سیب درختی | صفر تا صد کشت
سیب درختی
سیب، یکی از میوههایی است که انسان از دوران پیش از تاریخ با آن آشنا شده، آن را کشت نموده و از آن استفاده کرده است. به دلیل تغییرپذیری ژنتیکی آن در طول قرون مختلف، گونهها و ارقام جدیدی به وجود آمدهاند که تشخیص اجداد آنها برای دانشمندان همواره چالشبرانگیز بوده است.
در حال حاضر، بیش از 19 گونه از سیبها با میوههای ریز یا زینتی معروف به گرِبس شناخته شدهاند. اما بیشتر سیبهای معمولی از گونههای «Malus-Pamila» و «Malus-Silvestris» هستند. این گونهها اصلیترین رویشگاههای طبیعی خود را در مناطقی از اروپای جنوبی، اروپای شرقی، جنوب غربی آسیا مانند قفقاز و آسیای کوچک دارند.
زیرگونههای این سیبها نیز با نام «Paradesic» یا «Medic» در منطقه دامنههای فلات ایران گسترش یافته و تا مناطق قفقاز، جنوب روسیه و آسیای کوچک توسعه پیدا کردهاند. به همین دلیل به این سیبها با نام «Med»، که نام اصلی و قدیمی ایران بوده، اطلاق میشود. در حال حاضر، در مناطق آذربایجان، از این گونه به نام «گمی الماسی» یا «سیب گشتی» به عنوان یکی از انواع سیب در باغچهها کشت میشود.
بر اساس شواهد ایران و ایرانیان با توجه به انتقال انواع وحشی سیب از طریق جاده ابریشم، نقش عمدهای بر عهده داشتهاند. در ایران، انواع وحشی سیب که بیشتر متعلق به گونه سیب شرقی (Malus orientalis) میباشند، در جنگلهای شمال از آستارا تا گرگان و ارتفاعات ســاحلي دریاي خزر و دامنههای جنوبي البرز وجود داشته، حتي در دشت ارژنگ فارس، نیریز، هرسین کردستان، بیستون کرمانشاه و دورود لرستان نیز مشاهده میشوند. انواعی از این سیبها با نام پردیس (Paradise) یا باغ بهشت در ابتدای قرن بیستم میالدی از فرانسه و انگلستان در جهت اصالح انواع پایههای جدید و پاکوتاه کننده سیب مورد گزارش قرار گرفته است.
شواهد تاریخی ارزشمندی در تاریخ مینیاتور ایران حاکی از پذیرائی ایرانیان از میهمانان توسط انواع میوهها، به ویژه میوههایی نظیر انار، گالبی، سیب و به در ســدههای قبل بوده است. در یک مینیاتور زیبا از ابوالحســن نادرالزمان، نقــاش ایرانی عصر صفوی، در دیداری که بین شــاه عباس صفوی و جهانگیرشــاه صورت گرفته است، طرفین یکدیگر را بشقابی از میوههای هر کشور نظیر پرتقال، انبه و موز از هندوستان و ســیب و انگور و به از ایران، پذیرایی مینمایند. در سدههای قبل و بعد نیز، آثار متعددی از میوه ســیب روی نقاشیهای کاخها و دستبافتهای فرش ایرانی قابل مشاهده است که نه تنها گویای اهمیت میوه سیب در عهد باستان، بلکه اهمیت راه ابریشم در جابهجایی و تکامل انواع برتر آن در ایران و جهان بوده است.
گسترش کشت سیب در جهان
در طول تاریخ، فرایند گسترش کشت و پرورش سیب به شکلی که امروزه مشاهده میشود، از گونههای وحشی در جنگلهای آسیا و اروپا آغاز شده است. این فرایند تکثیر و پرورش سیب بهوسیله بذرها به حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد بازمیگردد.
اطلاعات تاریخی نشان میدهد که سیب از دیرباز در مناطق سرزمین بینالنهرین (معروف به منطقه فراتاریخی) که حدود ۹۰۰۰ سال پیش به تمدنهای کشاورزی متصل بوده، مورد کشت و پرورش قرار گرفته است. آثار درختان سیب در این مناطق مشاهده شدهاند و ساکنان اطراف دریاچههای شمال اروپا و بخشی از سوئیس نیز از سیب خشکشده بهعنوان یک منبع غذایی استفاده میکردند. سنگشکنها و اسناد تاریخی نیز تأیید میکنند که پرورش سیب در یونان حداقل ۶۰۰۰ سال پیش مرسوم بوده است.
در اسناد تاریخی روم، تئوفراستوس، یک گیاهشناس رومی مشهور، به کشت انواع مختلف سیب در روم باستان اشاره میکند. در اروپا و آسیا، سیب ابتدا بهصورت بذرها و سپس از طریق پاجوش و پیوند منتشر شد. این انتشار از منطقه غرب آسیا، جنوب روسیه (قفقاز) و اروپا صورت گرفت. در این فرایند، انتخاب و تکثیر انواع مختلف سیب به دلیل عدم همگنی بذرها، تنوع زیادی از ارقام جدید ایجاد کرد.
در قرنهای ۱۶ و ۱۷ میلادی، مهاجرانی که به آمریکا سفرکرده بودند، حدود ۷ رقم سیب را با خود به آمریکا آوردند و با پیوند و تکثیر آنها، سیب در این قاره نیز به تولید روزافزون دستیافت.
سیب به عنوان یک محصول تجاری مهم در جهان تا اواخر قرن بیستم تلقی نمیشد و حتی در اروپا نیز بهصورت تجاری تا اوایل قرن بیستم به این تفکر مشهور بود. اما با ایجاد شبکههای جدید راهها و ارتباطات بین مراکز تولید و بازارهای مصرف، افزایش قدرت خرید جمعیت و توسعه صنایع تبدیلی، سیب به یک محصول اقتصادی جهانی تبدیل شد.
در ایران، این تحول به تأخیر افتاد و تجاریسازی کشت سیب در طی سه دهه اخیر آغاز گشت. ورود ارقام گلدن و رد از لبنان به ایران، به همراه توسعه تدریجی، از عواملی بود که این تحول را در ایران رقم زد.
تولید سیب در ایران و جهان
مناطق عمده تولید سیب دنیا بین عرضهای 30 تا 60 درجه شــمالي و جنوبي که در بردارنده مناطق معتدل کره زمین میباشد قرارگرفته است.
تولید جهانی سیب در سال 2021 در حدود 93 میلیون تن بوده است. چین تقریبا 50% از مجموع را تولید کرده و اروپا تولید کننده 17% از این محصول میباشد. آمریکا، ترکیه و لهستان از دیگر تولیدکنندگان مهمی هستند که هرکدام کمتر از 5-3% از محصول کل دنیا را تولید کردهاند.
در سالهای اخیر تولید سیب در بین دیگر محصولات باغی همواره رتبه نخست را در کشور داشته است. بر اساس آخرین آمار وزارت جهاد کشاورزی در سال در سال 1392 مهمترین تولید باغی سیب بوده است. بر پایه این گزارش میزان تولید سیب از 2854 هزار تن در سال به 3050هزار تن در سال 1392 رسیده که نشان دهنده رشد 1.7% است.
ارقام سيب
گسترش هيچكدام از محصولات درختي بهاندازه سيب در جهان نبوده است. طبق بررسیها بیش از 6000 رقم سيب در تمام سطح كره زمين از شرق تا غرب در نيمكره شمالي و جنوبي كاشته ميشود. البته اكثر اين ارقام جنبه محلي دارند و از اهميت منطقهاي برخوردارند. تعداد ارقام تجارتي بیش از 100 رقم نیست.
در بين ارقام فقط 8-7 رقم هستند كه در تمام كشورها كاشته ميشوند. ارقام سيب را ميتوان به انواع مختلفی طبقهبندي كرد. طبقهبندي از نظر تاريخ رسيدن كه خود به دو گروه تابستانه و زمستانه تقسيم ميشود؛ اين طبقهبندي را ميتوان به گروههاي كوچكتر شامل سيبهاي خيلي زودرس، سيبهاي ميانرس و سيبهاي ديررس تابستانه و زمستانه تقسيمبندي نمود.
طبقهبندي ديگر با توجه به خواص ميوه از نظر مصرف آن است. طبق اين روش دستههایی از سيبهاي تازهخوري يا دسري كه بهصورت تازه يا بلافاصله بعد از رسيدن و يا پس از نگهداري به مدت كوتاهي به مصرف ميرسند.
گروه ديگري از سيبها پختني يا صنعتي هستند از اين نوع سيبها در صنايع تبديلي مانند كمپوت، مربا، آب سيب، كنسانتره، سركه استفاده ميكنند، حتي بعضي ارقام را خشك كرده و به مصرف ميرسانند.
ارقام خارجی
از ارقام خارجی میتوان به این موارد اشاره کرد:
گلدن دليشز | رد دليشز | گراني اسميت | جوناتان | اسپارتان | گراونشتاين | كاكس ارنستر |
مك اينتاش | آكان | آندرسن جوناتان | برابرن | چلفتين | فوچي قرمز | بتابرن |
كالا | گلدراش | جان گلد | سامرگلد | سوپريم | ويليام پرايد | پينوا |
ارقام مختلف موجود در سطح كشور
سيبهاي تابستانه
ارقام زودرس تابستانه دربردارنده ارقامی است که زمان رسیدن آنها از انتهای بهار تا نیمه اول تابستان بوده و مهمترین آنها در کشور شامل انواع سیب گلاب است. خصوصیات عمده سیبهای گالب، عطر مخصوص و نرمی بافت میوه است که در انواع مختلف نظیر گلاب اصفهان، گلاب تربت حیدریه، گلاب کهنز، قندک کاشان، گالب صحنه و… مشهود است. این گروه از سیبها، صرفاً برای پوشش تولید میوه سیب ابتدای فصل مناسب بوده و برای احداث باغهای تجاری سیب به دلیل عادت رشد نامطلوب، هرس پذیری کم، حساسیت بالا به کرم سیب، عدم امکان نگهداری در انبار و… مناسب نیستند. انواع دیگری از ســیب بومی تابستانه در جایجای کشور نظیر استانهای آذربایجان، خراسان و تهران با نامهای قره یارپاخ، سیب تابستانه اهر، سیب تابستانه قزل آلما، سیب تابستانه عاشق آلما، سیب شیخ احمد، سیب نایان ارنگه، سیب علي لوزي خراسان و سیب خورسیجان وجود دارند. به طور عموم، این ارقام در مقایسه با ارقام اصالح شده وارداتی نتوانستهاند توسعه زیادی پیدا کنند. گروه دیگری از ســیبهای تابستانه در نیمه دوم تابستان رسیده و این گروه برخالف سیبهای گروه اول از اهمیت تجاری بالایی برخوردارند. نمونهای از این سیبها در کشور دو رقم سیب گاال و زیرگروههای وابسته به آن و دلباراستیوال (ورنگ فرانسه)قابل ذکر است. این سیبها محدوده بین سیبهای بسیارزودرس و سیبهای پاییزه را پوشش داده و کشت آنها در مناطقی که سبب عرضه مناسب میوه سیب در این فاصله زمانی میگردد، از توجیه اقتصادی بهتری در مقایسه با سیبهای پاییزه برخوردار است.
سيبهاي پاييزه و زمستانه
گروه سیبهای پاییزه و دیررس پاییزه دربردارنده بیشــتر ارقام تجاری سیب بوده و این ارقام اغلب در اواخر شهریور و ابتدای مهر به بعد برداشت میشوند. اغلب این سیبها طی۳۰ تا ۴۰ سال پیش تاکنون به تدریج وارد کشور شده و براساس سازگاری با شرایط اقلیمی مناطق مختلف، به تدریج توسعه پیدا کردهاند.
بعضي از این سیبها بلافاصله به بازار عرضه ميشوند؛ ولي اكثر آنها قابليت نگهداري در سردخانهها را داشته و تا عيد هم نگهداري ميشوند. ارقام محلي داخلي پاييزه عبارتاند از:
- سيب عباسي مشهد
- سيب زنوز
- سيب گلشاهي
- سيب دزبان
- سيب اَخلمد
- سيب شميراني
- سيب عباسي دراز مشهد
ارقام خارجي در کشور
ارقام متفاوتی از سيبهاي خارجي در طول سي الي چهل سال گذشته وارد ايران شدهاند که از بازار خوبي نيز برخوردارند.
گلدن دليشز
در حال حاضر از ارقام خارجي، گلدن دليشز بالاترين سطح كشت را در كشور داشته و بيشتر در مناطق استان آذربايجان غربي، اطراف مشهد، نيشابور، قوچان، بجنورد، سميرم، اصفهان، تهران، دماوند، كرج، شميرانات، اطراف تبريز، مراغه، زنجان، قزوين و تا حدودي در استانهاي فارس و كرمان گسترشیافته است.
این رقم ابتدا در باغ شخصي به نام مولينز (Mullins) در ويرجينياي غربي به صورت تصادفی رویید و مؤسسه معروف تهيه نهال آمريكا روییده شدن چنین نوع سیبی را در جهان منتشر کرد. گلدن دلیشز تا قبل از سال 1330 در ايران به نام سيب زرد لبنانی معروف بود. امروزه به طور گستردهای در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و هلند نیز کشت میشود.
رنگ زمینه میوه در این رقم زرد است که با رسیدن کامل طلایی رنگ خواهد شد. در مناطق دارای رطوبت بالا، میزان زنگار روی میوه این رقم زیاد خواهد شد که در این شرایط از کلونهای متحمل به زنگار، نظیر رقم گلدن اسموتی، استفاده میشود. این رقم در مناطق مرطوب، حساسیت بالایی به لکه سیاه و سفیدک پودری نشان داده و به زنگار نیز بسیار حساس است.
سيب رد دليشز
سیب رقم رددلیشز، در ایران به نام لبنانی قرمز معروف بوده که با رنگ قرمز تیره و کمی فرم کشیده از سایر ارقام پاییزه سیب قابل تشخیص است. این رقم مهمترین رقم بعد از گلدن دلیشز ميباشد که در دنیا مورد تجارت قرار گرفته و قیمت آن کمي از رقم گلدندلیشــز گرانتر است. رقم رددلیشز به صورت دانهال تصادفی در باغی واقع در آیوا در ایاالت متحده آمریکا در سال ۱۸۷۲ پیدا شد. در حال حاضر به علت نگهداري نسبتاً طولانی مدت در سردخانه، از ارقام تجاری مهم کشور به حساب میآید. انواع بسیار زیادی از این رقم گزینش و معرفی شده که اغلب از نظر میزان رشد، تراکم تولید شاخههای بارده یا همان اسپورها و یا میزان رنگ و کشیدگی میوه با رقم اصلی تفاوت دارند. استفاده از پیشتیمارهای کلسیم در این رقم به افزایش مدت انبارداری آن کمک قابل توجهی مینماید.
سيب گراني اسميت
گرانی اســمیت از بذر تصادفی گرده افشاني آزاد درخت سیبی در استرالیا در سال ۱۸۶۸ به دست آمده است. میوه این رقم تا زمان رسیدن کامل به رنگ سبز باقی مانده و از ارقام بسیار دیررس سیب به حساب میآید. این رقم به مدت۱۱ ماه درصورت برداشت در شرایط مناسب در انبار دوام خواهد آورد. رقم گرانی اسمیت، حساس به لکه سیاه بوده و در مناطق دارای ارتفاع بیش از حد زیاد با کوتاهی فصل رشد و در نتیجه عدم رسیدن میوه مواجه خواهد شد. در مناطق مرتفع با شبهای سرد، لپ میوه قرمز شده و بازار پسندی خود را از دست میدهد.
این نوع به علت ترشمزه بودن و رنگ سبز آن در ایران طرفداران چندانی ندارد، اما در اروپا و آمريكا مقبوليت خاصي پيدا كرد و بر سطح زیر کشت آن مرتب افزوده ميشود.
