دو نوع گل ديده ميشود گلهاي كامل و گلهاي ناقص. گل كامل گلي است كه تمام قسمتهاي فوق را داشته باشد ولي گل ناقص گلي است كه مادگي آن فاقد پرچم است و يا پرچم داشته ولي دانه گرده آن عقيم و قادر به تلقيح تخمك نميباشد مانند موهاي آمريكايي.
بوتههايي كه داراي گل ناقص ميباشند يك پايه هستند و يك نوع انگور آمريكايي كه دو پايه ميباشد بايد در كنار يك مو ماده يك بوته نر هم كاشته شود تا عمل لقاح انجام گيرد.
بعضي از پايههاي اروپايي مانند مادلين، انزوئين و شاسلا به علت ساختمان غيرطبيعي گلها به خوبي تلقيح نميشوند در اين صورت ميتوان از تلقيح مصنوعي استفاده كرد عموماً تلقيح مصنوعي در موهاي گلخانهاي و يا موهاي داربستي انجام ميدهند.
دورههاي مختلف زندگي مو
از ابتداي شروع دوره زندگي مو تا رسيدن ميوه و ريزش برگها بالاخره زمستان گذري برحسب انواع مختلف پايهها و آبوهواي منطقه بهطور متوسط از 150 تا 175 روز برحسب زودرسي بهطول ميانجامد.
- براي تشكيل برگها 75-72 روز
- براي تشكيل گلها 20 روز
- نمو حبهها 45-40 روز
- رسيده ميوه 50-48 روز
جهت اطلاع از نزدیکترین مراکز خدمات کشاورزی به مکانیاب اپلیکیشن اگروتک مراجعه کنید.
تقسيمبندي تجارتي انگور
امروز در دنيا انگور را به چهار گروه اصلي و يك گروه فرعي تقسيمبندي ميكنند كه عبارتند از:
- گروه ارقام روميزي براي تازهخوري
- گروه ارقام كشمشي
- گروه ارقام تهيه آب و كنسانتره
- گروه ارقام براي تهيه كنسرو
- گروه ارقام فرعي براي تهيه سركه
بهطور كلي در ايران حدود 250 رقم انگور گزارش شده كه اكثر آنها قابل خوردن يا قابل تبديل به فرآوردهاي صنعتي ميباشند. براي ارقام كشمشي سه رقم اصلي براي ارقام تازهخوري 12 رقم براي ارقام آب ميوه كه در آمريكا و اروپا و اخيراً در ايران نيز متداول شده است از چند رقم استفاده ميشود و براي صنايع كنسرو يك يا دو رقم بيشتر شناخته شده نميباشد.
انگور تازهخوري
اين گروه انگورها بسته به ريزي و درشتي خوشهها يعني به ريزي و درشتي حبهها و رنگ حبهها كه از سفيد، قرمز تا سياه متغير است مورد توجه مردم قرار ميگيرد. مزه انگور كه يكي از صفات مهم كيفي آن ميباشد با در نظر گرفتن درصد قند و اسيدها ممكن است كاملاً شيرين، ترش، كمي ترش و شيرين و يا تا حدي گس باشند. بيشتر مردم انگورهاي پرآب، ترد و تا حدي شيرين و بدون مزه گس را ترجيح ميدهند. با توجه به مراتب فوق مهمترين ارقام تازهخوري دنيا عبارتند از: موسكات، كاردتيان، پرلت، و چند رقم ديگر. در ايران ياقوتي، خليلي، عسكري، دانه قرمز و سفيد، فخري، ريش بابا، سيني، صاحبي، لعل سفيد و قرمز، قزلازوم از معروفيت بيشتري برخوردارند.
گروه ارقام كشمشي
انگور اين گروه بايد داراي بافت نرم، بدون هسته، گوشتدار، داراي طعم و مزه مطبوع و شيرين بوده و خيلي درشت و خيلي ريز برحسب نوع مصرف باشند در صنايع شيرينيپزي از نوع ريز و براي محصولات خشكبار و مصرف مستقيم بيشتر از دانه درشت استفاده ميشود.
در دنيا ارقامي كه براي كشمش استفاده ميشوند عبارتند از تامسون سيدلس (T. Seedless) كه در خاورميانه به نام سلطاني (Sultaniae) و در آفريقاي جنوبي و استراليا به نام سولتانا (Sultana) ناميده ميشود.
در ايران براي تهيه كشمش از رقم بيدانه قرمز و سفيد عسگري و بعضي ارقام دانهدار مانند پيكاني، دست ارچين، فخري، تبرزه و غيره استفاده ميشود.
گروه ارقام آب انگور
ارقامي كه براي آب انگور بهكار ميروند بايد داراي آب فراوان، طعم مطلوب با تانن كم و بهصورت يك نوشيدني مطبوع باشند. ارقام مناسب براي آب انگور بايد طعم و مزه پس از مراحل پاستوريزه و فيلتره كردن حفظ نمايند از مهمترين ارقام كه در آمريكا و اروپا براي آب انگور بهكار ميروند عبارتند (Asamon و Carigname) ميباشند.
در ايران ارقام پرآب مانند بيدانه سفيد و قرمز، انگور سياه كردستان و بعضي ارقام پرآب ديگر بدينمنظور بهكار ميروند.
ارقام كنسروي
در دنيا ارقام انگور مخلوط با ميوههاي ديگر كنسرو ميشوند و معمولاً از ارقام بيدانه كشمشي استفاده ميشود.
گروه ارقام تخميري
اين گروه بهمنظور استفاده در صنايع تخميري در اروپا، شمال و جنوب آفريقا و آمريكاي جنوبي انتخاب ميشوند و در ايران در صنايع تخميري براي تهيه الكل صنعتي، طبي و سركه از ارقام با كيفيت پايين استفاده مينمايند.
کاشت مو
آبوهواي مورد نياز مو
طول دوران رشد مو بين 6-5 ماه در سال بوده و در اين مدت به نور كافي و گرمايي در حدود 18 درجه سانتيگراد احتياج دارد. طول فصل رشد بيشتر ارقام انگور بين 170-157 روز است. سرماي پايينتر از 20 درجه زيرصفر و گرماي بالاتر از 42 درجه سانتيگراد براي انگور مضر ميباشد، دماي مطلوب براي رشد و نمود انگور در تابستان و بهار بين 10 تا 30 درجه سانتيگراد است و براي خواب زمستانه به سرماي كمتر از 7 درجه سانتيگراد بهمدت 2 تا 3 ماه نيازمند است.
تابش نور خورشيد به حد كافي عامل بسيار مؤثر در ارتقاع كيفيت ميوه انگور ميباشد از جوانهزني تا برداشت انگور ميبايد حداقل 1000 درجه سانتيگراد گرما را داشته باشد.
بهطور كلي مجموع درجات حرارت لازم در ارقام مختلف بهشرح ذيل است:
- براي انگورهاي پيشرس و خيلي پيشرس 1000-850 درجه
- براي انگورهاي نيمه پيشرس 1200-1000 درجه
- براي انگورهاي نيمه ديررس 1400-1200 درجه
- براي انگورهاي ديررس 1700-1400 درجه
- براي انگورهاي خيلي ديررس 2000-1700 درجه
در صورتيكه كمبودي در اين شاخصهاي حرارتي ايجاد شود نهتنها رسيدن چوب و ميوه تأمين نميشود بلكه به محصول سال بعد نيز خسارت وارد خواهد شد.
نور مورد نياز مو
تحقيقات نشان داده مو در نقاطي خوب رشد ميكند كه جمع ساعات آفتابي آنها در سال از 2400 تا 2500 ساعت تجاوز كند و يا حداقل 1400 تا 1500 ساعت آن در دوره رشد و نمو مصرف شده باشد.
رطوبت
احتياجات مو در قبال اين عامل برحسب مقدار آن در زمان رشد گياه تعيين ميشد. رطوبت نسبي هوا را بهوسيله دستگاه هيدرومتر اندازهگيري ميشود.
خاك مورد نياز مو
مو از گياهاني است كه با سيستم ريشهزايي قوي خود ميتواند مقادير متنابهي از خاك را دربرگرفته و به راحتي از آب و مواد غذايي آن استفاده كند و خاكهاي سبك و عميق با بافت يكنواخت، قابل نفوذ، غني و حاصلخيز، نتايج بسيار مطلوب بهدست ميدهند آهك و املاح خاك بايستي در سطح و در عمق خاك مورد بررسي قرار گيرد تاكهاي معمولي غيرپيوندي در خاكهاي آهكي بيشتر از تاكهاي پيوندي مقاومت نشان ميدهند.
تاكهايي كه در فلاتهاي مرتفع بهعمل ميآيند داراي قند كمتر و ترشي بيشتر بوده و برعكس تاكهايي كه در دامنههاي آفتابگير و يا دشتهاي گرم پرورش مييابند داراي قند بيشتر و ترشي كمتري ميباشند. بهطور كلي تپهها مناسبترين مكانهاي كشت مو هستند و يك نوع پناهگاه طبيعي در مقابل بادهاي سرد و يخبندانهاي زودرس پائيزه و ديررس بهاره بوده و تاكها را از سرما مصون و محفوظ نگه ميدارند. آبهاي تحتالارضي در عمق 1.5 الي 2 متر از سطح زمين ريشهها ميتوانند احتياجات آبي خود را به راحتي تأمين كنند.
مشاورین اگروتک پاسخگوی سوالات شما در زمینه کشت انگور هستند.
روشهاي تكثير
مو نيز مانند ساير درختان و نباتات از طريق بذر، قلمه، خوابانيدن و پيوند زدن تكثير پيدا ميكند و پيوند زدن از ساير روشها مهمتر است زيرا بهوسيله پيوند ميتوان انواع انگورهاي مرغوب بر روي پايههاي مقاوم و از اضمحلال و نابودي تاكها جلوگيري كرد. مانند تاكستانهاي فرانسه كه در اثر جمله حشره فيلوكسرا به نابودي كشيده شدند با پيوند كردن آنها بر روي پايههاي مقاوم انواع تاكهاي آمريكايي كه به حشره فيلوكسرا مقاوم بودند از نابودي نجات يافتند.