رقم جوناتان
در ايران آن را يوناتان و در بعضي نفاط آن را عروس مینامند. اين رقم در ايالت نيويورك در باغ فردی به نام Ph-Riek کشت شد و در سال 1880 وارد اروپا شد. در سالهاي 1334 و 1339 وارد ايران شده و هماكنون در اطراف تهران، شميرانات، لواسانات، كرج، اروميه، مهاباد، نقده، اشنويه، اطراف مشهد و نيشابور، تربتحیدریه در قطعاتي مخلوط با ساير ارقام كشت ميشود.
گالا
رقم گاال در ســال ۱۹۳۴ از کشــور نیوزیلند منشاء گرفته است و سرانجام در سال ۱۹۶۰ به بازار معرفي شد. رنگ میوه دراین رقم زرد کمرنگ تا زرد طالیي با رگههای قرمز رنگ ميباشد. این رقم بهطور موفقیت آمیزي در اکثر کشورهاي عمده تولید کنندهی سیب کشت ميشــود. رقم گاال، برخلاف ارقام گلدن دلیشز و رددلیشز قدرت انبارمانی طولانی ندارد و جزء ارقام تابستانه محسوب میشود. این رقم در ایران طی یک دهه گذشته گسترش زیادی یافته است. میوه این رقم دارای بافت آبدار و مقاوم به ضربه است.
فوجی
رقم فوجی در ژاپن اصلاح و در سال ۱۹۲۶ معرفي شده است. این رقم داراي میوههاي متوسط تا بزرگ، از لحاظ بافت سفت، ترد و خیلي شیرین، بسیار آبدار و با محتوای قند ۱۷ درصد ميباشد که برای مصرفکنندگان شیرینپسند سیب مطلوباست. این رقم از گلدن دلیشز دیررستر بوده و پرورش آن در مناطق مرتفع میتواند با مشکل کوتاهی فصل رشد همراه باشد. برگهای این رقم به بیماري آلترناریا و در مناطق مرطوب به لکه سیاه حساس است.
گراونشتاين
اين رقم از بذر به صورت کاملا اتفاقي در دانمارك بهدستآمده و از ارقام بسيار قديمي اروپا به شمار میآید. گراونشتاين هنوز هم در شمال اروپا كشت ميشود و طالب زيادي دارد. ارقام ديگر خارجي وجود دارد؛ چون در كشور ما مورداستفاده نيستند فقط به ذكر اسامي اكتفا ميشود.
جوناگلد
جوناگلد از تلاقي بین گلدن دلیشز و جوناتان در سال ۱۹۴۳ در ایالت کالیفرنیا آمریکا حاصل شده است. میوههای این رقم دارای رنگ قرمز راهراه در رنگ زمینه زرد است. رقم جوناگلد به کپک پودري و در مناطق مرطوب نظیر استان مازندران به لکه سیاه حساس است.
آیدارد
رقم آیدارد در ایالت آیداهو در ســال ۱۹۳۵ به دست آمده و در سال ۱۹۴۲ به باغداران سیب این کشور معرفي شده است. رنگ میوه در این رقم قرمز و زمینه کمرنگ سبز- زرد دارد. میوههاي رقم آیدارد داراي قدرت انبارمانی طولانی است. رقم آیدارد در شرایط رطوبت بالا نظیر استانهای ساحلی دریای خزر حساس به لکه سیاه، زنگار سیب و کپک پودري میباشد.
اسپارتان
این رقم به نام سامرال در کانادا مشهور شده و احتمالا به این دلیل بوده که توسط موسسه سامرلند در سال ۱۹۳۶ در این کشور معرفي شده است. این رقم در حال حاضر در مقایسه با رقم گلدن دلیشز و رددلیشز از شهرت چندان زیادی برخوردار نیســت. رقم اسپارتان در ایران براي اولین بار در باغهاي سازمان عمران قزوین کاشته شده و در سطح محدودي در اطراف مشهد و اطراف تهران به بازار عرضه شده است. میوه این رقم به رنگ قرمز نسبتاً کمرنگ بوده که گاهی رنگ زرد ملایمیدر پس زمینه میوه دیده میشود.
مکاینتاش
رقم مکاینتاش در اونتاریو در کانادا در سال ۱۸۷۰ معرفی شده است. این رقم داراي میوه هایي با اندازه نسبتاً بزرگ و پوست ســبز متمایل به زرد بوده و در زمان رسیدن نیمی از میوه قرمز پررنگ خواهد شد. رنگ گوشت میوه این رقم سفید است. میوه آن داراي طعم شیرین و آبدار و بافت نرم است. این رقم به لکه سیاه بسیار حساس و در مناطق مرطوب کشور نیاز به کنترل این بیماری دارد.
برابورن
رقم برابورن از منطقه ویورو در کشور نیوزیلند در سال ۱۹۵۲ با والدین نامشخص به دست آمده است. اندازه میوههاي این رقم متوسط تا بزرگ و داراي رگههاي قرمز سیر در بیشتر سطح میوه است. این رقم داراي محصول دیررس بوده و در برخی از مناطق کشت سیب در کشور، سازگاری و کیفیت میوه چندان بالایی نشان نداده است. میوه این رقم به قهوهای شدن در انبار حساس است و استفاده از پیش تیمارهای کلسیمی میتواند به کاهش خسارت میوه در انبار کمک کند.
چنانچه درباره هر یک از ارقام سیب سوالی دارید از مشاورین اگروتک بپرسید.
ارزش غذایی سیب
یکی از خواص ســیب این اســت که در حفظ طراوت و شــادابی پوست تاثیر به سزائی دارد. با اســتفاده از سیب میتوان ناراحتیهای شایعی مانند خشکی و ترک خوردگی پوست، رنگپریدگی و بسیاری از بیماریهای پوستی طولانی و مزمن را برطرف نمود و یا علائم آن را کاهش داد. لازم به ذکر است که این قابلیت سیب، به دلیل وجود ریبوفالوین (ویتامینB2)، ویتامین C و ویتامین A، مواد معدنی مانند آهن، منیزیم، کلسیم و پتاسیم در میوه میباشد. سیب فشارخون را منظم میکند. خوردن سیب باعث کاهش فشار خون شده و از دیگر خواص سیب این است که برای دندانها و لثهها مفید است. اسیدهای موجود در ســیب، هنگام جویدن، باکتریهای دهان را از بین برده و دندانها و لثهها را تمیز میکند. سیب از بروز بیماری نقرس و درد مفاصل پیشگیری کرده و مصرف آن برای مبتالیان به درد مفاصل و نقرس توصیه میگردد. سیب تقویت کننده مغز اســت، به همین جهت برای کسانی که کارهای فکری انجام میدهند مفید میباشد. بهطورکلی سیب به علت داشتن فسفر، اعصاب و مغز را تقویت میکند. مواد مفید میوه سیب، در زیر پوست آن به میزان بیشتری از سایر قسمتهای میوه وجود دارد، پس توصیه میشود تا سیب با پوست خورده شود.
گياهشناسي سيب
درخت سیب از نظر گیاهشناسی به خانواده گلسرخیان و زیرگروه سیبسانان تعلق دارد. لذا از این بابت با دیگر درختان میوه شامل گالبی، به، ولیک یا همان زالزالک و ازگیل قرابت بسیار دارد. سیب را در گویشهای محلی ایران با نامهای آسیب، هسی و هسیب در لاهیجان و رودسر، سه در مازندران، آلما در آذربایجان و سیو در کردی و لری میشناسند.
ريشه
ريشههاي اين درخت برحسب گونه و ارقام، رشد و فرم متفاوتي دارند. ريشه اكثر درختاني كه از بذر معمولي به وجود ميآيند در عمق 15 سانتيمتري تا 120 سانتيمتري نفوذ ميكند و حدود افقي رشد ريشهها برحسب شرايط خاك از چند سانتيمتري تا سايهانداز تاج درخت و كمي بيشتر گسترش مييابد. مقاومت ريشه نسبت به خشكي، شوري، زهاب، آهك و غيره در گونههاي مختلف متغیر است. ريشههاي سيب به اكسيژن و هوا نياز فراوان دارند و به همين سبب در خاكهاي سنگيني و رسي به علت كمي اكسيژن ريشه نميتواند به عمق نفوذ كند و ريشهها در اينگونه خاكها سطحي ميمانند.
تنه
درخت سیب بسته به فرم هرس، ارتفاع متفاوتی خواهد گرفت. در انواع هرس مورد توصیه برای احداث باغهای تجاری سیب، ارتفاع تنه از حدود ۴۰ تا ۸۰ سانتیمتر متفاوت است. با توجه به گسترش انواع پایههای پاکوتاه سیب و لزوم استفاده از فرم هرس مطلوب برای افزایش کارایی عملکرد این باغها، توصیه بر این است که ارتفاع تنه درخت سیب از زمین تا محل اولین انشعابات درخت، حدود ۴۰ تا ۵۰ سانتیمتر درنظر گرفته شود.
رنگ تنه در نهالهای جوان سیب از قهوهای مایل به قرمز، تا قهوهای تیره متفاوت و این خصوصیت در نهالستانها میتواند به عنوان شاخصی برای تعیین و شناسائی رقم مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، انواع رقم سیب رددلیشز یا همان لبنانی قرمز، دارای رنگ تنه و شاخه قرمزتری نسبت به دیگر ارقام سیب هستند. پس از شکلگیری تنه درخت سیب، الزم است
بازوها به تعداد ۵ تا ۷ عدد در اطراف درخت با زاویه ۴۰ تا ۴۵ درجه از تنه ایجاد تا ساختار کلی هوایی درخت شکل پذیرد. روی چنین بازوهایی، اســپورها که بخشهای اصلی شکوفهدهی و باردهی درخت هستند، شکل گرفته و بار درخت سیب تشکیل میگردد. درخت سیب از تنه و بهویژه بازوهایش به عنوان محلی برای ذخیره مواد غذائی مورد استفاده در ابتدای بهار
استفاده میکند. لذا لازم است این بخشهای درخت با محلولپاشی پاییزه آخرفصل به اندازه کافی تقویت قرار شوند. در بین عناصر غذایی مورد نیاز برای ذخیره در مجاورت اسپورها، بور و روی همراه با نیتروژن کافی از اهمیت زیادتری برای تشکیل میوه کافی در درخت سیب برخوردار است. لذا ذخیره آخر فصل این عناصر در برنامههای محلولپاشی، بیش از سایر عناصر مورد توصیه است.
تاج درخت نيز متنوع است. در بعضي ارقام تو هم و در بعضي ديگر باز و کمشاخه هرمیشکل، مستطيلي، استوانهاي، با شاخههاي عمودي و موازي هم قرار دارند. زاويه شاخههاي اصلي با تنه در بعضي ارقام نزديك به زاويه قائمه و در بعضي زاویه حاده هستند.
تنه درخت 8-7 ساله، چوبپنبهاي، مخطط و ناصاف است. چنانكه در جواني از پوست مراقبت نشود در اغلب مناطق بهخصوص مناطق خشك و گرم دچار سوختگي ميشود كه منجر به پوستانداختن و ظاهرشدن چوب دروني ميشود.
بر روي شاخه اصلي و قديمي جستهایی شبيه به شاخك كوچك و باريك به وجود ميآيد كه به شاخك يا برندي معروف است و طول آنها بين 10-4 سانتيمتر و در شاخكهاي بلند كه خوب و قوي رشد كرده باشند به 20 سانتيمتر ميرسد.
ميخچه
ميخچهها اندامهاي كوتاه بارده بوده كه بر روي شاخههاي اصلي و فرعي قرار دارند. ممكن است مجتمع يا منفرد باشند و طول آنها بين چهار الی پنج سانتيمتر متفاوت است.
جوانه گل
شکل عمومي جوانه گل در درخت سیب کروي یا بیضي شکل است. از تجمع تعداد زيادي سلولهاي مولد ساقه و بافت مريستم كه غالباً برگهاي جوان و كوچك و در بعضي موارد بهوسيله فلسهاي کرکدار و یا بدون کرک پوشيده شده است تشكيل ميگردد. اين فلسها به علت داشتن جدار كتيني بافتهاي داخل جوانه را از تنشهاي محيطي حفظ مينمايد.
با مناسب شدن هوا در بهار، جوانهها باز شده و گلهای سیب در انتهای شاخههای بسیار کوتاهی به تعداد ۵ تا ۸ عدد ظاهر خواهند شــد که به آن گلآذین سیب گویند. گل مرکزی که قویترین و اصلیترین گل از میان شکوفههای سیب به حساب میآید، شاهگل نامیده میشود و به طور معمول بهترین میوه سیب حاصل از تلقیح شاهگلها روی درخت میباشد. از اینرو، شرایط مدیریتی درخت از نظر تغذیه و آبیاری بایستی به صورتی تنظیم گردد که تبدیل شاهگلها به میوه
با سهولت انجام گیرد. تشکیل اجزاء گل در جوانههای سیب در تابستان سال قبل از شکوفائی گلها صورت میگیرد. لذا علاوه بر اهمیت شرایط درخت در بهار برای تبدیل شکوفهها به میوه، شرایط تغذیهای درخت در تابستان سال قبل نیز بایستی به دقت مورد نظر باغدار سیب قرار گیرد. در این بین، ضروری است تا استفاده از محلولپاشیهای مرتب و با زمانبندی مناسب برای ایجاد شرایط مناسب برای تبدیل جوانههای غیربارور به جوانههای گل فراهم آورده شود. علاوه بر این، نفوذ نورکافی در بین شاخ و برگ سیب برای انجام عمل فتوسنتز و در نتیجه تشکیل جوانههای گل از اهمیت فراوانی برخوردار است. لذا به این منظور لازم است تا ضمن استفاده از پایههای پاکوتاهکننده سیب، از فرمهای هرس دارای محور مرکزی به منظور ایجاد تاج مناسب در درخت سیب استفاده گردد. همچنین باز کردن زاویه بازوها، سبب تنظیم غالبیت انتهایی و تنظیم نسبت کربن به ازت در شــاخهها شده و ضمن تحریک تولید اســپور کافی در درختان سیب، کارایی و میزان باردهی را به نحو مطلوب خواهد افزود. در کنار عملیات فوق، تامین پیوسته عناصر ضروری برای رشد در طی فصل رشد از طریق برگها، سبب افزایش دسترسی بخشهای درخت به این عناصر و در نتیجه بهبود شکوفهدهی درخت در سال بعد خواهد شد.
ميوه
میوه درخت سیب از نظر گیاهشناسی از نوع میوه های دانه دار و یا پوم محسوب میشود. در این گروه از درختان، میوه از رشد بافت خارجی تخمدان به وجود میآید. میوه تقریباً در تمامی ارقام سیب کروی و به عبارتی سیبی شکل است. براي اينكه درخت سيب خوب بارور شود و ميوه توليد نمايد و تا رسيدن ميوه بر روي درخت باقي بماند بايد عمل تلقيح به حد كافي انجام پذيرد.سيب از جمله درختاني است كه گلهاي كامل دارد يعني گلهاي نر و ماده در یککاسه گل در كنار هم قرار گرفتهاند. بساكها حاوي دانه گرده هستند كه به 20 عدد و گاهي بيشتر هم ميرسند در داخل هر بساك تعداد 3500 عدد دانه گرده وجود دارد ولي مادگي برعكس یکدانه و از سه قسمت تشكيل شده كه به تخمدان ختم ميشود و تخمدان داراي 5 حجره يا كارپل است و در داخل هر حجره دو عدد تخمك وجود دارد.
در بسیاری از ارقام سیب، تشکیل میوه صرفاً منوط به انجام گرده افشانی با گرده سازگار توسط زنبور عسل و یا سایر حشرات گرده افشان می باشد. لذا وجود تعداد مناسب کندو در باغ و همچنین کشت ارقام گرده زا با تراکم و پراکنش مطلوب در باغهایسیب دارای اهمیت فراونی است.
تشکیل میوه و رشد مطلوب میوه به تلقیح و تشکیل مناسب تعداد بذر در سیب مرتبط است. لذا با توجه به وجود ۱۰ تخمک در تخمدان سیب، تشکیل حداکثر ۱۰ بذر در سیب امکانپذیر خواهد بود. به طورمعمول میوههای دارای بذر بیشتر میوههای دارای فرم بهتری بوده و کمتر دچار ریزش میشوند.
عواملي كه بهاندازه تلقيح در باروري گلها مؤثر هستند عبارتاند از:
ازت
ازت در هنگام گل بايستي به حد كافي در اختيار گياه قرار بگيرد در غير این صورت گلها تلقيح نشده و قبل از عمل تلقيح ميريزند. ممكن است درختان به حد كافي گل داشته باشند ولي گلي به ميوه تبديل نشود.
دما
دماي کم و زیاد هر دو در بارور شدن گلها اثرات منفي دارند دماي بیش از 5/4 درجه نمو لوله پولن را كند ميكند. دماي 15 الي 21 درجه را مناسب ميدانند ولي مناسبترين درجه حرارت براي رشد لولـه گرده 25-20 درجه سانتيگراد است و از دمای بیش از 27 درجه سانتيگراد به بالا رشد لوله گرده متوقف ميشود. براي اكثر ارقام سيب 5/2- الي 4- درجه خطرناك است زيرا اولين گلهاي شكفته شده صدمه ميبينند.
باد شديد
باد شديد مانع خروج زنبورها شده، عمل انتقال دانه گرده به گلها را مانع ميشود و چنانكه باد خشك باشد باعث خشكيدگي انترها شده و عمل تلقيح انجام نميگيرد.
ريزش گل و ميوه
بعد از اتمام عمل تلقيح تعداد كثيري از گلها و ميوهها ريزش پيدا ميكنند و تنها حدود 15-5/0%. از گلها بر درخت باقی میمانند.
در شرايط مساعد اولين ريزش بلافاصله بعد از ريزش گلبرگها و خاتمه عمل تلقيح شروع ميشود. حدود 4-3 هفته بعد ريزش دوم از ميوههاي سبز شروع ميشود. اين ريزشها طبيعي هستند و دور از انتظار نيست. علت اين ريزشها يا تلقيح انجام نگرفته و يا تلقيح ناقص بوده است. 4-2 هفته بعد از ريزش دوم ريزش سوم كه ميوهها بهاندازه فندق هستند شروع ميشود كه بهاصطلاح به جون دراب (June-drop) معروف است.
علت اين ريزش را دانشمندان تلاش درخت براي متعادلکردن بار خود با ميزان مواد غذايي در دسترس تعبير ميكنند. اينگونه ميوهها كم تخم هستند.
میزان ريزش چهارم يا ريزش قبل از برداشت ميزان به باغدار خسارت وارد ميكند و آن هم به علل خشكي، حرارت، باد ممكن است تشديد شود بهطوري كه درخت از بدو تشكيل ميوه تا زمان رسيدن مقداري از بار خود را میریزند. بدينترتيب خود را از ميوههاي ناقص، كم تخم يا سالم كه بيشتر از قدرت باروري خود هستند، خلاص ميكند و بعد از خاتمه اين ريزشها ميوههاي باقيمانده در رقابت با يكديگر به رشد خود ادامه ميدهند.
در بعضي ارقام بهاندازهای ميوه نگهداري ميكنند كه مناسب بازار نبوده و از حد استاندارد كوچكتر هستند. چنين درختاني قادر نيستند در حين نگهداري ميوه آن سال، ذخيره كافي از مواد هيدروكربنات براي تشكيل جوانههاي گل بارده براي سال بعد نيز داشته باشند و بنابراین براي سال بعد خيلي كمبار و يا بيبار ميشوند. در اين صورت باغداران علاوه بر ريزش طبيعي، ميوهها را به حدي كه ميوههاي بازارپسندي داشته باشند تنك ميكنند.
تنک کردن
تنك كردن ميوه به روشهاي ذيل انجام ميپذيرد:
تنك با دست
اين روش قديمي در جاهايي كه دستمزد كارگر زياد بالا نيست، عملي است. اين عمل بهوسيله كارگران ماهر انجام میشود. این کارگران ميزان ميوه و بار متعادل روي درخت را برآورد سپس كليه ميوههاي بدفرم، كرمو، ريز و بههمچسبیده را حذف مينمايند. اگر با حذف این گونه سیبها وضع تعادل برقرار نشود ميوههاي سالم باقيمانده را نيز حذف ميكنند و براي حذفکردن ميوههاي سالم بايد به ازاء هر عدد ميوه تعداد 20-10 برگ روي شاخهاي كه ميوه بر روي آن قرار دارد نگهداري شود.
تنك كردن با استفاده از تلقيح
بسياري از ارقام سيب خودبارور نيستند و اگر با ارقام مناسب ديگر تلقيح نشوند محصول كافي نخواهند داشت و ميوههاي درخت درشت و مرغوب به دست نخواهد آمد.
تنك كردن با مواد شيميايي
به علت بالا بودن هزينه تنك كردن با دست و افزايش دستمزدها متخصصين فني بر آن شدند كه با پاشيدن مواد شيميايي بر روي گلها و ميوهها عمل تنك كردن را انجام دهند. اولين محلولهاي مصرف شده مشتقات نيتروكروزول (Nitro crozol) بودند كه با غلظتهاي مختلف توسط متخصصين به باغداران توصيه شد. علاوه بر آن بعضي از حشرهكشها نیز براي تنك كردن به کار ميروند.
تهیه زمین برای کاشت درخت
فاصله کاشت در درخت سیب بر اساس قدرت رشد پایه و رقم و سیستم تربیت درختان و در نهایت میزان حاصلخیزی خاک تعیین میشود. درختان سیب روی پایههای بذری اغلب با فاصله ۶×۵ کشت شده و در نیمکره شمالی به طور معمول از کشت ردیفی با جهت شمالی جنوبی استفاده میگردد. به صورت یک فرمول کاربردی، فاصله بین ردیفها به میزان ۹۰ درصد ارتفاع درخت در حالت بلوغ کامل تعیین و اقدام به کشت نهال ها خواهد شد. در صورت استفاده از پایههای همگروه نیمهپاکوتاه کننده و یا کاملا پاکوتاه کننده، تراکم درختان در واحد سطح باغ، با کاهش فاصله بین و روی ردیف افزایش قابل توجهی خواهد یافت. بر این اساس در باغهای سیب کشور روی پایههای MM11, MM106, M7 تراکم نزدیک به 800 درخت در هکتار و روی پایه M9 کشت با تراکم 3 تا 5 هزار درخت در هکتار و حتی بیشت بر اساس روش تربیت امکان پذیر است.
انتخاب نوع پایه در سیب
علاوه بر انتخاب رقم که جهت ارائه میوه مطلوب، بازارپسند و دارای ارزش تجاری از اهمیت ویژهای برخوردار است، انتخاب پایه مناسب نیز در طرح ریزی یک باغ مناسب و اقتصادی دارای اهمیت فراوانی میباشد. پایههای درختان میوه به طور کلی تعیین کننده میزان تحمل آن درخت به شرایط نامساعد خاک و بیماریهای خاکزاد بوده و کارایی عملکرد درخت و اندازه نهایی رقم تاحد زیادی تابع انتخاب نوع پایه است. در درخت سیب از ابتدای قرن بیستم میلادی، انواع پایههای پارادایز از فرانســه به انگلستان منتقل و انواع متعددی از پایههای نیمهپاکوتاه کننده تا بسیارپاکوتاه کننده موردگزینش و معرفی قرار گرفتند. این پایهها به دلیل حفظ خصوصیات ژنتیکی از طریق غیرجنســی یا در اصطلاح رویشــی (با استفاده از قلمه و یا خوابانیدن) تکثیر شــده و به همین لحاظ به پایههای همگروه معروف شــدهاند. پایههای همگروه سیب درحدود ۴ تا ۵ دهه پیش به کشور وارد و طی یک تا دو دهه اخیر در مناطق سیبکاری برخی استانها به ویژه تهران، فارس وآذربایجان غربی موردتوجه تولیدکنندگان قرار گرفتهاند. مهمترین و رایجترین پایههای همگروه سیب در کشور شاملMM111 M9، M7، MM106، و به میزان کمتری M26 و M27 است. پایههای فوق اندازه متفاوتی از درخت را در ترکیب با رقم ایجاد کرده و پایههای M26، MM106، MM111 و M7 به عنوان نیمه پاکوتاه کننده موردتوجه قرار گرفتهاند. پایه M9 پاکوتاه کننده و پایه M27 به عنوان یک پایه بسیار پاکوتاه کننده معرفی گردیده است.
شما می توانید سوالات خود را درباره هر یک از مراحل کشت سیب در اپلیکیشن اگروتک از مشاورین بپرسید.
كاشت نهالها در زمين اصلي
براي تعيين فاصلههاي كاشت عوامل ذيل بايد مورد توجه قرار گيرد:
نور
رشد درخت در ارتباط با شدت و ضعف نور در ارتباط است. در مناطق كم آفتابي فاصله را بايد بيشتر در نظر گرفت.
خاك
هر چقدر خاك حاصلخيز و عميق باشد فاصله بايد بيشتر باشد.
ارزش اقتصادي
در نواحي كه قيمت زمين بالا است بايد بیشتر از حد توان زمين بيشتر استفاده كرد، بنابراین فاصله را كمتر در نظر میگیرند.
نوع پايه
در درختان پاكوتاه فاصله كمتر و در درختان پابلند فاصله بيشتر بايد در نظر گرفته شود.
نوع هرس
اگر هرس به فرم پابلند باشد فاصله بيشتر خواهد شد. عموماً فاصله كاشت در سيب و گلابي 7×5 متر خواهد بود تا عمليات داشت و برداشت آسانتر انجام گیرد و مرغوبيت ميوهها بیشتر باشد.
آرايش ريشه نهالها
قبل از كاشت، ريشههاي نهال را آرايش میدهند. به این معنا که ريشههاي شكسته و ريشههاي اصلي زايد را قيچي كرده بهطوري كه اندامهاي هوايي با اندامهاي زيرزميني به حالت متعادل برسند. سپس عمل پرليناژ را بر روي ريشهها انجام ميدهند.
عمل پرليناژ
اين عمل يعني آغشته كردن ريشهها به مخلوط رقيق خاك رس با كود گاوي تازه مقداري قارچكش.
اين عمل سه خاصيت دارد:
- مسدودکردن منافذ قطع شده
- در اختيار گذاشتن مقداري مواد غذايي
- تعادل بين اندامهاي هوايي و زميني
انتقال و نحوه كاشت نهالها
اگر خاك حاصلخيز باشد كافي است مقداري از خاك بهصورت گودال كوچك حفر و نهال را در آن قرار داده و با خاك گودال را پر كرد. اگر گودال با مته حفر شده باشد گودال را ابتدا با كود دامي پوسيده، خاك رس و مقداري از كودهاي دیر حل مانند كودهاي فسفره مخلوط گودال را نيمهپر كرد و پس از غرس نهال گودال را كاملاً پرکرده و اطراف نهال كاشته شده را فشار میدهند.
در نهالكاري بعضي عقيده دارند نهالها همانطوري كه در خزانه بوده در زمين اصلي كاشته شود تا قسمتي كه در مقابل آفتاب نبوده در مقابل آفتاب قرار نگيرد و سوخته نشود. عدهای نیز معتقد هستند محل پيوندك بايد در طرف شمال قرار گيرد چون تغييرات دما در اين قسمت كمتر است و نور كمتري هم به اين قسمت ميتابد.
عمق كاشت
نهال را باید به گونهای كاشت كه پيوندك چند سانتيمتر بالاتر از سطح خاك قرار گيرد.
باد
در مناطق بادخيز بايد پيوندك رو به باد باشد تا از شكستن شاخه آن جلوگيري شود.
آبياري پس از غرس
بلافاصله پس از غرس بايد نهال آبياري شود تا از خشكي صدمه نبيند.
هرس پس از غرس
پس از غرس نهال براي شكلدهي، جوانههاي پايين را حذف و 5-3 جوانه روي نهال باقی میگذارند. بعدها با توجه به شرايط رشد و فرم درخت شاخههاي اضافي را حذف يا به حالت خود باقي میگذارند و در سال بعد در ارتباط با فرم درخت تصميمگيري میکنند.
توليد و تكثير نهال سيب
مهمترین اصل در تولید نهال درختان میوه، استفاده از نهال سالم و اصیل و به ویژه حفظ سلامت آنها از بیمارگرهای پنهان یا ویروسهای درختان میوه است. تکثیر پایههای درخت سیب به دو صورت بذری و همگروه یا رویشی امکانپذیر بوده که در نوع بذری، انواع بذر مورد نظر خریداری و پس از کشت در زمستان در محل نهالستان، پایههای تولیدی در تابستان سال بعد پیوند خواب شده و با سربرداری در بهار سال بعد از پیوند، اقدام به تولید نهال کامل خواهد شد. به منظور تولید نهال شناسنامه دار، الزم است منشاء تولید بذر از باغهای تولید بذر در نظر گرفته شود که جای خالی چنین باغهایی در کشور ما بسیار محسوس است. در روش تکثیر درختان سیب روی پایههای همگروه، پایههای مورد نیاز از انواع مورد نظر به روش کشت بافت از نهالستانهای کشت بافتی تهیه و یا به وسیله خوابانیدن شیاری و یا ندرتاً قلمه تکثیر و پس از کاشت در محل اصلی نهالستان، همانند پایههای بذری با ارقام تجاری مورد نظر پیوند و مورد عرضه قرار خواهند گرفت. به منظور وجود یک زنجیره کامل تولید نهال اصیل و سالم، لازم است پیوندکهای مورد نیاز نهالستانها نیز از باغهای مادری استاندارد که مخصوص تولید و توزیع پیوندک سالم و عاری از ویروس تدارک دیده شدهاند، تهیه گردد. در خزانه ابتدا نهال به فاصله 20/1 سانتيمتر بين رديفها و 20 سانتيمتر روي رديفها كاشته میشود. اگر بستر خوب تهيه شده باشد در شهريور همان سال ميتوان نركها را پيوند زد.
عوامل موثر بر تولید و تکثیر عبارت اند از:
شرايط اقليمي
سيب درخت سردسيري و خزانكننده است به طور طبيعي در اقليم سرد معتدل در هر دو نیمکره شمالي و جنوبي كاشته ميشود و رويشگاه طبيعي گونههاي وحشي آن در اقليمهاي نيمكره شمالي و در اقليم معتدلـه از آسيا تا آمريكا پراكنده است. با انجام اصلاحات توسط انسانها از دو هزار سال تاكنون در پنج قاره دنيا رشد یافته و حدود 35167000 تن محصول توليد ميكنند. اكثر باغات سيب بين عرض جغرافيايي 33 الي 55 كه بیشتر در نيمكره شمالي و مقدار كمي در نيمكره جنوبي گسترده شده است.
در اين مناطق سرما به حدي است كه براي شكستن دوره خواب زمستانه كافي است ولي سرماي بيش از 40- درجه به ريشه و خود درخت صدمه ميزند. همچنين در مناطقي كه در زمستان هوا ملايم و شكستن دوره خواب مشكل است بايد از كشت آن خودداري كرد. همچنین در مناطقي كه جمع ساعات زير7+ درجه از 1000 ساعت كمتر باشد براي كاشت سيب مناسب نيستند.
به همين دليل كه در نصف جنوبي كشور و جلگههاي زير 1000 متر ارتفاع در استانهاي خوزستان، فارس، كرمان، سیستان و بلوچستان و حواشي خلیجفارس و درياي عمان امكان كاشت سيب بهصورت تجارتي از ارقام مرغوب ميسر نيست.