روش ازدياد بهوسيله بذر
ازدياد مو از طريق بذر مرسوم نيست زيرا نهال حاصله ممكن است مغاير با پايه مادري بهدست آيد. بنابراين ازدياد مو از طريق بذر بهمنظور مطالعات آزمايشگاهي و اصلاح بذر براي بهدست آوردن انواع پايههاي جديد مورد استفاده قرار گيرد.
ازدياد بهوسيله قلمه
قلمه مو را عموماً از بازوي مو يا شاخههاي كاملاً خشبي شده ميگيرند تقريباً تمام موها را ميتوان بهوسيله قلمه تكثير نمود بهاستثناي بعضي گونهها مانند V-Berlandieri (ويتس برلانديري) كه به سختي بهوسيله قلمه ريشهدار ميشود فقط بايستي از طريق خوابانيدن شاخه تكثير داد. قلمهها حداقل بايد بهمدت يكسال در خزانه اول و يكسال هم در خزانه انتظار نگهداري شوند تا نهال كاملاً رشد كرده و ريشههاي قوي توليد نمايد ولي در موكاريهاي اكثر مناطق ايران قلمههاي بدون ريشه را در محل اصلي ميكارند. تكثير از طريق قلمه تمام صفات پايه مادري و صفات ژنتيكي آن حفظ و مورد استفاده قرار ميگيرند.
انتخاب قلمهها طي دو مرحله انجام ميگيرد اول انتخاب پايه كه بايد از آن قلمه تهيه كرد دوم انتخاب قلمهها از بين شاخهها يا بازوهايي كه بايد از روي پايه مادري قطع شوند.
انتخاب پايه مادري
شاخهها (بازوها) كاملاً خشبي، سالم، بدون آلودگي و خيلي ضخيم هم نباشند. زيرا قلمههاي خيلي ضخيم ريشهدار نميشوند و شاخههاي سرما ديده، يا در اثر تگرگ زخم خورده باشند و يا سبز باقي مانده باشند يا در اثر آفات برگ خود را زود از دست داده باشند قلمههاي خوبي نخواهند بود بايد از اينگونه قلمهها خودداري كرد.
قطع بازو يا شاخه از پايه مادر
قطع بازوها از پايه مادري بعد از خزان برگ در اواخر پاييز يا اوايل بهار قبل از شروع فعاليت حياتي گياه انجام ميگيرد. در نواحسي سردسير با زمستانهاي سخت قلمه را بايد در پاييز قبل از شروع سرماي زمستانه تهيه و در جاي محفوظ دور از سرما نگهداري كرد و در عمق 100-75 سانتيمتر در فضاي آزاد در خاك نگهداري نموده در بعضي جاها قلمه را پس از جدا كردن از پايه مادري بلافاصله در خاك در محل اصلي ميكارند در صورتيكه سرماي زمستانه وجود نداشته باشد هيچگونه مشكلي پيش نخواهد آمد. انواع قلمهها عبارتند از:
- قلمه ساده
- قلمه پاشنهدار
- قلمه قنداقدار
- قلمه جوانه
بهترين نوع قلمه مو عبارت است از قلمه پاشنهدار و قلمه قنداقدار كه در هنگام برداشت قلمه از پايه مادر سعي ميكنند قسمتي از شاخه دوساله كه قلمه يكساله روي آن قرار دارد از پايه مادري جدا كنند. چنانكه پايه مادر شاخه دوساله كوتاه يا بلند باشد آن را پاشنهدار و يا قنداقدار ميگويند.
مشخصات يك قلمه خوب عبارت است از:
- شاخه انتخابي براي قلمه بايد كاملاً رسيده و خشبي باشد
- در روي پايه مادر از مواد غذايي غني باشد
- پوست قلمه بايد شفاف بدون لكه سياه و تيره باشد
- فواصل بين گرهها متوسط باشد
- قسمت زير پوست سبزرنگ باشد
- مغز قلمه نازك و روشن باشد
- مقطع قلمه بايد گرد باشد
- قطر قلمه در انواع انگور V-venifera 12-8 ميليمتر باشد
- طول قلمه 35-25 سانتيمتر و در موستانهاي ديم در ايران طول قلمه را 1.5-1 متر در نظر ميگيرند و در خاكهاي غني طول قلمه را كوتاهتر ميگيرند.
ريشهدار كردن قلمهها
ريشه قلمهها همزمان با رويش جوانههاي روي شاخه از كليه گرهها كه در داخل خاك واقع شدهاند خارج ميشوند و در بعضي از ارقام مانند Berlanderi ريشه قلمه بهسختي و بهكندي تشكيل ميشود. براي تسهيل در ظهور ريشه موارد ذيل مورد استفاده قرار ميدهند.
استرا تيفيكاسيون
عبارت است از كاشت قلمه در ماسه شسته مرطوب كه در ته يك جعبه مقداري ماسه به ضخامت 15 سانتيمتر ريخته و روي آن يك طبقه قلمه و بدينصورت ادامه داده تا جعبه از قلمه و ماسه پر شود.
خيس كردن قلمه
در اين طريق قلمهها را در آب جاري به ارتفاع 10-5 سانتيمتر در صورتيكه آب جريان نداشته باشد مقداري خاك ذغال به آب اضافه ميكنند و اين طريق براي ريشه دار كردن خيلي كم معمول است.
كندن پوست قلمه
در اين روش پوست قلمه كه در خاك قرار گرفته برميدارند و گاهي هم براي ريشه زودتر خارج شود پوست را بهوسيله بُرس فلزي ميخراشند.
هورمونهاي گياهي
هورمون اكسين يا فيتوهورمون در تمام بافتهاي گياهي در حال رشد وجود دارند براي تسهيل در ريشهدار شدن قلمهها از اين هورمونها استفاده ميكنند. از هورمونهاي طبيعي و مصنوعي اسيدانيدول آستيك و اسيدانيدول بوتريك استفاده ميشود.
ادرار تازه حيوانات كه از گياهان تغذيه شده باشند نيز داراي اكسين است فرو كردن قلمهها در داخل ادرار بعضي اوقات نتيجهبخش بوده و براي اين كار ته قلمهها را به مدت چند ساعت در مخلوط رقيق ادرار قرار ميدهند.
كاشت قلمه
قلمهها جدا شده از پايه مادري در آخر فصل زمستان يا اوايل بهار ميكارند و در بعضي مناطق ترجيح داده ميشود كه در فصل پاييز قلمهها را بكارند.
كاشت قلمه در زمين اصلي
اين كار را براي موهايي انجام ميدهند كه قلمهها به آساني ريشهدار نميشوند در كشت ديمي از اين طريق استفاده ميكنند و كشت خزانه رواج چنداني ندارد.
كشت در خزانه
براي ريشهدار كردن قلمهها با اين روش ابتدا زمين را شخم عميق زده و خاك نرم مهيا ميكنند سپس شيارهايي به عمق 20 تا 30 سانتيمتر متناسب با طول قلمه به فاصله 50-40 سانتيمتر از يكديگر حفر گرديده و قلمهها را به فاصله 5 سانتيمتر پاي ديوار شمالي شيارها پهلوي هم بهنحوي قرار ميدهند كه 1 يا 2 جوانه انتهايي خارج از خاك قرار ميگيرد. قلمهها به مدت يكسال در خاك باقي ميمانند و در پائيز همان سال كاشت و يا ابتداي سال دوم قبل از آغاز فعاليتهاي حياتي گياه از خزانه اول درآورده و به خزانه دوم يا خزانه انتظار به فاصله 75 سانتيمتر بين خطوط و 50-40 سانتيمتر روي خطوط ميكارند در بعضي اوقات اگر ريشه به حد كافي موجود باشد از خزانه اول مستقيماً در محل اصلي ميكارند.
ازدياد مو از طريق خوابانيدن
يكي ديگر از ريشهدار كردن مو استفاده از خوابانيدن شاخههاي مو است براي اين منظور شاخه خشبي مو را از نزديكترين شاخه به زمين انتخاب و آن را در شياري به عمق 10 تا 12 سانتيمتر در مجاورت بوته اصلي ايجاد كرده و آن را زير خاك ميكارند و يك تا دو جوانه خارج از خاك گذاشته بقيه را حذف ميكنند. بهترين موقع خوابانيدن در فصل پائيز بعد از ريزش برگها ميباشد و اين شاخه بعد از يكسال قابل برداشت و كشت در محلهاي ديگر است.
ازدياي بهوسيله پيوند
موارد استفاده از پيوند به شرح ذيل است:
- براي مقابله با شرايط نامساعد خاك
- استفاده از پايههاي مقاوم به افات و بيماريها
- تبديل يك رقم به رقم ديگر
- اصلاح و جوان كردن تاكهاي پير و قديمي
استفاده از پيوند مو تا زمان پيدايش آفت فيلوكسرا كمتر مورد توجه بود و در حال حاضر نيز در كشورهاي مانند ايران كه اين آفت وجود ندارد ازدياد بهوسيله پيوند معمول نميباشد. بعد از شيوع آفت فيلوكسرا در اروپا كشت موهاي وينيفرا غيرممكن شد بعد از سالها مطالعه موهاي آمريكايي مقاوم به اين آفت شناخته شده و مسئله پيوند روي پايههاي مقاوم در اراضي آلوده براي موكاران اروپايي يك امر اجباري شد.
پيوند
عمليات پيوند در مو به دو صورت زير انجام ميشود:
- هنگامي كه پايه ريشهدار شده و در زمين اصلي كاشته و مستقر گرديده است پيوند بر روي آن پايه انجام ميگيرد. اين نوع پيوند تا حدي مشكلتر از پيوند روميزي ميباشد چرا كه فراهم نمودن شرايط لازم براي موقعيت مانند دما، رطوبت و غيره مقدور نخواهد بود.
- پيوند روميزي: در اين روش چون عمليات در كارگاه انجام ميگيرد و كليه شرايط فراهم ميشود و بلافاصله پس از عمليات پيوند و آن را در خزانه يا نهالستان كه براي اين منظور آماده شده ميكارند و در بهار همان سال به زمين اصلي منتقل مينمايند. نكته مهم در پيوندزني بايستي لاية زاينده يا كامبيوم پايه و پيوندك كاملاً با هم تطابق داشته باشند.