خاك
خاك حاصلخيز و قابلنفوذ در كيفيت ميوه بسیار موثر است. به همين سبب است كه خاكهاي شني رسي، يا رسي شني به خاكهاي سنگين رسي يا زياد سبك سنگلاخي و شني ترجيح داده ميشوند. محصول خوب با کیفیت معمولا در باغاتي با عمر طولاني که خاكهايي با عمق نسبتا زیادی دارند و قابليت نفوذ بهتری دارند به دست میآیند.
خاكهاي سبك كه آب را نگه نداشته و به لحاظ هوموس و مواد غذايي فقير هستند براي باغات سيب مناسب نميباشند زيرا درختان با كمبود مواجه شده و ضعيف ميمانند و انواع حشرات چوبخوار به آنها حمله كرده و درختان را از بين ميبرند.
درجه حرارت خاك 18-16 درجه سلسيوس براي رشد ريشهها مناسب است. نهالهايي كه بدينطريق به دست ميآيند به خزانه انتظار منتقل ميشوند. اين عمل در همان سال در اول پاييز صورت ميگيرد.
پیوندزدن بر روي پايهها
در پايههاي بهدستآمده از طريق كاشت بذر جنسي يا غيرجنسي لازم است تا ارقام مرغوب موردنظر روي آنها پيوند زده شوند. این عمل سبب میگردد تا نه تنها باغدار از باغ يكدست و يكنواخت با ارقام مطلوب برخوردار شود بلکه در تاريخ بازشدن گلها و رسيدن ميوه درخت تاثیر مثبتی داشته باشد. پیوند بر دو نوع است:
پيوندهاي چوبي يا شاخهاي
بهترين شاخههايي كه براي پيوندزني انتخاب ميشوند بايد داراي خصوصيات ذيل باشند:
- از رشد 70-30 سانتيمتر برخوردار باشند
- به كلفتي يك مداد رسيده باشند
- داراي جوانههاي سالم و قوي باشند
- رنگ طبيعي از سرماي زمستان حفظ شده باشد
- از تخم حشرات و شپشكها عاري باشد
- كاملاً در حال خواب باشد
انواع پيوندهاي چوبي
- پيوند زبانهاي
- پيوند شكافي
- پيوند تاجي يا زيرپوستي
پيوندهاي زبانهاي
در اين گروه پيوندها قطعهاي از پوست رقم پيوندي را كه جوانه سالم و رسيدهاي دارد روي پايهاي كه قبلاً انتخاب شده است منتقل ميكنند. اين پيوندها انواع گوناگونی دارند همچون پيوند شكمي و پيوند لولهاي. مهمترين و متداولترين آنها پيوند شكمي يا پيوند T است. برای این نوع دو شرط اساسي وجود دارد:
- پوست بايد از پايه بهآسانی جدا شود.
- جوانه پيوندك رسيده و كامل باشد.
بهترين زمان اين پيوند در شهريور و يا مهرماه و در خرداد و تير هم بهشرط رسيدن جوانهها قابل اجرا است.
احداث باغ سیب
احداث باغ سیب شامل مراحل انتخاب مکان از نظر سازگاری اقلیمی، تحلیل اقتصادی تولید، ارزیابی وضعیت خاکی منطقه، انتخاب رقم یا ارقام مناسب، انتخاب پایه و سیستم کاشت مورد تایید و اقتصادی و در نهایت احداث باغ و سیستمهای وابسته به آن است. درخت ســیب از نظر آب و هوایی از جمله متحملترین درختان میوه به سرمای زمستانه بوده و در کنار درخت گیالس از جمله معدود درختان میوهای است که کشت آن تا ارتفاع باالی ۲۰۰۰ متر در مناطق کوهستانی امکانپذیر است. درخت سیب در ارتفاعات باالتر از ۲۴۰۰ متر با فصل رشد بسیار کوتاه مواجه شده و ضمن احتمال عدم رسیدن میوه، امکان خطرسرمازدگی تنه و بازوهایش افزایش چشمگیری خواهد یافت. همچنین اگرچه انواع وحشــی سیب به خاکهای ســنگالخی و ضعیف متحمل میباشند، لیکن احداث باغ تجاری سیب نیازمند وجود خاک حاصلخیز و قابل نفوذ برای ریشه بوده و از اینرو، درخت سیب خاکهای لومی و لومی شنی را ترجیح میدهد. همچنین خاکهای بسیار سبک و سنگالخی که آب را نگه نداشته و به لحاظ هوموس و مواد غذایي فقیر هستند، براي باغات سیب مناسب نميباشند. لذا در چنین مناطقی الزام است ضمن استفاده از پایههای پاکوتاه که عمق نفوذ ریشه کمتری دارند، نسبت به تامین خاک مورد نیاز از طریق ایجاد پشته و اضافه کردن کودهای آلی کافی، آبیاری قطرهای و تامین مواد غذایی از طریق کودآبیاری و افزودن پیوسته اسید هیومیک به آب آبیاری اقدام کرد. درخت ســیب در زمره درختان میوه دیرگلده محســوب شده و برخالف درختان زردآلو، بادام و هلو کمتر دچار سرمازدگی بهاره گلها، حتی در مناطق مرتفع خواهد شد. بررسیها نشان داده که دماي کم و زیاد در زمان گلدهی گلهای سیب در بارور شدن گلهای این درخت اثرات منفي به همراه دارند. بر این اساس، دماي ۴/۵ + درجه سانتیگراد و کمتر از آن، نمو لوله گرده را کند کرده و سبب کاهش تشکیل میوه خواهد شد. همچنین اگرچه محدوده دمایی ۱۵ تا ۲۱ درجه سانتیگراد برای رشد لوله گرده سیب مناسب است، لیکن رشد لوله گرده در حدود دمای ۲۰ درجه سانتیگراد با سهولت بیشتری انجام میگیرد. رشد لوله گرده و تشکیل میوه در درخت سیب در دمای ۲۷ درجه سانتیگراد و بالاتر متوقف میگردد. همچنین براي اکثر ارقام سیب، محدوده دمایی -۲ تا ۴ – درجه سانتیگراد سبب خسارت کامل به تخمدان و سرمازدگی شکوفههای بهاره خواهد شد.
نگهداری از باغ سیب
مهمترین مراحل نگهداری و داشت باغ سیب مشتمل بر عملیات خاکورزی و مدیریت بستر باغ، آبیاری، کودآبیاری، مبارزه با علفهای هرز، تغذیه مناسب درختان و مبارزه با آفات و بیماریها میباشد.
خاک ورزی زمستانه و مدیریت بستر باغ سیب
خاک ورزی زمستانه باغهای سیب بسته به نوع مدیریت بستر باغ و اقلیم منطقه متفاوت است. در باغهای سیب کشورهای اروپایی، پوشــش ســبز کف باغ به منظور امکانپذیر بودن تردد، افزایش حاصلخیزی و… حفظ میگردد. در ایران با توجه به اینکه سهم عمدهای از باغهای سیب کشور، به غیر از باغهای سیب استان مازندران، در مناطق نیمه خشک و کم رطوبت و یا حداقل در مناطقی با بارش کم تابستانه واقع شدهاند، کشت گیاهان پوششی حداقل به صورت دیم مقدور نبوده و باغدارن سیب مدیریت بستر فاقد گیاه پوششی را به سیستم اول ترجیح میدهند. در این سیستم مدیریت باغ، خاکورزی سالیانه شامل شخم زمستانه بین ردیفهای درختان، روتیواتور زنی و در صورت آبیاری شیاری، احیاء شیارهای آبیاری است که در اثر عملیات خاکورزی از خاک پرشدهاند.
مدیریت تغذیه باغ سیب
یک باغ ســیب با متوسط عملکرد ۵۰ تن در هکتار، صرفاً از طریق برداشت میوه در حدود ۳ کیلوگرم کلسیم خالص، ۲/۵ کیلوگرم منیزیم، ۶ کیلوگرم فسفر، ۵۴ کیلوگرم پتاسیم و تقریباً همین میزان نیتروژن (ازت) از خاک باغ برداشت و از باغ خارج میکند. لازم به ذکر اســت که میزان فوق، تنها بیانگر برداشت عناصر فوق از طریق میوه بوده و برگها نیز تقریباً به میزان معادلی عناصر فوق را از خاک برداشت که به تدریج و پس از طی مراحل پوسیدگی، این مواد را آزاد میکنند. علاوه بر عناصر غذایی ذکر شده، بخشی از مواد فوق از طریق آبشویی از دسترس ریشه درخت سیب خارج میشود. این امر به این معنی است که باغدار سیب بایستی جهت حفظ پایداری تولید، عناصر خارج شده از خاک توسط میوه، برگ و آبشویی را در بهترین زمان مورد نیاز و با بالاترین کارایی مصرف در اختیار درخت قرار داده تا باردهی مطلوب حاصل و طی سالهای بعدی نیز این باردهی حفظ شــود. به این دلیل، عناصر ضروری درخت سیب، به دو گروه عمده عناصر پر مصرف، شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، گوگرد و کلسیم و منیزیم و عناصر کممصرف شامل آهن، بور، روی، منگنز، مس، مولیبدن ، کلر، و نیکل گروهبندی میشــوند. از میان عناصر پرمصرف، سه عنصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم به میزان بیشتری مورد نیاز بوده و به دلیل آبشویی کمتر، امکان تامین فسفر، پتاسیم و گوگرد در زمستان برای درختان سیب وجود دارد. کودهای حاوی نیتروژن از میزان آبشویی بالایی برخوردار بوده و ضمن تامین آن از طریق مواد آلی و کودهای حاوی این عنصر، لازم است گستره زمانی تامین این عنصر برای درخت به اندازه کافی در نظر گرفته شود. عناصر کم مصرف و عناصر پرمصرفی که به میزان کمتری مورد نیاز میباشند لازم است برای درخت سیب در محدوده زمانی باز شدن جوانهها تا رسیدن میوه طبق برنامه زمانبندی تامین شود تا عناصر فوق به صورت مستمر در اختیار درخت قرار گیرد. علاوه بر برنامه زمانی مصرف عناصر غذایی، الزم است بستر الزم برای استفاده بهینه از عناصر غذایی فوق در خاک فراهم گردد. تجربه ســالهای اخیر حاکی از نقش مثبت اسید هیومیک در بهبود شرایط رشد و باردهی درختان میوه مختلف، از جمله درخت سیب بوده است. به طور معمول، عناصری که در درخت سیب به میزان بالایی مورد نیاز است از طریق مصرف خاکی و گاهی همراه با مصرف برگی به صورت محلولپاشی تامین میشوند. همچنین عناصر با نیاز کم برای درخت نیز از طریق محلولپاشی و یا همراه با آب آبیاری برای درختان سیب تامین میشوند.
مدیریت آبیاری باغ سیب
در نواحي که کمتر از ۷۰۰ میلیمتر بارندگي دارند یا نامتعادل بودن ریزش ســالیانه و فصل خشک و یا خشکسالي دارند، رطوبت مورد نیاز باغهای سیب باید به وسیله آبیاري جبران شود. این مسئله در کشور ما که در ناحیه خشک و نیمه خشک واقع شده باید مدنظر قرار داده شده و با اصول صحیح آبیاري از هدر رفت آب در باغ سیب جلوگیري شود. براي اخذ نتیجه بهینه، باید با روشهاي مختلف و مدرن آبیاري آشنا شد تا با توجه به منطقه از نظر آب و هوا، جنس خاک، سن درخت بتوان سیستم مناسب براي آبیاري باغات را فراهم ساخت. به طور کلی آب مورد نیاز باغهای سیب بسته به نوع سیستم آبیاری و ارتفاع منطقه از حدود ۵ تا ۱۰ هزار مترمکعب در سال متفاوت است. باغهای سیب مناطق مرتفع و مستقر در ارتفاعات کوهستانی، به دلیل کوتاهی فصل رشد، افت دمای شبانه در کوهستان و متوسط دمای پایینتر در طول روز، به مجموع آب کمتری نیاز دارند. همچنین استفاده از سیستمهای آبیاری تحت فشار، به ویژه سیستم آبیاری قطرهای که نه تنها به صورت چشمگیری سبب افزایش کارایی استفاده از آب میگردد، بلکه تغذیه بهتری را برای درختان از طریق کودآبیاری و بهبود رشد درختان با افزودن اسید هیومیک فراهم میآورد، طی سالهای اخیر تحول بزرگی در باغداری بسیاری از محصوالت، به ویژه باغداری سیب ایجاد کرده است.
چنانچه نیازمند مشاوره جهت احداث باغ سیب هستید با مشاورین اگروتک به صورت رایگان مطرح کنید.
روشهاي مختلف آبياري
روش آبياري غرقابي
اين روش آبياري آسانترين و ارزانترين روش در مناطق پرآب و پرباران است ولي در مناطق خشك روش نامطلوبي است. چنانکه درختها كوچك و بين درختان گياهاني مانند جو، يونجه و غيره كاشته شده باشد چندان مشكلساز نيست ولي چنانکه درختان بزرگ شده باشند اين روش آبياري موجب رشد علفهاي هرز و شيوع بيماري خواهد شد.
آبياري طشتكي
در اين روش در اطراف درختان طشتكهايي درست كرده كه آب وارد اين طشتكها شده ولي نبايد آب با بقيه درختان در تماس باشد زيرا موجب شيوع انواع قارچها ميگردد . همچنین با نرمشدن پوست درخت محل مناسبي براي شيوع بسياري از آفات و امراض ایجاد ميگردد.
آبياري به روش نشني
در اين روش در دو طرف درخت شيارهايي به عمق cm15-10 و به عرض cm25-20 ايجاد مينمايند و با جريان آب در اين شيارها رطوبت كافي در اختيار ريشهها قرار ميگيرد. اين روش نسبت به روش كرتي کارایی بهتري دارد. با افزايش سن درختان تعداد شيارهاي زياد شده تا تمام سطح بين درختان را شيارهاي موازي پر ميكند.
آبياري به روش باراني
در اين روش بازده مصرف آب از ساير روشها (كرتي، نشني و طشتكي) بالاتر است و حدوداً به 80% ميرسد. از مزاياي ديگر اين روش عدم نياز به تسطيح زمين و بهکاربردن كودها شيميايي و سموم كشاورزي و در موارد خاص مبارزه با سرما را ميتوان نام برد. از معايب اين روش قيمت بالاي لولهها و آبپاشها عدم كاربرد در مناطق بادخيز و مختل كردن وضعيت گردهافشاني هستند.
آبياري قطرهاي
در اين روش از تعدادي لوله كه در طول رديفها روي سطح خاك قرار داده شده و تعدادی قطرهچكان كه روي آنها نصب شده استفاده میگردد. آب بهصورت قطره از آنها چكيده و خاك اطراف سايهانداز درخت را مرطوب ميكند. راندمان اين روش حدود 95% است.
هرس
از جمله عملیات داشت، هرس شاخه های درختان است. هرس درختان سیب در زمان رشد بیش از حد طول شاخه های درخت انجام می شود. این عمل باعث افزایش قدرت ریشه ها برای رسانیدن مواد غذایی به شاخ و برگ درختان می گردد و از اینرو هرس سالیانه برای درختان ضروری می باشد.
درختان سیب را میتوان بر حسب چگونگی شکل تاج به فرمهایی همچون گرد یا کروی و پهن پرورش داد. منظور از درختان به فرم گرد تربیت آزاد شاخه های اصلی در جهات مختلف است. از زیر مجموعه فرم کروی میتوان به فرمهای جامی، قیفی و مختلط اشاره کرد.
در سال اول پس از کاشت نهال در صورت مناسب بودن شرایط از نظر فصل، آنها را از ارتفاع ۶۰ سانتی متری سر برداری می نماییند. سال دوم جوانه های موجود در طول ۶۰ سانتی متری نهال رشد کرده و تولید شاخه هایی می نماید.