انواع پيوند
پيوند انگلي يا نيمانيم
براي انجام اين پيوند ابتدا پايه را از ارتفاع 25 تا 30 سانتيمتر از سطح خاك قطع كرده و تمام جوانهها را ميكنند و بر روي شاخه پيوندك يك جوانه نگهداري ميكنند پس از آماده سازي پايه و پيوندك كه داراي قطر برابر هستند طوري ميتراشند كه بالاي مقطع پايه و سمت زيرين مقطع پيوندك كه شكاف عمودي به اندازه 4 تا 6 ميليمتر در امتداد طول مقطع ايجاد كرده و با تيغه چاقو لبهها را كمي باد كرده بهطوري كه زبانه پيوندك و پايه بتوانند داخل هم قرار گرفته و همديگر را نگهداري نمايند. آنگاه با نخ باغباني محكم بسته ميشوند پس از جوش خوردن قلمه براي ريشهدار كردن مانند قلمههاي معمولي در هواي آزاد ميكارند و بعد از يكسال به زمين اصلي منتقل ميكنند.
پيوند اسكنهاي يا شكافي
از اين نوع پيوند بر روي پايه پير و مسن و نامرغوب استفاده ميشود. براي تهيه پايه ابتدا خاك اطراف بوته را نزديك ريشه خالي كرده و آنگاه تنه را از 2 تا 3 سانتيمتري بالاي سطح خاك با اره تيز قطع كرده و با چاقو شكافي به شكل مثلث در ميآورند و چوب داخل مثلث را برداشته و پيوندي كه قبلاً شكل مثلث تهيه شده در داخل شكاف قرار ميدهند و اطراف آن را با چسب پيوندي ميپوشانند چون مقطع اين دو با هم مساوي نيست بنابراين پيوندك را بايد طوري در پايه قرار داده شود كه در 2 الي 3 نقطه لايه زاينده بر روي هم قرار گيرند.
از اين قبيل پيوندها ميتوان پيوند شكمي، پيوند جانبي و پيوند اسكنه جانبي را نام برد. براي موفقيت در امر پيوندزني بايد به نكات زير توجه شود.
- دما: بافتهاي كامپيوم موقعي خوب عمل ميكنند كه درجه حرارت بيش از 15 درجه باشد و در شرايط اپتيمم بين 25-20 درجه سانتيگراد باشد.
- تطابق نسبي پايه و پيوندك: پايه و پيوندك بايد همجنس باشند پيوند بين دو خانواده به ندرت جوشخورده و نتيجه ميدهد.
- پايه و پيوندك هرچه جوانتر باشند درصد موفقيت بيشتر خواهد بود.
- موفقيت در پيوند به كيفيت پيوندزني و انتطباق لايه زاينده پايه پيوندك، دما، تهويه، رطوبت محيط بستگي دارد.
احداث تاكستان
قبل از موكاري ابتدا بايد زمين موكاري را آماده كرد. چنانكه زمين شيبدار باشد بايد به احداث خطوط كنتور اقدام نمود در صورتيكه زمين مسطح باشد بايد پس از تسطيح كامل شخم به عمق 50-35 سانتيمتر بهوسيله ساپسويلر حداقل در مسير كاشت رديفها ايجاد كرد.
در دنيا هيچ نوع درختي مانند كاشت مو متنوع نميباشد، در كشورهاي اروپا و امريكا مو را بهصورت رديفي روي قيمها، يا سيم و يا نرده و داربست بهعمل ميآورند و فواصل رديفها و بوتهها از يكديگر به جنس خاك آبوهوا، وسايل و ادوات، نوع واريته و شرايط اقتصادي بستگي دارد. در مناطق گرم و اراضي حاصلخيز واريتههاي با رشد قوي فاصله كاشت زيادتر در مناطق شمال و سردسير، فقير و واريتههاي كم رشد فواصل كمتر در نظر گرفته ميشود. در شرايط عادي فاصله رديفها 4-3.5 و فاصله بوتهها را 3-2.5 متر مناسب ميدانند و بعضي نقاط مانند استان مركزي فاصله رديفها 2-1.5 متر و در برخي موارد 3-2 متر و شيارها را به عمق 1 متر كنده و خاك آن را روي پشته ميريزند در صورتيكه منطقه هرچه كم آب باشد شيارها را عميقتر احداث ميكنند زيرا بدينطريق ريشه در عمق بيشتر پخش شده و از رطوبت عمق خاك بيشتر استفاده ميكند. در كشور فرانسه در بعضي باغات غيرمكانيزه تا 6000 و در اراضي مكانيزه حدود 2000 بوته در هكتار كاشته ميشود. براي ارقام پررشد فاصله بيشتر و براي بوتههاي كم رشد فاصله را كمتر ميگيرند.
مشاورین اگروتک راهنمای شما در تمامی مراحل از احداث تاکستان تا برداشت هستند.
نياز آبي مو
بوتههاي مو براي حداكثر رشد با توجه به آبوهوا، نوع خاك، محل كاشت و ميزان بارندگيهاي ساليانه بايستي 1 تا 4 بار در سال آبياري شوند هربار آبياري بايد به اندازهاي باشد كه رطوبت خاك در عمق 1.5-1 متري كه محل انتشار ريشه است مرطوب شود.
موستانهاي ايران بر دو نوع هستند: موستانهاي ديم و آبي موستانهاي ديم عموماً در كوهپايهها ميكارند كه در فصل بهار به اندازه كافي آب در آنجا وجود داشته و يا ميزان بارندگي اين مناطق بيش از 400 ميليمتر باشد در اين صورت نياز به آب آبياري نخواهد داشت ولي در مناطق كه بارندگي كم بوده و خاكها سبك و شني باشند به هنگام نياز بايستي موستان آبياري شود.
هرس مو
ميگويند قيچي كليد رمز برداشت محصول در مو است اين اصطلاح درجه اهميت هرس را در امر موكاري نشان ميدهد. پارهاي از قواعد هرس بر مبناي اصول علمي از 60 الي 70 سال اخير تدوين شده و باعث پيشرفت سريع فن موكاري و اصلاح آن گرديده است.
در هرس مو بايستي موارد ذيل را در نظر گرفت:
- واريته مو و حاصلخيزي خاك
- ايجاد تناسب معقول بين اندامهاي هوايي و ريشه مو
- حفظ تعادل نسبي بين كميت و كيفيت انگور
- حفظ تعادل نسبي بين جوانه هاي بار دهنده و قدرت درخت
بهطور كلي شاخههاي پير بعد از 5 الي 8 سال تأثير خود را در امر كمك به باردهي جوانهها عملاً از دست ميدهند بايد با عمل هرس و برحسب واريتهها بين شاخههاي يك ساله و چند ساله مجدداً تعادل برقرار كرد.
روشهاي مختلف هرس مو
منظور از طريق مختلف هرس مجموعه عملياتي است كه نتيجه آن حفظ تناسب و تعادل و همبستگي كامل بين اندامهاي زنده خواهد بود. مجموعه اين روشها در هرس هرچه باشد از دو روش كلي مشروحه ذيل تجاوز نخواهد كرد (هرس كوتاه و هرس بلند)
هرس كوتاه يا هرس شديد
در صورتيكه روي شاخه ميوه دهنده بيش از 2 تا 3 جوانه باقي نماند آن را هرس كوتاه مينامند. اين نوع هرس براي ارقام ضعيف و بوتههايي كه در زمينهاي فقير، كم عمق، شني، خسك يا باير كاشته شوند و يا در موهاي بيمار و آفتزده در سال قبل ضعيف شده باشند، براي تقويت پايهها و ترميم درخت مورد استفاده قرار ميگيرد.
در ارقامي كه جوانههاي پايين آنها محصول ميدهند بايد به روش كوتاه هرس شوند مانند فخري دزماري چنانكه جوانه وسط و يا بالاتر بارور شوند مو را بايد بلند هرس كرد.
هرس بلند يا هرس طويل
در اين هرس شاخههاي ميوه دهنده بعد از هرس 3 تا 12 جوانه خواهند داشت. ارقام روميزي عموماً هرس طويل ميشوند تا محصول آن زيادتر و درصد قند پايينتر باشد زيرا زياد بودن قند در ارقام تازهخوري زياد به طبع مصرفكنندگان نميباشد.
ارقامي كه جوانههاي پايين بارده نيستند لازم است هرس طويل شوند مانند رقم كشمش يا سلطاني.
فصل هرس
هرس تاك در دو فصل انجام ميگيرد هرس خشك در فصل خواب و استراحت بوتهها و هرس سبز در تابستان در دوره فعاليت گياه.
هرس خشك را 15 تا 20 روز قبل از باز شدن جوانهها در بهار نميتوان انجام داد و اين هرس با حذف شاخههاي خشك و يا شاخههاي بارده همان سال و به جا گذاشتن تعداد جوانه معين در روي آن، بهطوري كه بتوان شاخههاي بارده سال آينده را تأمين نمايد.
زمان هرس بستگي به سرماي زمستانه و يخبندانهاي زودرس پاييزه و يخبندانهاي ديررس بهاره و چگونگي نگهداري باغ، خواص ارثي مو، ممكن است هرس در فصل پاييز و يا بهار بعد از يخبندانهاي بهاره انجام داد.
جهت اطلاع بیشتر درباره نحوه هرس تاک، مقاله منتشر شده در مجله کشاورزی اگروتک را مطالعه کنید.
هرس سبز
هرس سبز عبارت است از كوتاه كردن شاخههاي پررشد، حذف شاخههاي نابجا، پاجوشها، تركها و حذف سر شاخههاي بارده كه كلاً بعد از بيداري مو كه شروع به رشد ميكنند چون اينها زايد هستند موجب ضعيف شدن بوته ميشوند بايد قبل از طول آنها به 15 سانتيمتر برسد حذف شوند. درباره روش صحیح هرس سبز در مجله کشاورزی اگروتک بخوانید.
هرس ريشه
ريشههايي كه در سطح خاك ميرويند اگرچه به جذب مواد غذايي كمك ميكنند ولي با پيدايش آنها قسمتي از ريشههاي عميقي از بين ميروند لازم است هر سال خاك اطراف تنه را كنار زده چنانكه از اينگونه ريشهها وجود داشته باشد بايد هرس شوند. و هرس ريشه در ديم حائز اهميت است.
هرس فرم تاكستانها
هرس فرم در ايران و ساير كشورهاي موخيز دنيا عبارتند از:
هرس موهاي خزنده يا خوابيده
در اين نوع هرس شاخههاي مو را روي سطح زمين يا پشته قرار ميدهند طرز عمل بدين قرار است كه در پايان سال اول كليه شاخههاي رو به بالا مرا قطع كرده و شاخههاي رو به پايين از بالاي جوانه دوم هرس ميكنند. در سال دوم تنه تقريباً در سطح زمين قرار ميگيرد، در سال سوم از رشد چهار جوانه روي هر شاخه چهار شاخه جديد توليد ميشود كه بازوهاي مو را تشكيل ميدهند. در سال چهارم هر كدام از اين بازوها 3 تا 4 شاخه توليد ميكنند كه 2 با 3 شاخه آن بارور خواهند شد. در مناطق سردسير هرس اينگونه موها معمول است بهطوريكه تنه كوتاه مو را به راحتي ميتوان زير خاك نمود.
هرس پاچراغي
در اين روش موها بهصورت ايستاده قرار ميگيرند. در پايان سال اول بعد از كاشت دو شاخه بهوجود آمده شاخه قوي را نگهداشته و شاخه ضعيف را از ته قطع ميكنند. شاخه قوي را از بالاي دو جوانه قطع كرده و در طول تابستان سال دوم از دو شاخه توليد شده شاخه ضعيف حذف و شاخه قوي كه تنه مو را تشكيل خواهد داد از ارتفاع 150 سانتيمتري قطع با نصب قيم نگهداري ميشود. در پايان رشد سال سوم كه تنه مو داراي دو شاخه اصلي ميباشد هر كدام را از بالاي جوانه دوم هرس مينمايند و بقيه شاخه فرعي و پاجوشها را حذف مينمايند. در سال چهارم تنه مو حداقل داراي چهار شاخه خواهد بود كه سرتاي آنها افقي و نزديك به تنه ميباشند و بقيه را حذف ميشوند سر شاخه نگهداري شده بازوهاي تنه را تشكيل ميدهند و در پايان سال چهارم در انتهاي مو يك 2 تا 3 جوانه باقي گذاشته بقيه را قطع ميكنند. در سال پنجم تنها مو داراي سه بازو به طول 10 تا 25 سانتيمتر و حداقل 6 شاخه بارده خواهد بود. نهايت در اواخر سال پنجم فرم پاچراغي كامل شده و ثابت ميماند. و از اين به بعد در هنگام هرس روي هر شاخه فقط يك شاخه بارده كه نزديك به تنه است نگهداري بقيه را حذف ميكنند.
هرس شكل ديواري يا بادبزني
در اين هرس شكلهاي مختلفي ديده ميشود و به لحاظ اينكه در اين سيستم مو بايد حتماً تكيهگاهي داشته و بهوسيله قيمهايي بهصورت ديوار از شاخهها درميآيد. فرم ديواري نيز ميگويند و اين فرم در اكثر كشورهاي موخيز دنيا معمول است. انواع سيستمهاي آن در آذربايجان غربي و خراسان وجود دارد.
سيستم ديواري يا ريسماني
اساس اين سيستم مبتني بر تربيت مو بهصورت ايستاده ميباشد كه شاخههاي مو از ارتفاع معيني از سطح زمين روي سيمها قرار ميگيرند و انواع مهم آن عبارتند سيستم كوردون يا ريسماني يك طرفه و يا دوطرفه ميباشد.
سيستم كوردون يا ريسماني
در اين سيستم شاخههاي مو بر روي سيمكشيهايي كه بر روي دو قيم چوبي يا بتوني استوار هستند گسترده ميشوند فاصله رشتههاي سيم از زمين 75-50 سانتيمتر و فاصله از همديگر 50-25 سانتيمتر است.
بهطور كلي شكل كوردون ميتواند يكطرفه و يا دوطرفه و يا بيشتر باشد، ارتفاع كوردون نيز به شرايط آبوهوايي، جنس خاك و حاصلخيزي خاك بستگي دارد معمولاً ارتفاع را بين 80 تا 250 سانتيمتر تغيير ميكند، در نواحي گرم و معتدل ايران ميتوان ارتفاع كوردون را بيشتر گرفت و فاصله بوتهها 5/2 متر و فاصله رديفها را 2.5 متر انتخاب كرد.
در اين سيستم هرس كه شاخهها بر روي 2 يا 3 رديف سيم هدايت شدهاند بهطور كلي در هر شاخه مو بارده 6 تا 10 جوانه نگهداري بقيه را حذف ميكنند، و شاخهها مانند بادبزني به سمت بالاي سيم هدايت ميشوند.
هرس فرم آلاچيق يا پركولا
در اين فرم هرس درخت مو طويل و ارتفاع آن تا 2 متر ميرسد و تنه در كنار قيمهاي بلند قرار داده كه به طريق داربستي به يكديگر متصل ميباشند. در انتهاي تنه بازوهاي چند ساله بهطور سايبان روي داربست قرار ميگيرند. هر سال بازوها را در ارتفاع 80 تا 100 سانتيمتري بهطور يكسان قطع ميكنند تا جوانههاي كافي براي توليد شاخههاي يكساله بارور بهوجود آيند.
سيستم چتري
اين سيستم بيشتر در كشورهاي اروپايي معمول است. در اين سيستم دو شاخه نسبتاً بلند كه بر روي تنه قرار دارند انتهاي آنها را خم كرده و بر روي سيمهايي كه كشيده شدهاند مهار ميكنند طول اين بازوها گاهي به 2 متر و بيشتر نيز ميرسد. در اين سيستم كيفيت انگور بهطور قابل ملاحظهاي افزايش مييابد. ارتفاع بوتههاي مو حدود 70 الي 80 سانتيمتر از سطح زمين است، نخستين سيم در ارتفاع 70 و دومين سيم به فاصله 35 سانتيمتر از سيم اول قرار دارد و فاصله بوتهها از همديگر 1.5 متر و فاصله دو رديف 180 سانتيمتر در نظر ميگيرند.
سوالات خود درباره صفر تا صد کشت انگور را به صورت رایگان در بخش مشاوره متنی اپلیکیشن از کارشناسان اگروتک بپرسید.
رنگیری حبه
درباره نحوه افزایش رنگیری و بهبود کیفیت انگور مقاله منتشر شده در مجله کشاورزی اگروتک را بخوانید.
ميزان مواد و عناصر موجود در ميوه انگور
ميزان مواد و عناصر موجود در ميوه انگور به نوع رقم و شرايط آبوهوايي محل كاشت و درجه رسيدگي بستگي دارد. براساسا آزمايشات انجام گرفته ميانگين مواد غذايي موجود در 100 گرم انگور تازه و كشمشي بهشرح جدول ذيل ميباشد.
نام ماده يا عنصر | مقدار موجود در انگور | مقدار موجود در كشمش |
آب | 81.6 گرم | 24 گرم |
مواد قندي | 16.7 گرم | 71.3گرم |
پروتئين | 0.8 گرم | 1.2 گرم |
مواد چربي | 0.4 گرم | 0.5 گرم |
انواع ويتامين | 80 واحد بينالمللي | 50 واحد بينالمللي |
ويتامين B1 | 0.05 ميليگرم | 0.15ميليگرم |
ويتامين B2 | 0.03ميليگرم | 0.08 ميليگرم |
ويتامين C | 4 ميليگرم | ناچيز |
اسيدماليك | 650 ميليگرم | ناچيز |
سديم | 2 ميليگرم | 30 ميليگرم |
پتاسيم | 25 ميليگرم | 708 ميليگرم |
كلسيم | 17 ميليگرم | 78 ميليگرم |
منيزيم | 7 ميليگرم | 6 ميليگرم |
آهن | 0.6 ميليگرم | 3.3ميليگرم |
فسفر | 21 ميليگرم | 129 ميليگرم |
از مهمترين مواد قندي انگور تازه ساكاروز، گلوگز و دكستروز ميباشد و از اسيدهاي آلي اسيدفورميك، اسيدماليك، اسيدسيتريك و اسيدتارتاريك را ميتوان نام برد. در آب انگور علاوه بر آب، قند و اسيدهاي مختلف 3.5 تا 4 درصد بيتارتارات پتاسيم و همچنين عناصري مانند آهن، منگنز و سيليس وجود دارد. مقدار انرژي موجود در 100 گرم انگور تازه 67 كيلوكالري و در كشمشي برابر 268 كيلوكالري ميباشد.
تغذيه تاكستانها
توليد و افزايش محصول تاكستانهاي كشور مبتني بر يك سري عواملي است كه هر كدام از آنها با وجود تغييرات وسيع آبوهوايي در عملكرد و كيفيت محصول اثرات مستقيم دارند. يكي از اين عوامل مصرف كودهاي آلي و شيميايي است.
بهطوركلي كود يكي از حلقههاي پيچيده بهرهوري است كه با افزايش محصول رابطه مستقيم دارد. با توجود اينكه تقويت موستانها از قرنها پيش معمول بوده ولي آزمايشات و تحقيقات علمي پيچيدگي خاص عناصر غذايي با رشد و باردهي انگور كاملاً مشخص شده است. بديهي است با استقرار چندين ساله تاك در يك قطعه زمين و بهرهبرداري دايم و چند ساله از آن طوري وانمود ميشود كه مو يك نبات كم توقع بوده و احتياج به كمك اضافي و تقويت بهوسيله كودهاي شيمايي و آلي را ندارد. در صورتيكه تحقيقات وسيع نشان داده كه مو در خاكهاي فقير نه فقط كاهش عملكرد بههمراه دارد بلكه بهتدريج ضعيف شده نهايت به خشكي ميانجامد.
كاهش عملكرد در يك موستان به ميزان عناصر قابل جذب، شستوشوي مواد و عدم تعادل عناصر غذايي در خاك ميدانند و مقدار مصرف آنها نيز به سيستم موكاري، مقدار عناصر غذايي مصرفي، جنس خاك و ارقام مو بستگي دارد.