موارد كلي در هرس درختان شامل موارد ذیل میباشد:
- هرس بايد طوري انجام شود كه نور به تمام اعضاي درخت برسد
- قسمتهاي فوقاني از قسمتهاي پايين بهتر تغذيه شوند
- بين اعضاي رويشي و زايشي تعادل برقرار شود
- قسمتهاي مختلف يك شاخه با هم همبستگي داشته باشند
- جوانههايي كه بيشتر شيره خام دريافت ميكنند به مولد شاخهها و جوانههايي كه شيره پرورده دريافت مينمايند به جوانههاي گل تبديل ميشوند
هرس به چند منظور انجام ميگيرد كه در ادامه به آنها اشاره میشود:
اهداف هرس
هرس فرمانسيون يا هرس شكلدهي
هرس فرم از نظر ارتفاع بر اساس سيستمهاي آمريكايي، انگليسي و فرانسوي خود به سه قسمت تقسيم ميشود:
- فرم پابلند: با توجه به معتدل بودن هوا در منطقه، فرم پابلند را بلندتر از cm120 در نظر ميگيرند.
- فرم پاكوتاه: اولين محل انشعاب شاخهها در حدود cm80-50 بالاتر از سطح زمين مخصوص نواحي سرد.
- فرم متوسط: اين فرم برحسب تنوع رويشي نوع واريته فرق دارد اولين انشعاب از cm120-85 متغیر است.
فرم هرس از نظر شكل ظاهري تاج
اين فرم هرس بهصورت مختلف به شرح ذيل انجام ميگيرد.
- فرم گرد يا كروي
- فرم هرمي
- فرم پهن
- فرم بادبزني
- فرم پهن يا U شكل
هرس بهمنظور جوان كردن درخت
اين نوع هرس براي درختان مسن كه رشد كافي يافته و تعداد زيادي شاخه در آن به چشم ميخورد انجام ميگيرد. از هرس شديد روي اين درختان بايد خودداري كرد زيرا موجب اختلالاتي در تعادل گياه ميشود. اين هرس بايد بهمرور و در مدت چند سال انجام پذيرد.
هرس بهمنظور پيوند روي پايه مسن خشبي
براي اصلاح و بهرهبرداري از درختاني كه داراي پيوند نامرغوب بوده و يا اصلاً پيوند نشدهاند ميتوان به طرق مختلف نسبت به هرس آنها اقدام كرد و با کوتاهکردن شاخهها بر روي آنها پيوند اسكنه و مشابه انجام داد.
هرس بهمنظور ايجاد تعادل بين ريشه و شاخهها
شيره خام توليد جوانههاي شاخ و برگ مينمايد و شيره پرورده نیز جوانههاي گل تولید میکند. جهت رسیدن به این اهداف و توليد جوانههای گل كه بهصورت جوانههای برگي هستند اقدامات ذيل ضروري است:
- زخم كردن شاخهها: اين عمل بهمنظور تبديل جوانه چوبي به جوانه گل انجام ميگيرد. اگر زير جوانه برش داده شود شيره پرورده و هيدروكربنها بيشتر به جوانه رسيده و تبديل به جوانه گل ميشود و اگر بالاي جوانه را برش بدهيم شیر خام بيشتر به جوانه رسيده و به جوانه چوب و برگ تبديل ميشود.
- خمکردن شاخهها: هر چقدر شاخه عمودي باشد بيشتر شيره خام جذب ميكند و شاخه قوي ميشود و اگر شاخه افقي باشد بيشتر از شيره پرورده استفاده ميكند و توليد جوانه گل ميكند بدين جهت شاخهها را با نخ بسته تكه سنگي به آنها آويزان و شاخه را خم ميكنند.
- برداشت پوست شاخه حامل ميوه: اين عمل بيشتر براي درشتشدن ميوه انجام ميگيرد. بدین صورت كه بريدن نوار باريكي بهصورت حلقه دور شاخه حامل ميوه انجام ميشود. عرض اين نوار mm5-1 و عمق بهاندازه ضخامت پوست است كه با قطعکردن آوندهاي آبكش و سالم ماندن آوندهاي چوبي و پس از تبديل شيره خام به شيره پرورده درشتي ميوه را سبب ميشود.
- کمکردن تعداد برگ: با کمکردن تعداد برگ نور بيشتري به درخت ميرسد و موجب زودرسي محصول و رنگ شفاف و مطلوبتر محصول را سبب ميگردد.
هرس ميوه
در هرس ميوه بايد موارد ذيل را موردتوجه قرار داد:
- حفظ و نگهداري اعضاي بارور
- حفظ و تقويت اعضاي باردهنده
- تقويت اعضاي خيلي ضعيف
تضعيف اعضاي خيلي قوي را ميتوان با روشهاي ذيل انجام داد:
- تقليل شيره نباتي بهوسيله هدايت شاخهها بهصورت افقي
- خمکردن شاخهها
- هرس طويل
- منشعب كردن شاخهها
- پنسمان برگهاي جوان انتهايي در مراحل رشد اوليه
- جانشيني اعضاي ضعيف بهجای اعضاي خيلي قوي
- حذف اعضاي غيرضروري
انواع هرس
هرس زمستانه (هرس خشك)
اين نوع هرس از هنگام ريزش برگها تا متورمشدن جوانهها ادامه دارد و میتوان در تمام فصول پاييز و زمستان انجام داد. در مناطق با زمستان سرد و خشن به دليل عدم ترميم زخمها درخت آسيب فراواني ميبيند و بايد با چسب باغباني زخمها را پوشاند.
هرس تابستانه (هرس سبز)
اين هرس مكمل هرس زمستانه است و از اوايل ارديبهشت تا اواسط تير ادامه دارد. این عملیات بيشتر بهمنظور تشكيل جوانههاي ميوه انجام ميشود.
هرس تابستانه به شرایط آبوهوا، پايه و پيوندك و خاك بستگی دارد و در جرمگیری درخت در سال بعد مؤثر خواهد بود. هرس سبز ميتواند شامل حذف برگها هم باشد برگهايي كه روي ميوهها را پوشانده مانع رسيدن نور ميشوند بايد حذف گردند. بهطوركلي براي هر ميوه تعداد 10 الي 30 برگ كافي است. با توجه به اينكه زخمهاي ناشي از قطع شاخهها در هرس تابستانه زودتر التيام مييابد اينگونه هرس از اهميت بيشتري نسبت به هرس زمستانه برخوردار است.
پنسمان
عملي است كه بهوسيله آن قسمتي از شاخههاي جوان و علفي، برگهاي انتهايي و جوانههاي مورد نظر را به وسيله چاقوي پيوندزني يا بهوسيله انگشت حذف ميكنند. عمل پنسمان بر روي شاخههاي جوان كه در حال تكامل بوده و حامل برگهاي جوان ميباشند اعمال ميگردد و گاهي ميتواند در ماهيت جوانهها تغييراتي بدهد.
ریزش میوه و کاهش آن در درخت سیب
میزان مطلوب تبدیل شــکوفه به میوه در درخت ســیب درحدود ۷ درصد است، بدین معنی که از هر صد گل روی درخت ســیب لازم اســت حدود ۷ عدد آنها به میوه کامل و رسیده تبدیل شوند تا باغدار از عملکرد درخت راضی باشد. از طرفی، همیشه اختلاف قابل توجهی بین تعداد گل تشکیل شده روي درخت در بهار و تعداد میوه رسیده به مرحله بلوغ وجود دارد. براي باغدار در سال کمبار وقتي میوه هاي کوچک در دورههای مختلف قبل از رسیدن، از روی درخت ریزش میکنند موجب ناراحتي شــده و کاهش بهره اقتصادی باغ ســیب را به همراه دارد. براي ریزش بیش از حد میوه، دالیلي وجود دارد و این ریزشها عامل مهمی در تعیین مقدار محصول قابل برداشت ميباشند. از طرفی اگر میزان تشکیل میوه سیب نیز بیش از حد زیاد باشد، میوه ها ریز شده و محصول با کیفیتی تولید نخواهد شد. لذا الزم است میزان تشکیل میوه و ریزش آن از طریق مدیریت صحیح باغ سیب تنظیم گردد. میوه سیب در طی دوره رسیدن دست کم دو یا سه موج ریزش دارد که البته برخی از این ریزشها نیز اجتناب ناپذیر و حتی ضروری است. به هر صورت زمانی یک میوه کوچک سیب از درخت میافتد که در دیواره هاي اتصالي بین لایه های سلولهاي دم میوه تیغه ای ایجاد شود که آن را الیه جداگر میگویند. تشکیل این تیغه تحت تاثیر عوامل متعدد هورمونی درخت سیب بوده، لیکن تا اندازه ای میتواند با مدیریت صحیح باغ اصلاح شــود. به طورکلی بعد از شکوفه دهی در بهار، ۳ مرحله ریزش میوه وجود دارد که به شرح زیر میباشند.
.۱ مرحله اول اندکی بعد از شکوفهدهی است و به ریزش اول معروف میباشد. این ریزش بسیار شدید است و در این مرحله، میوههایی که در آنها تلقیح کافی توسط گرده و فعالیت زنبور اتفاق نیفتاده است، ریزش خواهند کرد. این ریزش معمولا به مدت ۲۴ هفته به طول می انجامد. درصورتی که بعد از این مرحله میزان میوه کافی روی درخت باقی بماند،
این ریزش طبیعی بوده و دور از انتظار باغدار نیست. ریزش بیش از حد زیاد در این مرحله نشانه گردهافشانی نامناسب در باغ و گاهی نیز نتیجه سرمازدگی گلها است.
.۲ مرحله دوم در زمان فندقی شدن میوهها بوده و به آن ریزش جون دراپ یا خرداد ماه گویند. این ریزش، از ریزش اول کمی سبکتر بوده و میوه هایی که در داخل آنها تعداد دانه کافی تشکیل نشده در این مرحله دچار سقط جنین شده است و ریزش میکنند. عوامل تغذیه ای و ضعف درخت در شدت این ریزش نقش به سزایی داشته و لازم است از طریق
تامین نهاده های تولید شامل آبیاری منظم، تغذیه عناصر پرمصرف و کم مصرف و مبارزه با آفات و بیماریها در زمان مناسب، میزان این ریزش به حداقل ممکن کاهش داده شود.
.۳ مرحله ســوم ریزش میوه ســیب، ۲ الی ۳ هفته قبل از رسیدن میوهها بوده و به ریزش پیش از برداشت معروف است. این ریزش به طور معمول بسیار خفیفتر از ریزش دو مرحله قبلی است، لیکن گاهی در برخی ارقام و شرایط شدت یافته، سبب از دست رفتن بخش قابل توجهی از بار درخت میشود. این ریزش در اثر عوامل محیطی و کمبود عناصری نظیر روی و منیزیم اتفاق میافتد. ریزش پیش از رسیدن در سیبهای دیررس اغلب مشاهده شده و در سیبهای زودرس اغلب در اثر عدم مبارزه مناسب با کرم سیب خواهد بود. در این مرحله نیز بهبود شرایط تغذیهای ارقام سیب دیررس میتواند به کاهش ریزش، افزایش کیفیت و رنگ میوه و درنهایت مدت انبارمانی میوه سیب کمک شایانی نماید.
پوشش باغهای سیب با تور یا شیدر
امروزه پوشش باغهای سیب و دیگر درختان میوه به عنوان یک عملیات داشت و نگهداری باغ به منظور حفاظت درختان ازصدمات محیطی و ریزشها به ویژه حفاظت از تگرگ و بارندگیهای شدیدو خسارت پرندگان بهصورت گسترده رایج شده است. استفاده از پوشش توری درباغ سیب سبب کاهش خسارت تگرگ روی میوه سیب بهویژه در مناطق کوهستانی در ماههای اردیبهشــت و خرداد شده و از خســارت پرندگان روی میوه خواهد کاست. همچنین بررسیهای استفاده از پوشش توری مناسب در مناطق نیمه خشک جهان نشان داده که این پوشش سبب افزایش کیفیت و عملکرد درختان سیب در مقایسه با باغهای بدون پوشــش خواهد شــد. این پوشش در مناطق سیبکاری واقع در مناطق گرمتر و از آفتاب سوختگی اطراف مدیترانه ســبب کاهش خســارت گرما در فصل تابســتان، کاهش خسارت باد و افزایش نســبی رطوبت هوای باغ شده و آفتابسوختگی میوه که در اثر شدت تابش در کشور ما روی میوه سیب بسیار دیده میشود میکاهد. پوشش توری دارای رنگهای متفاوتی بوده که شــامل سفیدشیری یا صدفی، قرمز، سیاه و خاکستری و سبز میباشد. به طور معمول، بهترین نتایج با میزان ۳۰ درصد سایهدهی با رنگ تور صدفی حاصل شده و این تورها نقش منفی در مبارزه با آفات و بیماریها باغ و همچنین کاهش گرده افشانی در باغ به همراه نداشته است.
برداشت
درختان سیب هر دوسال مستعد باردهی هستند. اگر در مواقعیکه درخت محصول زیادی دارد، بار آن را کم نکنند موجب کاهش گل دهی در سال بعد خواهد شد.
تعیین زمان برداشت
سیبها بسته به رقم از اواخر بهار تا اوایل پاییز رسیده و آماده برداشت میشوند. گفته میشود برای اینکه میزان رسیدگی میوه و آمادگی آن برای برداشت را بررسی کنید، کف دست خود را زیر میوه قرار داده، کمی بلند کنید و به آرامی بچرخانید.
اگر سیب مورد نظر از ساقه جدا نشد، به این معنی است که آمادهی برداشت نیست. این روش تعیین زمان برداشت سیب، بر اساس تجربه امروز بسیار ابتدایی به نظر میرسد و پاسخگوی تجارت گسترده این میوه در جهان از نظر تعیین دقیق زمان برداشت نیست. از این رو شاخص هایی نظیر رنگ، میزان مواد محلول یا درجه بریکس، میزان سفتی بافت و شاخص نشاسته که علل الخصوص ســه روش آخر بسیار ساده و در باغ قابل اجرا است، به کمک باغدار سیب آمده است. در روش بریکس با استفاده از رفراکتومتر دستی، میزان قند و یا به عبارت بهتر مواد محلول میوه مشخص و بهترین زمان برداشت میوه مشخص خواهد شد. در روش شاخص نشاسته نیز، با ریختن اندکی محلول ید روی میوه برش خورده سیب به صورت عرضی، میزان بافت نرم شــده که شاخص مناسبی از برداشت است مشــخص میگردد. در این روش هرقدر میوه رسیده تر باشد، نرمتر و درنتیجه کمتر آبی رنگ خواهد شد. البته نوع سیب نقش مهمی در تعیین میزان ماندگاری محصول دارد. تجربه نشان داده است که محصولاتی که در ابتدای فصل برداشت میشوند، دارای ماندگاری کمتر و آنهایی که دیرتر برداشت میشوند، دارای ماندگاری بیشتری خواهند بود. به طور مثال سیب رقم دیسکاوری پس از برداشت باید سریعاً به مصرف برسد.
شرایط نگهداری سیب
میوه سیب پس از برداشت، در باکسهای بزرگ به مراکز سورتینگ منتقل و ضمن شستشو و درجه بندی، برای نگهداری در انبار سرد و یا ارسال به بازار تازه خوری آماده میشوند.به منظور کاهش صدمات میوه سیب در این مرحله،استفاده از ترکیبات کلسیمی به صورت محلولپاشی در طول فصل پس از برداشت میوه نقش بسیار مهمی ایفا کرده و طول مدت انبارداری را افزایش میدهد. مناسبترین شرایط برای نگهداری از سیب در مرحله پس از برداشت، محلی خنک و به دور از تابش آفتاب است. باید دقت شود که احتمال یخزدگی در این محل وجود نداشته باشد. قرار دادن سیبها در چنین محیطی کمک میکند که محصولات تا هفته ها در انبار سالم باقی بمانند. این شرایط را در فصل زمستان میتوان تا ماهها پس از برداشت تأمین نمود.
شیوه نگهداری
پس از رده بندی ســیبها بر اساس اندازه، رنگ و کیفیت، سیبهای مناسب برای نگهداری در انبار سرد که تا اندازهای نیز نارس برداشت شده اند، در بسته بندی با اندازه مختلف روانه سردخانه شده و بسته به میزان رسیدگی، قیمت بازار و پیشبینی از وضعیت پیشرو به تدریج روانه بازار تازه خوری و میادین میوه خواهند شد. شرایط نگهداری سیب در سردخانه درحدود دمای صفر درجه سانتیگراد و رطوبت بالا خواهد بود و سیبها بسته به رقم از چند هفته تا چند ماه در انبارسرد، تازه باقی خواهند ماند. ارقام پاییزه، علل الخصوص ارقامی که طی دهه های اخیر معرفی شدهاند، قابلیت انبارمانی طولانی دارند. پس از خرید سیب برای مصرف خانگی، به هر سیب نگاهی بیندازید و آن را به خوبی با دستمال پاک و تمیز کنید. سیبهایی را که لکدار هســتند، جدا کرده و زودتر مصرف نمایید. این سیبها رسیده و خوشمزه میباشند، ولی از آنجا که زودتر از سیبهای دیگر فاسد خواهند شد، مناسب نگهداری طولانی مدت نیستند و حتی ممکن است باعث گندیدگی سیبهای دیگر شوند. سیبهای سالم را به آرامی در روزنامه بپیچید و روی سینیهایی که در نظر گرفته اید، قراردهید. در طول فصل زمستان به صورت دورهای به آنها سر زده و آنهایی را که نشانهای از خرابی دارند، جدا کنید.
جهت انجام آزمایشات آب و خاک میتوانید تزدیکترین آزمایشگاه به خود را در مکانیاب اپلیکیشن اگروتک بیابید.
تغذيه
درختان سيب مانند ساير درختان به عناصر پرمصرف و كممصرف نياز دارند. درختان سيب علاوه بر كودهاي دامي و كودهاي سبز به كودهاي شيميايي نيز نياز دارند. تغذیه باعث افزایش ذخیره کربوهیدرات (مواد قندی) درجوانه های تشکیل دهنده برگ وگل و رشد مناسب و بموقع آنها خواهد شد و همچنین افزایش مقاومت گیاه را در برابر سرما وسایر تنش های محیطی در پی خواهد داشت.
عناصر غذايي اعم از پرمصرف و كممصرف بنا به نياز گیاه جذب ميگردند. بعضي از عناصر باعث جذب و بعضي مانع جذب عناصر ديگر ميشوند. براي مثال ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد.
فسفر مانع جذب روي شده و جذب ازت را نيز مختل ميكند. ازت خاك كمبود بور را تشديد ميكند. كمبود بور در تشكيل پكنات كلسيم اختلال ايجاد ميكند ولي زيادي بور مانع جذب ازت نميشود. پتاسيم مانع جذب كلسيم ميشود. وجود يونهاي كلر و نيترات نفوذ كاتيونهاي K و Ca را در گياه آسان ميسازند.
جذب يونهاي فسفات توسط يونهاي منيزيم بهسهولت انجام ميپذيرد. زيادي منگنز موجب كمبود آهن و كاهش جذب ازت ميشود. به عقيده محققين كمبودهاي ناشي از Ca,K,Mn,Fe باعث نكروزه شدن برگها و متوقفشدن سنتز پروتئينها میشود.
باوجوداینکه اين عناصر رشد و نمو و زندگي گياهان را تأمين ميكنند ولي كمي و زيادي و عدم تعادل آنها عوارضي را به همراه دارند كه به طور خلاصه و فشرده به آنها اشاره ميشود:
ازت
ازت در بسياري از اعمال حياتي گياهان نقش اساسي بازي ميكند از جمله باعث سنتز پروتئينها، تشكيل ميوه، عدم ريزش گلها، تشكيل كلروفيل و رشد سريع درختان ميگردد. كمبود آن نیز باعث کوتاهشدن دوره تلقيح، زردي و سوختگي برگها، ريزش جوانهها، حساسيت به سرماي زمستانه، آسيبديدگي تنه و شاخههاي درختان ميگردد.
زيادي ازت رشد رويشي را افزايش داده و در كيفيت ميوه اثرات منفي به جا ميگذارد. بهطوري كه به ازاء هر 10/0 درصد افزايش غلظت ازت در برگ سيب 2 تا 5 درصد رنگپذيري سيب كاسته ميشود همچنين نسبت N/Ca بالا بروز بيماريهاي فيزيولوژيكي از جمله آردي شدن سيب میشود.
اگر نسبت N/Ca برابر 8 در ميوه برسد آستانه شروع بيماري لكه تلخي ميدانند و از طرفي افزايش ازت بيش از 50 ميليگرم در 100 گرم ميوه باعث تشديد بيماري لكه تلخي ميشود. با كاهش كلسيم به ميزان 50 ميليگرم در 100 گرم ميوه لكه تلخي بروز ميكند و همچنين نسبت N/K در ميوه به 25/1 برسد آستانه كيفيت ميوه بهحساب ميآيد.
اگر ازت برگ 44/2 درصد، پتاسيم 16/1 درصد و نسبت N/K به 1/2 درصد برسد حدود مناسب براي تشكيل گل براي سال بعد محسوب ميشود.
كمبود ازت را ميتوان با مصرف كودهاي ازته تأمين كرد ولي بهصورت تقسيط در سه نوبت؛ نوبت اول قبل از متورمشدن جوانهها، نوبت دوم بعد از ريزش گلبرگها و نوبت سوم اواخر خردادماه. اين تقسيط را در مناطق مختلف به نحوي بايد تنظيم كرد كه رشد رويشي را زياد تحريك نكند و کارایی كود نيز در سطح بالا قرار گيرد و درعینحال تعادل در چرخه توليد مواد ذخيرهاي براي گل انگيزي و كنترل سالآوري به همراه داشته باشد.
کمبود ازت
فسفر
نقش اساسي فسفر را در انتقال انرژي، تشكيل پروتوپلاسم، تبديل نشاسته به قند ايجاد ديواره سلولي وتوليد بذر مرغوب و مؤثر در رشد ريشهها ميدانند. كمبود اين عنصر در درختان سيب باعث ريز ماندن برگها و رنگ سبز تيره متمايل به آبي، دير باز شدن جوانهها، كاهش گلدهي، كاهش كيفيت ميوه، نرمشدن گوشت ميوه میشود.
علاوه بر اينها فسفر مهمترين عنصري است كه در جذب روي اختلال ايجاد ميكند. وقتي كه نسبت فسفر به روي P/Zn در برگ بيش از 115 باشد كمبود حتمي است. همچنين افزايش غلظت روي حضور فسفر را در برگها با مشكل مواجه ميسازد و از طرفي با كنترل دوره آبياري غلظت فسفر را در برگهاي سيب كاهش مييابد.
کمبود فسفر
پتاسيم
پتاسيم تأثير مهمي بر روي اندازه، شكل، رنگ، مزه و طول عمر سيب دارد. علاوه بر آن نقش مهمي نيز در تشكيل كربن هيدارتها، فتوسنتز احياء نيتراتها، سنتز پروتئينها، فعالكننده بسياري از آنزيمها و تنظيم تنفس و بالانس آب در سلولهاي گياهي را دارد.
در شرايط آهكي بودن خاكها جذب پتاسيم كمتر و در حدود 1/0 ميزان جذب كلسيم است. باغاتي كه در دامنهها و در خاكهاي سبك احداث شدهاند به پتاسيم بيشتر نياز دارند. متوسط غلظت پتاسيم در برگ سيب 5/1 درصد وزن خشك است و غلظت پتاسيم در ميوه سيب رقم گلدن دليشز 110 الي 140 میلیگرم در 100 گرم ميوه حد كفايت محسوب ميشود. جذب زيادي پتاسيم جنبه غيرضروري داشته و زيادي آن براي فصول بعد در گياه ذخيره ميشود و از طرفي با بعضي از عناصر حالت آنتاگونيستي دارد و بهخصوص در جذب كلسيم اختلال ايجاد مينمايد.
كمبود پتاسيم هنگامي آغاز ميشود كه غلظت آن در برگهاي سيب كمتر از 7/0 درصد وزن خشك برسد. آن هم موجب سوختگي نوك و حاشيه برگها شده و به سمت داخل برگها پیشروی مينمايد. از طرفي تعداد گلها بهشدت کاهشیافته و درخت مقاومت به سرما را از دست ميدهد و شاخهها لاغر و ضعيف ميمانند.
يكي ديگر از عوامل، نسبت K/Ca است كه در كيفيت ميوه نقش بازي ميكند محققين اين نسبت را 22 حد مطلوب ميدانند. زيادي اين نسبت به دليل زيادي پتاسيم نبوده بلكه به كمبود كلسيم نسبت داده ميشود. همچنين تجمع پتاسيم در گلگاه سيب بيشتر از دم آن است به همين دليل بروز عارضه فیزیولوژیکی Bitter-Pit از اين قسمت شروع ميشود.
کمبود پتاسیم
كلسيم
كلسيم يكي از عناصر كيفي در ميوه سيب محسوب ميشود. اندامهاي مختلف درختان سيب به مقادير متفاوتي كلسيم نياز دارند و اين عنصر مهمترين ماده تشكيلدهنده ديوار سلولي است. كلسيم بعد از جذب توسط ريشه بهزودی تبديل به املاح غيرمحلول شده و در گياه باقي ميماند و از شيره گياهي خارج ميشود. مهمترين نقش آن در ساختار ديواره مياني سلولها كه از جنس پكتات كلسيم است. يكي از عوامل بروز بيماريهاي فيزيولوژيكي نظير لكه تلخي (Bitter-pit) و آب گزیدگی (Water-core) كمبود كلسيم است. همچنين كمبود كلسيم باعث بالا رفتن نسبتهاي N/Ca و K/Ca در ميوه شده كه كيفيت ميوه را كاهش ميدهند.
باوجوداینکه در خاكهاي كشور كلسيم فراوان وجود دارد ولي به علت اينكه حركت كلسيم بهسختی از ريشه به سمت بالا بهخصوص در درختان سيب انجام ميپذيرد بنابراين محلولپاشي با كلرور كلسيم ضرورت پيدا ميكند.
کمبود کلسیم
منيزيم
منيزيم فعالكننده بسياري از آنزيمها، جلوگيري از مسموميت منگنز، تنظيمكننده و بالانس آنيونها و كاتيونها، تداوم متابوليسم و تنفس سلولها، همچنين مؤثر در تشكيل كلروفيل و فتوسنتز است.
كمبود اين عنصر باعث زودرسي ميوه و ريزش بيموقع آنها كاهش رشد ريشهها، عدم ايجاد شاخههاي جانبي، عدم رشد جوانهها، كاهش خواص انبارداري سيب، كلروز برگها و ريزش بيموقع و كاهش ميوه به همراه خواهد داشت.
کمبود منیزیم
آهن
آهن عنصر ضروري براي تشكيل كلروفيل، مؤثر در سنتز پروتئينها و نقش مهم آن در فتوسنتز و از طرفي شركت آن در بسياري از اعمال حياتي گياهان و ميوهجات بهخصوص در سيب است.
از علايم مشخصه كمبود آهن زردي بين رگبرگها و سبز ماندن رگبرگها در اندامهاي جوان درختان است. قليايي بودن خاكها، بالابودن آهك فعال خاك، نبود تهويه مناسب، وجود بيكربنات در آب آبياري و مصرف بيش از حد كودهاي فسفره كمبود را تشديد مينمايند.
کمبود آهن
منگنز
منگنز براي تشكيل كلروفيل فعالكننده بسياري از آنزيمها، مؤثر در گلدهي و تشكيل ميوه، بهبود كيفيت ميوهها و كاهش نيتراتها ضروري است.
كمبود آن باعث عدم سنتز پروتئينها، كاهش فتوسنتز و گلدهي، زردي برگهاي جوان، سرايت زردي به اندامهاي مسن درختان، كاهش رنگ و اندازه ميوهها همچنين كاهش رشد درخت و شاخهها ميگردد. كمبود منگنز بيشتر با كمبود آهن و روي همراه بوده و در بسياري از باغات اين پديده قابلمشاهده است.
کمبود منگنز
روي
روي باعث عدم تجمع كادميم در ميوه، كاهش مسموميت بور، كاتاليزور و فعالكننده آنزيمها، مؤثر در رنگ ميوه، گلدهي و تشكيل ميوه سنتز و تجزيه پروتئينها تنظيم رشد درختان است.
كمبود آن در اكثر باغات بهوضوح مشاهده ميشود. علت آن آهكي بودن خاكها، PH بالا، مصرف بيش از اندازه فسفر و بيكربنات آب آبياري و عدم مصرف كودهاي حاوي روي است. كمبود روي ابتدا از شاخههاي جوان آغاز و بهطرف برگهاي مسن پیشروی كرده و برگهاي جوان در سر شاخهها كوچك زردرنگ و به حالت روزت در سر شاخهها تجمع پيدا ميكنند.
رشد شاخهها كم، عموماً رنگپریده، نازك و میانگرهها كوتاه بهراحتی از ساير شاخهها تشخيص داده ميشوند. ميزان برداشت محصول از اينگونه درختان حداقل 30% از درختان سالم كمتر بوده و ميوههاي برداشت شده از كيفيت خوبي نيز برخوردار نميباشند.
تجزيه خاك تاكنون تصوير دقيقي از كمبود روي به دست نداده. روشهاي متفاوت مديريتي و مصرف زياد فسفر از عوامل مؤثر در اين زمينه ميدانند. مصرف سولفات روي از طريق خاكي به روش چال کود و محلولپاشي نشان داده كه با اندازهگيري ميزان كلروفيل بهوسیله کلروفیل سنج اندازه سطح برگها و رشد شاخه افزايش داشته است.
مقدار متوسط روي در برگهاي برداشت شده در مرداد و شهريورماه بين 50-20 ميليگرم در كيلوگرم بوده است. در تجزیهوتحلیل غلظت روي در برگهاي درختان بايستي به غلظت آهن فسفر، منگنز و مس توجه داشت زيرا حالت انتاگونيستي بين روي و اين عناصر وجود دارد حتي اگر ميزان آن در برگ مناسب باشد امكان كمبود در صورت عدم تعادل بين عناصر وجود داشته باشد.
کمبود روی
بور
بور در تقسيم سلولهاي مريستمي و تشكيل گل و ميوه، متابولیسم قندها، هيدراتهاي كربن و چربيها، رشد ريشه و شاخهها، عمل لقاح و توليد ميوهها نقش اساسي دارد.
كمبود بور باعث تركيدگي ميوهها، شاخه و تنه درختان، عدم جوانهزدن دانه گرده، كاهش رشد جوانهها، كوچك و ضخيم ماندن برگها و چوبپنبهاي شدن ميوهها را به همراه دارد. در بعضي حالات روزت شدن برگها در سرشاخههاي جوان نهايت قهوهاي شدن جوانههاي سرشاخه و مرگ آنها را سبب ميشود. در مطالعات انجام گرفته در باغات سيب همبستگي قابلتوجهی بين ميزان بور موجود در خاك و غلظت بور در برگ و ميوه سيب مشاهده نشده است، ولي با كاهش مقدار مصرف ازت در رقم رِد دليشز تا حد زيادي كمبود بور بهبود يافته.
از مشكلات بزرگ كمبود بور میتوان به قليايي بودن خاكها و بالابودن PH خاك، عدم رشد ريشه و عدم جذب عناصر از قبيل پتاسيم و كلسيم اشاره كرد. همچنين جذب بور توسط گياهان به فسفر خاك، خشكسالي سن درختان و نوع خاك نيز بستگي دارد.