برآورد منطقي نياز كودي مو بايستي براساس نتايج تجزيه سطحي و عمقي خاك (آزمون خاك) استوار باشد، در صورت عدم امكانات آزمون خاك توصيه كودي بايد براساس توصيههاي عمومي انجام پذيرد. اينك براساس مطالعات انجام شده نياز كودي انگور به تفكيك عناصر بهشرح ذيل خلاصه ميشود.
كودهاي دامي
كود دامي كاملاً پوسيده بدون بذر علفهاي هرز به ميزان 30-20 تن از طريق چالكود در عمق 60-20 سانتيمتري پاي بوتهها در فصل پاييز ندرتاً در فصل بهار براي مدت 4-3 سال يكبار مورد استفاده قرار ميگيرد.
كودهاي شيميايي
مصرف كودهاي شيميايي به تعداد جوانههاي باردار و مقدار محصول بستگي دارد زيرا هرچه اين جوانهها در يك رقم انگور بيشتر باشد به كود بيشتر نياز خواهد بود.
شما کشاورز عزیز میتوانید به صورت رایگان توصیه کودی هوشند کشت انگور را در اپلیکیشن اگروتک دریافت کنید.
عناصر مورد نیاز انگور
اهم عناصر مورد نياز انگور به شرح ذيل هستند:
ازت
طبق تحقيقات انجام شده ازت گلوگاه اصلي بسياري از محصولات زراعي و باغي بهخصوص در مناطق خشك و نيمهخشك به حساب ميآيد زيرا در اينگونه مناطق به علت بارندگي كم عدم رويش و پوشش گياهي كافي، عدم مصرف كودهاي سبز و عدم تناوب زارعي مناسب و عدم وجود كودهاي دامي كافي در نتيجه خاكها از مواد آلي كه منبع اصلي و مهم فراهم آوريده ازت خاك هستند بسيار فقير بوده و كمبود ازت بهشدت مشاهده ميشود.
ازت موجب شادابي، ايجاد رنگ سبز تيره، رشد سريع گياه و ازدياد ساقه و برگ، افزايش ميزان درصد پروتئين ميگردد اين عنصر علاوه بر شركت در ساختمان پروتئينها قسمتي از كلروفيل را تشكيل ميدهد، در خاكهاي فقير از لحاظ ازت در اثر عدم تشكيل كلروفيل برگها زرد ميشوند، ازت در گياه متحرك است و كمبود آن از برگهاي مسن شروع شده در اثر شدت كمبود به اندامها جوان نيز سرايت ميكند. در نتيجه دانههاي انگور كوچك، چروكيده و افت شديد كمي و كيفي محصول را باعث ميشود از طرف ديگر زيادي ازت در خاك موجب زردي و سوختگي نوك برگها سرانجام باعث ريزش آنها ميشود، در اين شرايط دانهها چروكيده، ميوهها پرآب و خواص كيفي آن بسيار پايين ميآيد. همچنين زيادي ازت باعث رشد رويشي بيش از رشد زايشي شده و دوره رشد گياه طولانيتر ميشود. در اين صورت كربن هيدارتهاي تشكيل شده مصرف ميشوند و آب بيشتر جذب پيروتوپلاسم گياه شده در نتيجه گياه ترد و شكننده و مستعد ظهور انواع آفات و بيماريها ميگردد و مقاومت به سرما را از دست داده و مانع تبديل جوانهها به گل ميشود.
فسفر
فسفر در تمام فرآيندهاي شيميايي، تركيبات انرژيزا و مكانيسمهاي انتقال انرژي دخالت دارد. فسفر علاوه بر اين جزئي از پروتئين سلول بوده و نقش ويژهاي بهعنوان جزئي از پروتئين هسته سلول و غشاء سلولي ايفا ميكند نياز تاكستانها به فسفر خيلي كمتر از ازت است ولي فسفر در رشد اوليه ريشهها خصوصاً در هواي سرد بسيار حائز اهميت است و همچنين در رشد رويشي، توليد ميوه در طول فصل رويشي نقش اساسي دارد.
كمبود فسفر در خاكهاي بسيار اسيدي و آهكي و خاكهاي با موادآلي كم و ظرفيت بالاي تثبيت فسفر ديده ميشود. برعكس ازت تركيبات فسفر نسبتاً غيرمحلول و حركت آن در نيمرخ خاك تابعي از ميزان رطوبت خاك ميباشد، در مناطق خشك و نيمهخشك گياه نميتواند فسفر مورد نياز خود را از خاك جذب نمايد بدين جهت بايستي كودهاي فسفره را در عمق و در مجاورت ريشهها قرار داده شود.
كمبود فسفر رشد گياه را كند كرده و مقدار عملكرد را تحتتأثير قرار ميدهد. همچنين مقاومت موستانها را به سرما بهخصوص در مناطق سردسير كشور كاهش ميدهد.
فسفر در گياهان پويا بوده بدينجهت كمبود از برگهاي مسن آغاز ميشود و رنگ برگها به رنگ بنفش ميگرايد. در اثر شدت كمبود رنگ بنفش برگهاي مسن بهتدريج به رنگ سبز تيره مايل به آبي تبديل ميشود. در برخي ارقام انگور با وجود اينكه كمبود فسفر شديداً عملكرد را محدود ميسازد ولي علايم كمبود از خود نشان نميدهند. زيادي فسفر عمدتاً به شكل كمبود عناصر ريزمغذي مانند روي و آهن خود را نشان ميدهد.
علائم کمبود فسفر
پتاسيم
پتاسيم در فعال ساختن بسياري از آنزيمها و كوآنزيمها، انتقال قندها، سنتز پروتئينها، تشكيل نشاسته و بهبود كيفيت ميوه بهخصوص انگور بسيار مؤثر است نياز انگور به پتاسيم بيش از نياز آن به ازت و فسفر است. پتاسيم مانند ازت، فسفر و گوگرد جزءلاينفك اندامهاي گياهي نبوده ولي نقش آن بيشتر كاتاليزوري است. در اثر كمبود پتاسيم مقاومت گياهان در برابر آفات و امراض كاهش مييابد.
براي تشكيل پروتئينها غلظت بالاي پتاسيم مورد نياز است. كمبود آن باعث تجمع اسيدهاي آمينه، آميدها نيتراتها كه خود مواد پروتئيني هستند مختل ميشود و اين خود نشاندهنده تأثير پتاسيم بر روي سنتز پروتئينها است. همچنين سرعت بالاي تنفس در برگها نشانه شاخصي در ارتباط با كمبود پتاسيم است. پتاسيم در باز و بستن سلولهاي روزنهها دخالت دارد كه اين پديده مهم ممكن است بهطور غيرمستقيم بر روي عمل فتوسنتز اثرگذار باشد.
پتاسيم مهمترين ماده معدني است كه نقش كليدي در تنظيم فشار اسمزي سلولها و بافتها بهوسيله بزرگ كردن سلولها و درشتي واكوئلها در داخل سلول و تورژانس در سلولهاي نگهبان (سلول روزنهها) و انتقال مواد در آوندهاي آبكش و متعادل كاتيونها و آنيونها بهعهده دارد.
كمي يا زيادي پتاسيم در خاك تأثير شديدي بر روي جذب كلسيم، منيزيم و سديم بهجا ميگذارد. مصرف زيادي پتاسيم در خاك جذب كلسيم، منيزيم، ازت، منگنز و فسفر در برگها را تحتتأثير قرار ميدهد.
تحقيقات زيادي انجام گرفته جملگي نشان دادهاند كه تأثير اين عنصر در باغات انگور براي بهبود كيفيت دانههاي انگور و كشمش ضرورت دارد.
علائم کمبود پتاسیم
منيزيم
منيزيم بهصورت كاتيون دو ظرفيتي جذب گياه ميشود. منيزيم هسته مركزي كلروفيل را تشكيل ميدهد. نسبت باندهاي منيزيم به كلروفيل به مقدار منيزيم بستگي دارد. در شرايط كمبود نور اين نسبت افزايش مييابد. با توجه به مقدار منيزيم در گياه 6 الي 25 درصد آن در كلروفيل 5 الي 10 درصد در برگها و ديواره سلولي بهصورت پكتات پيونديافته و يا بهصورت نمك محلول در واكوئلها رسوب ميكند بقيه 60 الي 90 درصد با آب قابل استخراج است. منيزيم موجود در و انتها واكوئلها براي تعادل كاتيونها و آنيونها و تنظيم فشار اسمزي بهعنوان منبع منيزيم براي فعاليتهاي متابوليسمي بهكار ميرود.
با وجود اينكه منيزيم در خاك فراوان است ولي كمبود آن در گياهان مشاهده ميشود. اين كمبود بهعلت وجود يونهاي پتاسيم، ، كلسيم و آمونيم در خاك بوده كه جذب منيزيم را كاهش ميدهند.
تجمع كربن هيدارتها مانند قندها و نشاسته از علايم مشخصه كمبود منيزيم ميباشد، كاهش انتقال كربن هيدراتها در اثر كمبود منيزيم به ريشهها، در نتيجه رشد ريشهها كاهش يافته و نسبت وزن خشك ساقه به ريشه افزايش مييابد كه اين پديده در كمبود فسفر كاملاً برعكس ميباشد. همچنين در كمبود منيزيم ساكاروز نميتواند وارد آوندهاي آبكش شود در نتيجه توزيع كربن هيدارتها مختل ميشود. بنابراين در برگهاي داراي كمبود منيزيم مواد حاصل از فتوسنتز بالا رفته و با افزايش شدت نور مقدار كلروزه و نيكورزه شدن افزايش مييابد.
علائم کمبود منیزیم
آهن
در رابطه با نقش آهن در گياهان زراعي و باغي مطالعات وسيعي انجام گرفته است. كلروز ناشي از آهن تقريباً در بسياري از درختان و زراعتها بيشتر در مناطق خشك و نيمهخشك جهان توسط محققين گزارش شده است و امروز بهعنوان يك معضل جهاني در كشاورزي شناخته شده است.
در كشور ما نيز كمبود آهن در درختان مثمر و غيرمثمر كه ناشي از آهكي بودن خاكها است اكثر مناطق كشور را فراگرفته است و در استانهاي خراسان، فارس، خوزستان، اصفهان، تهران و آذربايجانهاي شرقي و غربي با شدت بيشتر از ساير استانها گزارش شده است.