مقدار بور موردنیاز گياه در زمان رشد برگها، گلدهي و زمان میوه دهی از همه بالاتر است و بين 50-20 ميليگرم در كيلوگرم متغير میباشد. ميزان 80-50 ميليگرم در كيلوگرم در برگ در حد زياد و از 80 ميليگرم در كيلوگرم به بالا مسموميت در گياه ظاهر ميشود و كمبود آن در زير 20 ميليگرم در كيلوگرم در برگهاي سيب علايم كمبود به وجود ميآيد.
کمبود بور
مس
مس با دخالت در فعالیتهاي آنزیمي گیاه (ضروری در سیستمهاي آنزیمي اکسیداز _ کاتاالز)، فعال کننده چندین آنزیم و سهیم در واکنشهاي انتقال الکترون، شرکت در ساخت کلروفیل و رنگدانههاي گیاهي و تاثیر در آنزیمهاي اکسید کننده در فرآیند تنفس نقش مهمی دارد.
کمبود مس در درختان سیب بدین صورت است که سر شاخههای جوان حالت خشک و شکننده پیدا میکنند.
کمبود مس
با وارد کردن آزمایش خاک در بخش توصیهکودی اپلیکیشن اگروتک، توصیه کودی زمین خود را به صورت رایگان دریافت کنید.
برخی مشکلات باغات سیب
سال آوری درختان
تعدادی از گونههای سیب سالهایی که بار فراوان دارند،قادر به تولید جوانههای گل زیاد برای سال آینده نیستند و بالعکس در سالهای کم بار، تعداد زیادی از جوانههای خود را تبدیل به گل میکنند، تا سال بعد بتوانند محصول فراوان داشته باشد. این خاصیت را باروری متناوب یا سال آوری میگویند. درختانی که در اراضی کم عمق و خاک ضعیف کاشته میشوند بیشتر دچار عارضه سال آوری میگردند. در باغاتی که به علت سرمازدگی تمام یا بیشتر شکوفههای گل از بین رفته باشد معمولا در سال بعد باید انتظار یک محصول فراوان را داشت، زیرا در این حالت به سبب نداشتن بار، به ذخیره مواد هیدروکربنه به مقادیر قابل توجهی افزوده میشود و به این علت در سال بعد نسبت Cبه N به نفع C تغییر پیدا میکند و در نتیجه باروری درختان بیشتر میشود. از دست رفتن مواد غذایی توسط جوانهها در سال پربار و رقابت شدید جوانههای گل و میوههای در حال نمو موجب ریزش درصد زیادی از جوانههای گل سال آینده میگردد. ذخیره کربوهیدرات در سال کم بار کربوهیدراتهای مورد نیاز رشد میوه را در سال پربار تأمین میکند که این مورد بیانگر آن است که درختان در سال کم بارهم نیاز به تغذیه مناسب و کافی دارند.
عوامل موثر برسال آوری
برای تعدیل خاصیت سال آوری مهمترین راه، تأمین مواد غذایی کافی و ایجاد تعادل در داخل درخت میباشد، به طوری که درخت بتواند هم بار یا محصول موجود را پرورش دهد و هم بتواند تعداد کافی جوانه بارور برای سال آینده تولید کند.
- تقلیل بار و رساندن آن به حد متعادل در اوایل بهار باتنک کردن میوه یا گل و یا با هرس زمستانه با تقلیل تعداد شاخه های بارده.
- دادن کود کافی در پاییز و زمستان و کود ازته حدود یک ماه تا بیست روز قبل از گلدهی.
- در انجام مورد هرس باید تعادل را در نظر گرفت و با توجه به کلیه شــرایط و خاصیت ذاتــی هر رقم عمل کرد و آنرا توأم با دادنکود کافی انجام داد.
- کاشت ارقامیکه تناوب باردهی کمتری دارند. اثر پایه های کوتاه کننده مالینگ روی سیب که موجب می شود ارقام مختلف سیب که روی این پایه های کوتاه کننده پیوند شده اند از سال دوم شــروع به بار دادن کنند و به مراتب بر میزان باردهی آنها افزوده گردد. باید توجه داشت که این زیادی بارآوری ناشی از تعادل مواد غذایی و کثرت نسبی جوانه های بارده در این قبیل درختان پیوندی می باشد.
- کمی فاصله بین درختان،که موجب سایه انداختن روی همدیگر و تقلیل نور می گردد عامل اصلی کم شدن باروری رقم سیب (رد دلشیز یا قرمز لبنانی) می باشد.
لکه تلخ سیب (Bitter Pit)
لکه تلخ سیب نابسامانی فیزیولوژی و غذایی میباشد که با کمبود کلسیم حتی در میوههای بالغ و رسیده اتفاق میافتد. نتیجه ترکیبی از روابط بین آب و هوا، مواد غذایی و قدرت درخت میباشد. نشانههای لکه تلخ سیب اغلب پیش از برداشت و یا بعد از یک دوره طولانی انبار کردن نمایان میشود.
علائم عارضه لکه تلخ سیب
- نابسامانی از دورن شروع میشود اما به صورت بدتر شدن لکههای خارجی روی پوست توسعه مییابد.
- لکههای کبودی شکل کوچک ممکن است از بافت احاطه کننده تیرهتر باشد که در سزح پوست توسعه می یابد.
- با پیشرفت نابسامانی لکهها قهوهای و فرو میروند که حفرهای به قطر 6-3 میلی متر تشکیل میدهد. لکههای شروع به فرو رفتن میکنند تا وقتی که سلولها خشک و چروکیده شده که چرمی و اسفنجی میشوند.
- ناحیههای اسفنجی وقتی که میوه از وسط برش داده میشود ممکن است به صورت مخروطی مشاهده شوند. لکههای قهوهای در حالت شدیدتر ممکن است به درون گوشت بیشتر توسعه یابند.
- معمولا اول در ناحیه نهنج (کاسه گل) میوه توسعه می یابد.
اسکالد سطحی سیب (Superficial or Common Scald)
بر اثر وجود این عارضه، رنگ پوست سیبهای مبتلا در برخی نقاط، قهوهای روشن تا قهوهای تیره شده و در صورت شدت عارضه، سلولهای بافت میوه نیز صدمه میبیند؛ اما در حالت معمولی فقط پوست میوه و سلولهای زیر پوست آسیبپذیر میباشند. به علت متالشی شدن سلولها و خشک شدن آنها، قسمتهای آلوده شده در روی پوست نشست کرده و باعث ایجاد خلل و فرج در روی پوست میشود. درصورت شدت عارضه و در صورت نفوذ اسکالد سطحی به بافت میوه، سیبها حتی به منظور پروسس نیز غیرقابل استفاده میشوند. اسکالد سطحی یا معمولی هرگز در باغ بروز نکرده ولی بعد از چند ماه نگهداری در سردخانه شروع به ظهور میکند. در سالهایی که اسکالد شدیداً رواج دارد معمولا علائم آن از اواخر آبان قابل رویت است اما در سالهای معمولی علائم اسکالدسطحی در ماههای دی و بهمن ظاهر میشود. شدت عارضه به عوامل گوناگونی بستگی دارد که مهمترین آنها نوع رقم وکمبود کلسیم است.
ارقام حساس به بیماری
ارقام رددلیشز، شمیرانی، زنوز، شفیع آبادی و گالب کهنز از ارقام حساس به اسکالد سطحی میباشند.
اسکالد سطحی سیب
جذب کلسیم در میوه
زمان جذب کلسیم
- مقدار کلسیم میوه معمولا با درصدی از وزن تازه یا وزن خشک میوه بیان میگردد.
- در سیب بیشترین غلظت کلسیم در میوه معمولا در مدت کوتاهی بعد از گلدهی بدست میآید، پس از آن مقدار کلسیم با شروع مرحله اولیه رشد سریع میوه به سرعت کاهش مییابد،که با شروع بزرگ شدن سلول همراه است.
- کاهش مقدار کلسیم اغلب به رقیق شدن کلسیم نسبت داده میشود و در واقع کمترین میزان کلسیم در میوههای بزرگ میباشد.
محل کلسیم در میوه
- با افزایش حجم میوه،حمل ونقل کلسیم درون میوه به سمت نهنج متوقف میشود و افزایش تجمع کلسیم خصوصاً در ناحیه دمگل،بافت آوندی و مغز میوه اتفاق میافتد.
- در میوه های بالغ بالاترین غلظت کلسیم در پوست و کمترین آن بلافاصله درگوشت زیر پوست مشاهده میشود.
- درجهت طولی،غلظت کلسیم از ابتدا به سمت انتهای میوه کاهش مییابد.
روشهای جذب کلسیم
توسط ریشه
جذب ازطریق سطح میوه
- کلسیم اغلب بهصورت کلریدکلسیم و یانیترات کلسیم اسپری میشود.
- کلسیم باید مستقیماً روی سطح میوه به کار رود.
- بیشترین میزان نفوذ به میوه قبل از drop June میباشدکه در این مرحله احتمالا نفوذ از طریق روزنه و کوتیکول میباشد.
- نفوذپذیری کلسیم منحصرا به نفوذپذیری کوتیکول بستگی ندارد بلکه به مقدار اسپری و دز مصرفی آن نیز بستگی دارد.
مکانیسم
نفوذ کلسیم به میوه از طریق کوتیکول به وسیله انتشار از مسیر آپوپلاست میباشد. کلیسم در بافت آبکش نسبتا بیحرکت است و در آوند آبکش به سختی در دسترس است و مقدار آن در پایینترین حد خود میباشد. حمل و نقل کلسیم از ریشه به میوه توسط آوندچوب میباشد که تمایزیابی آن به وسیله حرکت رو به پایین اکسین کنترل میشود.
تشکیل آوندچوب با میزان بالای اکسین و مقدار کم جیبرلین همراه است. درون میوه سیب عملکرد آوند چوبی خصوصاً به سمت انتهای میوه کاهش مییابد که به نظر میرسد باعث ایجاد مقاومت بالاتری در حرکت آب شود و در نتیجه باعث توزیع ضعیف کلسیم در بافت انتهایی میوه میشود.
اکسین
آزمایشات زیادی با TIBA (حلقه بازدارنده ترابری اکسین) بر روی درختان سیب انجام دادندکه باعث کاهش میزان کلسیم میوه شد. مخصوصاً اگر در اوایل فاز اول رشد میوه بکار رود TIBA بر روی درختان از این آزمایش نتیجه گرفتند که نه تنها آب بلکه اکسین هم با حرکت رو به پایین خود نیز حمل ونقل کلسیم راکنترل میکند.
جیبرلین
- رشد سریع باسطح بالایی از جیبرلین فعال در بافتها همراه است. به طور معمول علائم کمبود کلسیم بیشتر در قسمتهایی اتفاق میافتد که غلظت جیبرلین بالا باشد و کمترین غلظت کلسیم در میوه با رشد سریع آن همراه است و زمانی اتفاق میافتد که توسعه سلولی جایگزین تقسیم سلولی شده که مصادف با افزایش جیبرلین در گوشت میوه میباشد.
- جیبرلین جذب کلسیم را از محلول غذایی کاهش میدهد و از جذب کلسیم توسط میوه و قسمتهای مریستمی به وسیله جلوگیری ازحرکت کلسیم در شاخه ها ممانعت میکند.
- مکانیسم جلوگیری ازانتقال کلسیم به وسیله جیبرلین هنوز به خوبی شناخته نشده است.
- فاکتورهایی که بیوسنتز جیبرلین فعال را کاهش میدهد و یا مانع فعالیت آنها میشود موجب افزایش کلسیم میوه میگردد. (کاهش استفاده از نیتروژن، کاهش آبیاری، هرس ریشه، کاهش شدت هرس، استفاده از مواد مهار کننده رشد)
عارضه لکه تلخ سیب بر اثر کمبود کلسیم
فاکتورهای موثر بر مقدار کلسیم
فاکتورهای خارج گیاه
- آب و هوا
- Ph
- نسبت نیتروژن به کلسیم
- منیزیم و پتاسیم
- کمبود آب
فاکتورهای داخل گیاه
- قدرت درخت: لکه تلخ معمولا بیشتر بر روی درختان جوان و درختان بالغ با محصول سبک اتفاق می افتد.
- میزان محصول: لکه تلخ بیشتر در سال off که میزان محصول کم و اندازه میوه بزرگ است رخ می دهد
- موقعیت میوه
- واریاته: واریاته های golden delicious, Braeburn, granny smith حساسیت بیشتری دارند.
جهت به حداقل رساندن ضایعات ناشی از کمبود کلسیم باید موارد زیر رعایت شود:
- شناسایی و استفاده از ارقان مقاومتر
- مدیریت صحیح باغ
- عدم استفاده بیش از حد از کودهای ازته
- آبیاری مناسب و حفاظت از رطوبت خاک
- کاهش شدت هرس زمستانه
- کنترل سال آوری
- استفاده از مواد مهار کننده رشد
- محلول پاشی کلسیم در زمان مناسب
- غوطه ور کردن میوه ها پس از برداشت در محلول کلسیم
- انبارداری
آفات
کرم سیب
این آفت، مهمترین و کلیدیترین آفت درختان سیب است که برنامهریزيهاي کنترل براساس کنترل آن استوار ميگردد. عرض پروانه با بالهاي باز 22-14 و طول بدن 10-7/5 میليمتراست. بالهاي رویي به رنگ خاکستري و در قاعده داراي لکه بزرگ قهوهاي رنگ مایل به خاکستري با جلاي فلزي ميباشند. همچنین به جز این لکه،خطوط موجدار عرضي قهوهاي رنگي نیز جلب توجه مينماید. بالهاي زیري به رنگ قهوهاي روشن بوده و در پروانههاي نر یک لکه کوچک مستطیلي سیاه در سطح زیرین بالها به چشم ميخورد که آن را از پروانه ماده مشخص ميسازد. تخم عدسي شکل به ابعاد۱/۳ تا۱/۱ میليمتراست که در اوایل بيرنگ بوده و پس از چند روز حلقه قرمز رنگي، روي آن ظاهر ميشود. لارو سن یک1/4-1/3 میليمتر طول داشته و به رنگ مایل به سفید است.طول لاورها در حداکثر رشد به حدود۲۰ میليمترمي رسد. لاروها دراین موقع به رنگ ارغواني کم رنگ هستند و پاهاي شکمي آنها 35-28 عدد قلاب دارد. شفیره قهوهاي، به طول 10/5-8/5 میليمتراست. کرم سیب در کشور ما 4-2 نسل در سال دارد. در نقاط داراي چهار نسل، نسل چهارم ناقص است و تنها بخشي از جمعیت آن قادر به کامل شدن هستند. در نقاط تا ارتفاع حدود۱۷۵۰مترسه نسل دارد و بالاتر از این مناطق معمولا دو نسل دارد، علاوه برارتفاع منطقه از سطح دریا، نکته مهم دیگري که در تعیین تعداد نسل آفت موثر است عرض جغرافیایي است. هرچه عرض جغرافیایي منطقه کمتر باشد (به خط استوا نزدیکتر باشد)، تعداد نسل آفت بیشتر است. زمستان گذراني در تمام مناطق به صورت لاروهای سن آخر در داخل پیله سپري ميشود.