مشاهده شده است كه بعضي از گياهان نسبت به آهن مقاوم و بعضي حساس هستند اين پديده بيشتر جنبه وراثتي دارد. البته تغذيه مناسب نيز در اين مورد بيتأثير نميباشد.
در تاكستانها نيز همانند ساير گياهان كمبود آهن ابتدا در برگهاي جوان ظاهر و به سرعت توسعه يافته و با زرد شدن بين رگبرگها سپس كليه سطح برگ را پوشانده و برگ بهصورت يك صفحه زرد با رگبرگهاي سبر درميآيد. با پيشرفت زردي نهايت برگ به سفيدي ميگرايد.
كمبود رشد شاخهها را كاهش داده گلها و شاخههاي حامل خوشه سبز به رنگ زرد كمرنگ درآمده و باردهي اين شاخهها بهشدت كاهش مييابد.
کمبود آهن
روي
جذب روي در مراحل مختلف رشد گياه متفاوت است بهطوري كه بيشترين جذب در اوايل رشد صورت گرفته و به مرور زمان مقدار آن كاهش مييابد. جذب روي توسط گياه با دو مكانيسم فعال و غيرفعال صورت ميگيرد جذب غيرفعال روي از طريق جذب الكترواستاتيكي بر روي ديوار سلولي و ساير سطوح خارجي سلولهاي ريشه گياه صورت ميگيرد، اين جذب غيراختصاصي بوده و مستقل از فعاليتهاي متابوليكي گياه ميباشد اما برعكس جذب فعال تحتتأثير سوختوساز گياه انجام ميگيرد عواملي مانند دما، نور، تهويه و رطوبت كه در سوختوساز گياه تأثير دارند بر مقدار جذب روي نيز مؤثر هستند و بخش عمده روي توسط جذب فعال انجام ميگيرد.
حركت روي در خاك بهصورت انتشار است، ضريب انتشار روي در خاكهاي آهكي نسبت به خاكهاي اسيد 50 برابر كمتر است اين خود دليل بر كمبود روي در خاكهاي آهكي است. ساير يونها نيز در جذب روي توسط گياهان بيتأثير نيستند از جمله مس شديداً از جذب روي ممانعت ميكند.
انتقال روي از ريشه به ديگر اندامهاي گياهان از طريق آوندهاي چوبي صورت ميگيرد اما معلوم نيست كه در شيره خام گياهان بهصورت يوني و يا بهصورت تركيب با موادآلي است. به اعتقاد بعضي از محققين روي در گياه تحرك زيادي دارد اما شواهد نشان ميدهد كه پويايي روي در داخل گياه نسبتاً محدود بوده و نشانههاي كمبود در ابتدا در بافتهاي جوان به چشم ميخورد و اين علايم بهصورت ريزبرگي و كچلي سر شاخهها پيدايش حالت پنجهاي ديده ميشود.
کمبود روی
عوامل مؤثر در فراهمي روي براي گياهان:
- دما و نور فاكتورهاي مهمي هستند كه بر فراهمي روي در گياهان اثرگذار هستند.
- روي عموماً بهصورت فعال جذب ميشود بنابراين سوختوساز گياهي جذب آن را كنترل ميكند.
- كاهش دما انتقال روي از ريشه به اندامهاي هوايي را كاهش ميدهد به همين دليل در فصل سرد محلولپاشي روي مؤثرتر از مصرف خاكي است.
- دما بر همزيستي قارچ با ريشه گياهان را افزايش ميدهد در نتيجه بر جذب روي اثر ميگذارد.
- PH خاك بالاتر از 8 كمبود جذب روي را باعث ميشود.
- موادآلي زياد خاك مانع جذب روي ميشوند (به علت جذب روي بر روي كلوئيدهاي هوموسي) ولي در حالت معمولي جذب روي توسط گياهان را فراهم ميآورد.
- ترشحات ريشه حاوي ليگاندهايي است كه ميتواند روي ريزوسفر را كلاته كرده و موجب افزايش فراهمي روي گردد.
- اثر منفي فسفر در انتقال روي از ريشه به اندامهاي هوايي
- اثر فسفر بر آلودگي ريشهها به ميكوريزهها در نتيجه كاهش فراهمي روي.
- روي و آهن در انتقال به اندامهاي هوايي با هم رقابت دارند. همچنين با مس و منگنز نيز آبي حالت رقابت وجود دارد.
منگنز
منگنز مانند آهن داراي ظرفيتهاي متفاوتي است، به همين دليل شيمي آن در خاك بسيار پيچيده است، منگنز در طبيعت وضعيتهاي صفر، يك، دو، سه و چهار، همچنين شش و هفت ظرفيتي وجود دارد ولي در سيستمهاي بيولوژيكي بيشتر بهصورت دو، سه و چهار ظرفيتي ديده ميشود منگنز دو ظرفيتي مهمترين شكل منگنز قابل جذب گياهان است، كه عمدتاً بهصورت كاتيون جذب سطحي و نيز در محلول خاك وجود دارد، ضرورت منگنز براي انسانها و دام نيز ثابت شده است درختان و گياهان مانند انگور، مركبات، سويا، سيبزميني و گندم نسبت به منگنز حساس هستند، ثابت شده است كه آغشته نمودن بذور گندم با منگنز عملكرد را تا 23-22 درصد افزايش داده است.
كمبود منگنز در خاكهاي با PH بالا و يا در بافتهاي خيلي سبك ديده ميشود. تأثير اوليه كمبود منگنز در كاهش مقدار فتوسنتز است. قابليت جذب منگنز شديداً به PH خاك بستگي دارد، در خاكهايي كه زه آب بالا و تهويه نامناسب دارند جذب منگنز افزايش يافته و نكروز آوندهاي آبكش در اثر سميت منگنز بهوجود ميآيد و اين سميت با محلولپاشي روغن يا با كمبود مس اشتباه ميشود. علايم كمبود ابتدا در بين رگبرگها ديده شده و برگها ريز ميمانند.
کمبود منگنز
بور
بور يكي از عناصر ديگر مغذي و مهمي است كه براي رشد طبيعي همه گياهان مورد نياز است. اين عنصر تنها شبه فلزي بين عناصر كممصرف است كه ضرورت آن براي رشد گياهان سالها است با ثبات رسيده است. بور در توسعه و تقسيم سلولي، متابوليسم اسيدنوكلئيك، متابولسيم كربن هيدراتها و پروتئينها، در تكامل بافتي، تأثير در متابوليسم اكسين، توسعه آوندي و در انتقال مواد فتوسنتزي به محل مصرف و نفوذپذيري غشاي سلولي نقش اساسي دارد.
همچنين بر در جوانهزني دانه گرده رشد لوله گرده و تشكيل دانه و ميوه موثر ميباشد. در گياهان با كمبود بر مقدار زيادي مواد پكتيني و گلوكز در آوندها رسوب كرده و انتقال شيره گياهي را مختل ميكند.
کمبود بور
به علت پويايي نسبي بر در گياه علايم كمبود ابتدا در برگهاي جوان ظاهر ميشود. اولين علامت كمبود توقف رشد جوانههاي انتهايي است كه بلافاصله بعد از آن برگهاي جوان ميميرند، مرگ منطقه مريستمي و كاهش تشكيل ميوه همچنين بدشكلي و تركيدگي ميوهها و تنه درختان از ديگر علايم كمبود بر ميتوان نام برد.
يكي ديگر از علايم كمبود بر عدم تكثير ريشهها است. بور علاوه بر نقش آن در تعداد دانه گرده و رشد آن در لوله گرده و نقش متابوليكي در كنترل واكنشهاي بيوشيميايي دارد، در ساختمان ديواره سلولي و حفظ غشاء سلولي بر نقش ايفا ميكند همچنين كمبود بر در برگها تغيير شكل داده و از رشد آنها را باز ميدارد و اغلب برگها شكننده ترد و ميان گرهها كوتاه و رشد قسمتهاي بالايي گياه متوقف ميشوند.
مس
مس بهعنوان يك عنصر غذايي عمدتاً در فعاليتهاي آنزيمي و در پروسه اكسيداسيون و احياء دخالت ميكند علاوه بر اين مس تمايل شديدي به تركيبات با موادآلي دارد بنابراين در محلول خاك، در ريشهها و در شيريه آوندي 98 درصد بهصورت كمپلكس با مواد آلي بهويژه آمينواسيدها ديده ميشود.
مس در پورسههاي نظير فتوسنتز، تنفس، توزيع كربن هيدارتها، احيا و تثبيت همزيستي نيتروژن، متابوليسم پروتئينها و متابوليسم ديواره سلولي و ليگتينسازي اهميت زيادي دارد. اين پروسه بهوسيله پروتيئنهاي حاوي مس كنترل ميگردد. مس در تشكيل كلروفيل دخالت داشته و بخشي از چندين آنزيم منجمله سيتوكروم اكسيداز ميباشد. در اثر كمبود مس، فتوسنتز كاهش يافته كه اين امر موجب كاهش ميزان تثبيت دی اکسید کربن و كاهش غلظت نشاسته و كربن هيداتهاي محلول در گياهان طي رشد سبزينهاي شده و از اين طريق موجب كاهش ماده خشك در گياه و تشكيل سبزينه ميگردد. اثرات مس در رشد اندامهاي زايشي بيش از آندامهاي رويشي است.
مس در گياه پويايي كمي دارد بدينجهت علايم كمبود آن در اندامهاي جوان ديده ميشود كمبود مس در انگور و مركبات موجب ايجاد برگهاي درشت و رنگ سبز تيره با لكههاي زرد ميگردد و با تشديد كمبود شاخههاي جوان خشك ميشوند. حساسيت گياهان به مس متفاوت است بسياري از درختان مانند مركبات انگور و گياهان زراعي به كمبود مس حساسند.
موليبدن
موليبدن برخلاف آهن، منگنز، مس در گياهان بهصورت آنيون وجود دارد، موليبدن به شكلهاي 4، 5 و 6 ظرفيتي است كه در گياهان عمدتاً به شكل 6 ظرفيتي ديده ميشود. وظيفه اصلي موليبدن شركت در واكنشهاي انتقال الكترون ميباشد. در گياهان آلي تنها چند آنزيم حاوي موليبدن وجود دارد. در گياهاني كه با ازت آمونيم تغذيه ميشوند در مقايسه با گياهاني كه با ازت نيتراتي تغذيه ميشوند نياز كمتري به موليبدن دارند. علايم كمبود موليبدن در آنها كم و يا اصلاً ديده نميشود.
با كمبود موليبدن مقدار تركيبات ازته محلول نظير اسيدها افزايش يافته درحاليكه مقدار پروتئينها كاهش مييابد و اين موضوع نشان دهنده دخالت موليبدن در تشكيل پروتئينها است علاوه بر اين موليبدن در تشكيل كلروفيل و ساختمان كلر و پلاستها نيز مؤثر است.
آفات
لارو خوشهخوار انگور
کرم خوشهخوار انگور از آفات مهم انگور در سراسر اروپا و کشورهای حوزه مدیترانه است. همچنین این آفات در ایران نیز مرسوم است. این آفت دو تا پنج نسل در سال ایجاد میکند. درباره این آفت و نحوه مدیریت آن در مجله کشاورزی اگروتک بخوانید.
کرم خوشهخوار انگور
کرم برگخوار مو
لاروهای این حشره با تغذیه از برگهای انگور موجب خسارت به درخت میشوند. حشره کامل در این آفت گونهای از پروانه است. این پروانهها با تخمگذاری بر روی درختان مو باعث شیوع این آفت در درختان میشود. این حشره زمستان را بهصورت لارو در پناهگاهها میگذراند و در بهار همزمان با گرم شدن هوا از پناهگاه خود خارج میشوند و با حمله به برگهای درخت شروع به تغذیه از پارانیشم برگها میکنند. لاروها با تغذیه از برگهای مو رشد میکنند و زمانی که به حداکثر رشد خود رسیدند، با لوله کردن برگ مو به دور بدن خود و بدون تنیدن پیله درون آنها تبدیل به شفیره میشوند.
مدیریت و کنترل کرم برگخوار انگور
- استفاده از رقمهای مقاوم
- احداث تاکستان به روش ردیفی و داربستی
- هرس شاخههای اضافی
- ازبین بردن علفهای هرز و برگهای خشک در پائیز
- استفاده از سموم مجاز
کرم برگخوار مو
کرمهای شاخدار انگور
کرمهای شاخدار انگور با نام علمی Theretra alecta زمستان را بهصورت شفیره در پناهگاهها و یا زیر خاک به سر میبرند. در بهار با گرم شدن هوا حشرات کامل ظاهر میشوند. حشرات ماده ادذز این گونه تخمهای خود را در زیر برگها قرار میدهند. این تخمها طی 10 الی 15 روز باز میشوند. پس از خروج لاروها از تخم، تغذیه آنها از پارانشیم برگ آغاز میشود. وجود این آفت به علت فضولات فراوانی که زیر بوتههای مو ریخته شده و نیز از روی برگهای خورده شده مشخص میشود. این حشرات میتوانند تا 3 نسل در سال تکثیر شوند.
مدیریت و کنترل کرم شاخدار انگور
- استفاده از رقمهای مقاوم
- احداث تاکستان به روش ردیفی و داربستی
- هرس شاخههای اضافی
- ازبین بردن علفهای هرز و برگهای خشک در پائیز
- انجام شخم عمیق و یخ آب در زمستان
- استفاده از سموم مجاز
کرمهای شاخدار انگور
شپشک آردآلود مو
شپشک آردآلود مو یکی از آفات مهم این محصول در ایران است. خسارت این آفت ناشی از تغذیه پیوسته آن از شیره گیاه اسن که موجب بدشکلی، توقف رشد، کوتولکی و زردی شاخه و برگ در محل تغذیه میزبان میشود. نحوه خسارت و مدیریت این آفت را در مجله کشاورزی اگروتک بخوانید.
شپشک آردآلود مو
زنجره مو
زنجره مو یکی از آفات شناخته شده انگور در ایران است. نام علمی این آفت Psalmocharias alhageos است. پورههای این حشره با مکیدن شیره گیاه از ریشههای درخت انگور سبب خسارت میشوند. همچنین حشرات ماده بالغ با ایجاد شکاف و تخمگذاری در شاخهها باعث خسارت در گیاه میشوند. تخمگذاری آفت روی سرشاخهها، باعث قطع يا ايجاد اختلال در آوندهای آبکش شده و در نهايت موجب ضعف، سستي و بالاخره مرگ درختان انگور میشود. این آفت علاوه بر انگور، به درختان دیگر مثل گردو، سیب، آلبالو، سنجد، پسته، انار، گلابی، زبان گنجشنگ، نارون و تبریزی خسارت میزند.
مدیریت و کنترل زنجره انگور
- رعایت اصول باغبانی قبل و بعد از کاشت درخت
- حذف علفهای هرز و هرس و سوزاندن شاخههای آلوده
- یخ آب زمستانی و شخم عمیق زمین
- استفاده از سموم سیستماتیک
زنجره مو
بیماریها
سفیدک داخلی
سفیدک داخلی یا سفیدک دروغی از بیماریهای مهم درختان انگور است. عامل این بیماری قارچ Plasmopara viticola است. علائم این بیماری تشکیل لکههای به رنگ زرد کمرنگ روی برگها و ایجاد اسپورهای کرکی شکل قارچ به رنگهای سفید و خاکستری در زیر برگ است. با به هعم پیوستن اسپورها به هم و شیوع این بیماری سطح برگ خشک شده و در نهایت به رنگ قهوهای در میآید. این قارچ برای غورههای تازه تشکیل شده نیز بسیار خطرناک است و میتواند موجب از بین رفتن آنها شود.
مدیریت و کنترل سفیدک داخلی
- جمعآوری، امحا و یا سوزاندن برگها در پایان فصل
- زهکشی تاکستان ها به منظور پیشگیری از جمع شدن آب راکد و کاهش رطوب
- هرس سرشاخههای آلوده و امحای آنها
- هرس اندامهای سبز نزدیک به زمین
- الستفاده از سموم مناسب
سفیدک داخلی انگور
سفیدک سطحی
بیماری سفیدک سطحی یک بیماری قارچی است که با نامهای سفیدک پودری و سفیدک حقیقی نیز شناخته میشود. عامل این بیماری قارچ Erysiphe nectstor است. اندامهای سبز درخت هدف اصلی این قارچ هستند. با رشد این قارچ بر روی برگ حالت پودری پیدا میشود و در اثر آلودگی شدید برگها از زیر لوله میشود. همچنین دمبرگ و دمگل اصلی نیز به این بیماری حساس هستند. این قارچ باعث کمتر رشد رشد در شاخههای آلوده شده میشود. بروزر لکههای سفید روی شاخههای جوان از دیگر علائم این بیماری است. در پائیز لکهها روی شاخه به رنگ قهوهای تیره هستند. همچنین رنگ لکهها روی شاخههای یکساله که به خواب زمستانی میروند، آجری رنگ است.
سفیدک سطحی انگور
مدیریت و کنترل سفیدک داخلی
- استفاده از رقمهای مقاوم
- هرس درخت و کاشت بهصورتی که هوا در جریان باشد و تهویه صورت گیرد
- از بین بردن علفهای هرز
- تغذیه مناسب گیاه
- استفاده از سموم مناسب
اسکای انگور
بیماری اسکا به عنوان یکی از مهمترین عوامل زوال در سراسر دنیا شناخته میشود و اغلب درختچههای مسن انگور (10 سال به بالا) را تحت تاثیر قرار میدهد. متن کامل درباره این بیماری را در مجله کشاورزی اگروتک بخوانید.
کپک خاکستری خوشه بوتریتیس
این بیماری که توسط قارچ Botrytis cinerea ایجاد میشود با از مهمترین بیماریهای درختان مو به شمار میآید. علائم این بیماری روی تمامی اندامهای هوایی و بهویژه دم خوشه و خوشه انگور بروز پیدا میکند. علائم این بیماری ایجاد لکههای نامنظم، بزرگ و قهوهای رنگ بر روی رگبرگها و حاشیه برگهاست. این لکهها به کرور خشک و قهوهای میشوند. شدید بودن بیماری در زمان گلدهی، میتواند سبب از بین رفتن خوشه گلدهنده شود. عامل بیماری روی ساقه مو زخمهای قهوهای رنگی پدید میآورد که به مرور زمان تیرهتر میشوند. در انتهای تابستان این زخم ها کل سطح گیاه را در برمیگیرد، ساقه خشک میشود و خوشه میافتد.
مدیریت و کنترل کپک خاکستری خوشه بوتریتیس
- کاشت ارقام مقاوم
- اطمینان از تهویه مناسب در بین شاخهها و هرس سبز
- کاشت درختان با فاصله مناسب از هم
- از بین بردن حشرات مکنده
- کنترل شیمیایی (در صورت نیاز)
سرطان مو
عامل این بیماری نوعی باکتری به نام Agrobacterium vitis است. بارزترین علائم این بیماری ایجاد گالها در طوقه و ریشه گیاه است. درختان مبتلا به این بیماری شاخههای نامرغوب تولید میکنند و یا قسمت بالای گال در آنها خشک میشود و در نهایت بیماری بعد ازر چند سال درخت را از بین میبرد. بیماری سرطان مو از طریق زخم به گیاه منتقل میشود. این زخم میتواند در اثر عوامل مختلف ایجاد شود. این عوامل شامل سرمازدگی، انجام هرس، بیلزنی و سایر عملیات کشاورزی است.
مدیریت و کنترل سرطان مو
- استفاده از قلمه سالم برای کاشت
- از بین بردن حشرات ریشهخوار
- دقت در انجام عملیات کشاورزی
- حذف درختان آلوده
- حذف شاخههای آلوده
سرطان مو
علفهای هرز
تلخه
تلخه گیاهی چند ساله است و تلخ مزه است که از علفهای عرز انگور محسوب میشود. نامهای دیگر این گیاه تلخ بیان، تلخ بن، سوخورا، مامکه، مامکه سفید، قورزه، تلخک و بوزونداک است. این گیاه ریشه صاف و عمیقی دارد و ارتفاع آن تا نیم متر هم میرسد. تلخه دارای ساقه منعشب است و در انتهای ساقه آن گلآذین تخممرغی شکلی وجود دارد که بنفش است. این گیاه با رشد در مزارع و باغ و رقابت بر سر مواد غذایی با محصول کشت
شده باعث کاهش عملکرد در محصول میشود.
تلخه
مرغ
مرغ گیاهی از تیره گندمیان است که با نامها چایر، مَرغ، چکواش، بندواش، سگ واش، علف برمودا و علف دوروا نیز شناخته میشود. این علف دستک دار در مناطق گرم و نیمه گرم از جمله ایران یافت میشود. این گیاه از جمله علفهای هرز مهاجم با قدرت رقابت بالا محسوب میشود. این گیاه در نور زیاد و هوای گرم قادر به رشد سریع است. مرغ دارای ریشههای افشان است که در شرایط خشکی قادرند برای جستجوی رطوبت تا عمق 2 متری خاک نفوذ کنند اما بیشترین توده را در اعماق کمتر از ۶۰ سانتیمتر تشکیل میدهد. بذر این گیاه قادر است در پاییز یا بهار جوانه بزند. این گیاه علاوه بر بذر قادر است از طریق قطعهقطعه شدن و پراکنش قطعات ریزوم یا استولون که توسط ماشینآلات کشاورزی و یا به صورتهای دیگر انجام میگیرد، تکثیر پیدا کند.
مرغ
شیرین بیان
شیرین بیان گیاهی خودرو و چندساله است که به علت خواص دارویی مصرف میشود. ارتفاع این گیاه تا یک متر و در نواحی معتدل تا دو متر میرسد. این گیاه دارای برگهایی به اندازه 7 الی 15 سانتیمتر است. این برگها به شکل بیضوی هستند. شیرین بیان دارای گلهایی مجتمع در انتهای ساقههای گلدهنده است. این گلها به رنگهای صورتی، بنفش، زرد و آبی کمرنگ وجود دارند. این گیاه دارای میوههایی مستطیلشکل به طول 2 الی 3 سانتیمتر است که درون غلاف آنها 3 تا 6 دانه لوبیا شکل وجود دارد. این گیاه دارای گونههای مختلفی از جمله گونه اسپانیایی، گونه روسی، گونه ترکی و گونه ایرانی است. اگرچه این گیاه مصرف دارووی داردف اما در صورت رویش در مزرعه یا باغ بهعنوان گونه مهاجم شناخته خواهد شد.
شیرین بیان
پیچک
پیچک صحرایی با نام علمیConvolvulus arvensis یک گونه از رده پیچک است. این گیاه یکی از علفهای هرز یک یا چند ساله دارای ریشه عمیق و مقاوم به خشکی در ایران است. ویژگیهای این گیاه وجود ساقه پیجنده یا خوابنده، برگهای با دمبرگ پیکانیشکل کشیده خطی، باریک و سهگوش، گلهای سفید یا بنفش و میوه فاقد کرک کپسولی شکل است.
پیچک
قیاق
قیاق که نامهای دیگر آن سهر، قمیش، کالش، هلیط و علف گاو است دارای سنبلچههای مضاعف دارد. یکی از آنها بیپایه و تخممرغی شکل است و نیم سانتیمتر طول دارد؛ گلهایش هرمافرودیت و گلومهایش مقعر و بدون نوک و ریشه بوده که با موهای نرمی پوشیده شده است. گلوم تحتانی به ریشک مَفصلی و تابیدهای که طول آن از ۱۰ تا ۱۵ میلیمتر تجاوز نمیکند منتهی میشود. انتهای دو طرف گلوم تحتانی دندانهدار است. گلهای این نوع سنبلچه سه پرچم و یک تخمدان با خامهای دراز و پَرمانند دارد. سنبلچه دیگر باریک، پایهدار، و با مفصلی بهساقه گلدهنده متصل است. طول آن از ۵ تا ۷ میلیمتر تجاوز نمیکند و گلومهایش مقعر و فاقد ریشک و گلهای آن نر و گاهی خنثی است که فقط از یک گلومل تشکیل یافته است. دانه گیاه قیاق نسبتا درشت، شفاف، نوکتیز و تخممرغی شکل است. رنگ آن عنابی تند و مایل به سیاه است که قطری نزدیک به ۲ تا ۳ میلیمتر دارد.
قیاق
چچم
چچم یا گیج دانه گیاهی از تیره گندمیان است که ساقه آن میتواند تا یک متر رشد کند. تکثیر این گیاه از طریق بذر صورت میگیرد و بذرها پس از ریزش در بهار جوانه خواهند زد. این گیاه دارای برگ و غلاف برگ صاف و سبز است. سنبلههای این گیاه بسیار شبیه به گندم اما سبز رنگ است. دانه چچم داخل دو گلومل قرار دارد و برخلاف ساير گونهها قطور، بادكرده، شياردار و عاری از مو است. طول بذر چچم 2 تا 6 ميليمتر است.
چچم
نی
این علف هرز جزو علفهای چند ساله است که از طریق بذر و ریزوم تکثیر میشود. این گیاه دارای ریزوم و ریشه قوی عمقی است و علاوه بر ایجاد رقابت در مصرف مواد غذایی به علت ایجاد تراکم در زمین زراعی مانع انجام عملیات زراعی میشود. همچنین وجود این علف هرز میتواند بهعنوان محلی برای ظهور و تکثیر آفات برای محصول خطرناک باشد.
تی حجم زیادی از آب را تبخیر میکند و ریشههای متراکم آن باعث باتلاقی شدن آبگیرها میشود. این علف هرز از علفهای هرز همهگیر در سطح جهان است.
نی
چسبک
چسبک، ارزن وحشی یا یاپوشقان گیاهی یک ساله و تابستانه است که خاک فشرده، دارای نیتروژن و فسفر بالا را ترجیح میدهد. این گیاه ایستا و به ارتفاع ۳۰ تا ۸۰ سانتىمتر است که توسط بذر تکثير مىشود. ساقه آن راست، ابتدا سبزرنگ و متمايل به قرمز، بدون کرک و يا در قسمتهاى پائين پانيکول پوشيده از پرزهاى ريز است. برگهاى اين گياه فاقد کرک، چروکيده، بهندرت به رنگ سبز تيره، سرنيزهاى شکل، به طول ۵ تا ۲۰ سانتىمتر و عرض ۴ تا ۸ ميلىمتر و داراى حاشيهاى ناهموار است.
چسبک
سس درختي
متن کامل درباره این علف هرز و نحوه مدیریت آن را در مجله کشاورزی اگروتک مطالعه کنید.
تلخهبیان
تلخهبیان گیاهی از خانواده باقالائیان است. این گیاه رقمهای مختلفی دارد. گیاهان این خانواده به شکل علفی، درختچه و یا بوتهای رشد میکنند. این گیاه عمومأ چند ساله است. این گیاه رویش بهاره دارد و طول آن تا 80 سانتیمتر نیز میرسد. ساقه تلخهبیان نسبتأ ضخیم است و دارای برگهای بیضی شکل و ابریشمی با 7 الی 12 جفت است. گلهای این گیاه سفید شیری و گلآذین آن ضخیم است. میوه آن کرکدار، خمیده، محتوی 3 الی 7 دانه و جدار آن در حد فاصل دانهها به سختی فشرده شده است. نحوه تکثیر این گیاه از طریق ایجاد ساقههای هوایی روی ریشههای عمیق و گسترده خود است. در ایران این گیاه دارای سه گونه است که عبارتند از تلخبیان درختچهای بلوچی، تلخهبیان بیابانی و تلخهبیان معمولی که دو گونهی آخر از علفهای هرز مهاجم بهشمار میآیند.
تلخه بیان
اسفناج وحشی
اسفناج وحشی یا آترپیلکس یک گیاه خودرو، چند ساله و بیابانی است. این گیاه دارای برگهای درشت قرمز رنگ و گلهای ریز سفید یا زرد است و در مقابل خشکی و گرمای زیاد مقاوم است و در محیطهای شور به خوبی رشد میکند. همچنین برای خوراک دام مناسب است.
اسفناج وحشی
کاتوس
گیاهی است چند ساله، دارای ریشههای قوی و ساقههای بالا رونده. ساقهها محتوی شیرابه سفیدرنگ هستند. این گیاه جز علفهای هرز مهاجم بوده و اولینبار در دشت مغان مشاهده شده است. بذر کاتوس، عامل اصلی در تکثیر و انتشار این علف هرز است اما میتواند از طریق ریشه نیز تکثیر یابد. در باغات با تکیه بر درختان میوه بالا رفته و تاج گیاه را میپوشانند و به این ترتیب مانع رسیدن نور کافی و کاهش فتوسنتز گیاه میشوند. این گیاه چند سالی است که وارد ایران شده است اما به طور چشمگیری در سرتاسر کشور پراکنده شده است و از استانهای اردبیل، گلستان، گیلان، مازندران، آذربایجان شرقی و غربی، قزوین، تهران، اصفهان، یزد و خوزستان گزارش شده است.
کاتوس
كنگر وحشي
این گیاه با نام علمی Cirsium Arvense Scop گیاهی خودرو با ساقههای ضخیم است. این گیاه بین 30 الی 80 سانتیمتر رشد میکند و دارای ریزوم عمیق و ضخیم، برگ ها در دو سطح زبر و خشن، برگهای پایینی سینوسی با بخشهای شانهای و برگهای بالایی کوچک و گلهای صورتی مجتمع در کپههایی در انتها به شکل پانیکول دیهیم است. کنگر وحشی گیاهی بسیار مقاوم در شرایط خشکی است و میتواند در مناطق کم رطوبت و خشک هم بروید.
کنگر وحشی
سلمه تره
سلمه تره، سلمک یا پویی دارای ظاهری کم و بیش آردآلود و سفید و خاکستری است. ساقه آن نسبتأ سخت و گاهی قرمز رنگ است. برگهای پایینی و میانی لوزی شکل و برگهای بالایی مستطیل شکل هستند. گلها نیز خوشهای متراکم و به شدت متجمع هستند. کاسبرگها دربرگیرنده میوه به رنگ سبز هستند. زمان گلدهی این گیاه معمولأ ماههای خرداد تا آذر است.
سلمه تره
سوالات خود را درباره پیشگیری و یا درمان بیماریها و آفات انگور با مشاورین اگروتک در بخش مشاوره متنی اپلیکیش اگروتک به صورت رایگان مطرح کنید.