حشره کامل کرم سیب
این پیلهها را مي توان در زیر پوستک درختان در زوایاي مختلف تاج درخت، در خاک پاي درختان میزبان و لابه لای برگها دید. زمستان گذراني حالت دیاپوز اجباري دارد. پس از سپري شدن فصل سرما، لاورها به شفیرگي ميروند و پس از آن پروانهها خارج و تخم ریزي را شروع ميکنند. تخمها به صورت انفرادي و یا 3-2 عددي روي برگها و یا میوه ها، گذاشته ميشوند. تخمگذاري روي میوه در نسل اول نادر و در نسلهاي بعدي به تدریج افزایش ميیابد. هر حشره در شرایط طبیعي حدود ۳۰ تخم ميگذارد. دوره رشد جنیني 22-10 روز است (با توجه به ارتفاع محل) لاورها پس از خروج بلافاصله به میوه ها حمله ميکنند. لاورها پس از ورود به میوه به ســمت مرکز آن یعني دانه حرکت ميکنند. میوههاي خسارت دیده از نسل اول آفت معمولا ریزش ميکنند. در این نسل لاورها آفت اغلب از منفذ طبیعي میوه (گلگاه)که در آن زمان مسدود نشده است استفاده ميکنند. ولي میوههاي نسلهاي بعدي بیشتر روي درخت باقي ميمانند زیرا در آن زمان گلگاه بسته شده و لاور ناچار است با ایجاد کانال فاصله سطح میوه تا دانهها را طي کند. لذا بخشي از غذاي موردنیاز خود را دراین مسیر دریافت ميکند. به نحوي که دراین مسافت به سن دو یا سه لاروی نیز ميرسد. همچنین در این زمان دانهها نیز بزرگتر شده و لارو تمام آنها را مورد تغذیه قرار نميدهد.لاور پس از اتمام تغذیه در پناهگاههاي مختلف به شفیره تبدیل ميشوند. این آفت در تمام مناطق ایران که درختان سیب وجود داشته باشند فعالیت دارد. تاکنون لاورهای این آفت در میوههاي ســیب، گالبي،به،تعداد زیادي از میوههاي درختان میوه هستهدار (غیر از آلبالو و گیلاس) و گردو مشاهده گردیده است. در میان درختان ذکر شده بیشترین خسارت به سیب وارد ميآید. خسارت این آفت روي سیب همیشه بالاتر از سطح زیان اقتصادي است و مبارزه با آن را الزامي ميسازد. در بعضي مواقع تمام محصول را نابود ميکند.
این آفت همچون آفات دیگر،دشمنان طبیعي و عوامل کنترل کننده زیادي داشته که در مراحل مختلف زندگي آن را مورد حمله قرار ميدهند ولي متاسفانه دستکاريهاي بيرویه در باغهاي سیب که از چندین سال قبل شروع شده،بسیاري از عوامل را از بین برده و تعادل محیطي را برهم زده است و بنابراین در حال حاضر اغلب چارهاي جز توسل به مبارزه شیمیایي نیست. براي انجام نوبت اول سمپاشي الزم است از سیستم پیش آگاهي استفاده نماییم. بدین صورت که ضمن توجه به دادههاي تلههاي فروموني، از درجه حرات موثر Degre Day (مجموع درجه حرارت هاي تفاضل بالاتر از صفرحشره) به عنوان مکمل روش بالا نیز استفاده گردد.بنابراین زمان مبارزه وقتي است که این میزان بین285-230 درجه سانتيگراد برسد. براین اساس هرچه تراکم آفت بیشتر باشد زمان سمپاشي به حداقل این فاصله نزدیکتر ميشود. اندازهگیري قطر میوه ها نیز ميتواند در تعیین زمان مناسب سمپاشي کمک موثرنماید. باید توجه شود که استفاده از برخي حشره کشها در این زمان،ميتواند ایجاد زنگار را روي میوه در پي داشته باشد.
تصویر سمت راست: خسارت نسل دوم به بعد کرم سیب- تصویر سمت چپ: خسارت نسل اول کرم سیب-
مینوز لکه گرد
عرض پروانه با بالهاي باز 7-6 میليمتر است. بالهاي جلویي به رنگ سبز سربي و در نیمه انتهایي آن نقوشي به رنگ نارنجي و سیاه دیده ميشود. روي سر پروانه برخالف گونههاي دیگر مینوز دسته مو وجود ندارد. تخم به شکل پولک ضخیم نسبتا برآمده است که در وســط آن فرورفتگي بسیار خفیفي به چشــم ميخورد. قطر تخم حدود ۰/۳ میليمتر و رنگ آن روشن مایل به سبز است. لاورها در ابتدا به رنگ زرد روشن هستند و در سنین بالا سبز مایل به خاکستري کمرنگ در ميآیند و قبل از شفیره شدن قهوهاي ميشوند. شفیره داخل پیله سفید رنگ دوکي شکل تشکیل ميگردد و رنگ آن قهوهاي روشن است. لکههاي ایجاد شده توسط آفت در درختان گیلاس و گلابي معمولا مایل به ســیاه است. رنگ لکههاي مذکور در سیب قهوهاي تا کرم است. این حشره در نقاط مختلف کشور -۵ ۲ نسل دارد. زمستان گذراني به صورت شفیره در داخل پیله زیر پوست تنه و شاخههاي قطور درختان و نیز داخل شکافهاي روي تنه و شــاخه، در محل انشعاب شاخهها، داخل علفها، روي برگهاي خشک ریخته شده و داخل شکافهاي خاک پاي درختان ميباشد. در بهار پس از دوره شفیرگي و خروج پروانهها بلافاصله تخمها در سطح زیرین برگهاي درختان به صورت انفرادي گذاشته ميشود. تعداد تخمها بین 80-30 عدد است. لاورها پس از خروج از تخمها از محل اتصال تخم به میزبان، اپیدرم زیرین را سوراخ نموده و وارد پارانشــیم برگ شده و خود را به اپیدرم بالایی برگ ميرساند. لاورها پس از رسیدن به رشد نهایي پوســت دالان خود را در سطح رویي پاره نموده و در جســتجوی محل شفیرگي به اطراف پراکنده ميشوند. در این حالت جمعیت زیادي از لاورها آویزان شده از شاخ و برگ قابل مشاهده است. طول لاورها در حداکثر رشد به ۵ میليمتر ميرسد و قطر لکه ایجاد شده توسط هر لاورها حدود یک سانتيمتراست. این آفت در تمام نقاط کشور که درختان میوه سردسیري وجود دارد، پراکنده است. تاکنون از روي درختان سیب، گلابي، به، گیالس، آلبالو و تعداد دیگري از درختان میوه سردسیري، جمع آوري شده است.
حشره کامل مینوز لکه گرد
از نظر تعیین آستانه اقتصادي خســارت ۲۰۰ دالان در یک صد برگ توصیه ميگردد. شخم پاییزه پس از ریختن برگها، اجتناب از کاشت گیاهان میزبان در مزارع آلوده، از بین بردن علفهای هرز گیاهان و کنترل شیمیایی از جمله راهکارهای موثر در کاهش تراکم این آفت به شمار میآیند.
خسارت مینوز لکه گرد
شته خونی (شته مویی)
رنگ بدن از سبز تیره تا قهوهاي تیره متغیر است. بدن پوشیده از الیاف سفید رنگ پنبهاي شکل که روي شاخههاي درختان سیب به خوبي نمایان است. اندازه بدن بالغ به 2/4-1/76 میليمتر ميرسد. داراي فرمهاي بالدار و بيبال بوده و کورنیکول بسیار کوچک و به صورت روزنه است. زمستان را به صورت پوره و بالغ در شکاف تنه و شاخهها و عمدتا ریشه و طوقه درختان سیب و گلابي ميگذراند. در بهار با مساعد شدن هوا فعالیت خود را روي شاخهها از سر ميگیرد و روي شاخههاي با قطرهاي مختلف ایجاد تورم کرده و یا به صورت تودهاي از الیاف پنبهاي شکل به چشم ميخورد. علائم خسارت روي ریشه به صورت تغییرشکل و ایجاد گرههاي متعدد درآن است. به این ترتیب کارایي ریشه آلوده کاهش ميیابد. در صورت بالا بودن جمعیت ميتواند باعث خشکیدگي درختان گردد. این شته در اطراف تهران، استانهاي مرکزي، زنجان، خراسان، چهارمحال و بختیاري، کردستان و مازندران پراکنده است. در مناطق شمالي کشور و نیز در باغها و برخي نهالستانهاي واقع در مناطق کوهستاني و در امتداد درهها و رودخانهها بیشتر فعالیت دارد. فعالیت این شته در طول تمام ماههاي بهار، تابستان و پاییز استمرار دارد.
علاوه بر استفاده از محصولات شیمیایی جهت کاهش آفت، باید به کنترل آفات موازی مانند مورچهها نیز باید توجه داشت، زیرا ممکن است شتهها را به درختان سیب بیاورند و از پشمکها محافظت کنند. برخی حشرات و پروانهها نیز دشمنان طبیعی شته مویی سیب هستند که حضورشان به کنترل شتهها کمک میکند.
تصویر سمت راست:آلودگی به شته خونی روی ریشه- تصویر سمت چپ:آلودگی به شته خونی روی شاخه
شته سبز سیب
رنگ بدن در نمونههاي زنده، در بي بالها سبز تیره تا سبز چمني و در افراد بالدار گاهي مایل به قهوهاي است. اندازه بدن 2/2-1/6 میليمتر ميباشد. کورنیکول لولهاي شکل است. زمســتان را به صورت تخم روي سرشاخهها ميگذراند. این تخمها سیاهرنگ ميباشند .تخمها همزمان با باز شدن جوانههاي برگ تفریخ و پورهها به جوانههاي در حال بازشدن و برگهاي تازه باز شده حمله نموده و روي آنها مستقرميشوند و به صورت بکرزایي- زندهزایي شروع به زاد و ولد مينمایند. یادآوري ميشود که تغذیه شتهها از زیر برگ صورت ميگیرد. به دلیل تکثیرسریعي که دارند در اندک مدتي اکثرا برگهاي فوقاني شاخهها و نیز اطراف جوانههاي انتهایي را با تراکم زیاد در برميگیرند. فعالیت این شته در ماههاي تابستان و پاییز نیز ادامه دارد. برگها و جوانههاي آلوده اکثرا زرد و خشک ميشوند و میوهها در صورتي که ریزش نکنند، با کاهش کیفیت مواجه ميشوند. با بالا رفتن تراکم، کمکم افراد بالدار که وظیفه آنها انتشار دامنه فعالیت روي درختان دیگر است، ظاهر ميشوند. در اواسط و یا اواخر پاییز (با توجه به ارتفاع محل) افراد نر و ماده که به آنها اصطلاحا افراد جنسي ميگویند، ظاهر ميشوند. افرادجنسي از نظر ظاهري شباهت زیادي به افراد بکرزا دارند. این شته در تمام مناطق سیبکاري پراکنده است و علاوه بر سیب، روي درختان گلابي،زالزالک و آلبالو تلخ نیز فعالیت دارد.
شتهها عموما دشمنان طبیعي زیادي از قبیل پارازیتوئیدها (زنبورها) و شکارگرها (کفشدوزکها،دوبالان و بالتوريها) دارندکه هرکدام از آنها نقش زیادي درکنترل جمعیت شتهها بازي ميکنند. در صورتي که در نهالستانها تراکم بالا و ضعف نهالها وجود داشته باشد، مبارزه شیمیایي الزامي است. درباغها با درختان بارده که در آنها علیه کرم سیب مبارزه ميشود این شته نیز کنترل ميگردد.
تصویر سمت راست: دستههاي شته سبز سیب روي بخش انتهایي شاخه جوان- تصویر سمت چپ:تجمع تخمهاي زمستانگذران آفت روي سرشاخه میزبان
شپشک واوي سیب
رنگ سپر پوره سن یک نارنجي تا زرد طلایي، سپرسن دو نارنجي مایل به قهوهاي است. پس از این مرحله حشرات نر که بالدار هستند، پس از گذراندن یک حالت واسط که کمي شباهت به حالت شفیرگي حشرات با دگردیسي کامل دارد، خارج ميشوند و در همین زمان در حشرات ماده سومین سپر ظاهر ميگردد. حشرات نر با مادهها که در زیر سپر قرار دارند جفتگیري کرده و حشــرات ماده در زیر ســپر تخمریزي ميکنند. تخمها پس از طي دوره جنیني تفریخ و پورههاي آفت از زیر سپر خارج ميگردند. این پورهها پس از مدت حدود ۴۸ ســاعت در نقطه مناسب مستقر و با فرو کردن خرطوم بلند خود در داخل بافت میزبان،تغذیه و اولین سپرخود را ترشح ميکنند. آلودگي روي اندامهاي مختلف میزبان از جمله سرشاخهها، تنه و حتي برگها دیده ميشود. در بسیاري از مواقع آلودگي روي شاخهها و تنه به حدي است که روي آنها توسط آفت کامل پوشیده و نهایتا در اثر تغذیه شدید خشک ميشوند. روي میوهها نیز به صورت متراکم آفت به چشم ميخورد. در صورت پایین بودن تراکم نیز میزان و کیفیت محصول کاهش پیدا ميکند. این آفت دو نسل در سال دارد. زمستانگذراني در حالت تخم در زیر سپر حشرات ماده است. تقریبا در سراسر مناطق میوه خیز کشور که سیب کاري رایج است، فعالیت ميکند. به نظر ميرسد مناسبترین مناطق فعالیت این آفت نقاطي است که ارتفاع آنها بین 2000-1400 متر باشد.
خسارت این آفت روي ارقام محلي به ویژه ارقام زودرس بهاره و تابســتانه نسبت به ارقام زرد و قرمز لبناني بسیار زیادتر است. سمپاشي علیه این آفت را ميتوان با سمپاشي علیه نسل اول کرم سیب و شپشک بنفش زیتون تلفیق نمود .برنامه مبارزه تلفیقي باید بر پایه اطالعات کافي از وضعیت بیولوژي در هرمنطقــه قرارگیرد. تعیین این زمان با توجه به بیولوژي آفت در هرمنطقه چندان مشکل نیست. بنا براین هر دو نسل این آفت با در نظر گرفتن درصد خروج پوره ها در هرنسل (باید حدود ۵۰ درصد از تخمها تفریخ شده باشند) با سمپاشي هایي که علیه نسلهاي مختلف کرم سیب انجام ميگیرد، کنترل ميگردند.
تصویر سمت راست: انبوه شپشک واوي سیب روي سرشاخه سیب، رقم محلي گلاب- تصویر سمت چپ: انبوه شپشک واوي سیب روي میوه سیب
لیسه سیب
حشره با بالهاي باز 20-16/8 میليمتراست. هر یک از بالهاي جلویي به طور متوسط 19-18 عدد نقطه سیاه دارد که در تمام سطح بال پراکنده هستند. رنگ بالهاي جلویي سفید است. تخمها در تعداد معیني زیر پوششي که در اصطلاحا پولک نامیده ميشود گذاشته ميشوند. شکل این پولکها بیضوي، طول آنها 7-3/5 و عرض آنها 4-2 میلي متر، به رنگ زرد مایل به سبز روشن که به تدریج به قرمز جگري و سپس خاکستري تغییر ميکنند. لاورها به رنگ خاکستري روشن یا سفید مایل به زرد کمرنگ پوشیده از خالهاي تیره ميباشند. شفیره 8-7 میليمتر طول دارد و رنگ آن قهوهاي و در انتها داراي سه جفت خار ظریف است. این آفت یک نسل در سال دارد. تابستان تا زمستان را به صورت لاورهای نوزاد زیر پولک تخم که روي شاخههاي یک ساله و ندرتا دوساله قرار دارند، ميگذراند. حداقل تعداد تخم هر یک از پولکها ۱۴ و حداکثر آنها۶۰ عدد ميباشد. لاورها پس از گذشت زمستان از زیر پولکها خارج و به جوانه هاي در حال بازشدن حمله ميکنند. لاورها در ابتدا به طور دسته جمعي به داخل پارانشیم برگها نفوذ کرده و مانند مینوز فعالیت مینمایند و پس از اولین تغییر جلد از داخل دالان خارج و در شاخ و برگ درخت بافتن لانه اجتماعي را شــروع ميکنند. در این لانه لاورها به تغذیــه ادامه ميدهند و اپیدرم بالایي برگ را نیز ميخورند و باعث خشکیدگي باقيمانده برگهاي آلوده ميشوند، به نحوي که از دور کلیه برگهاي درخت منظره سوخته پیدا ميکنند. پس از رشد کامل در همان جا به شفیرگي ميروند. آغاز شفیرگي بسته به ارتفاع منطقه از اواخر اردیبهشت تا دهه دوم خرداد ماه است. دوره شفیرگي نیز با توجه به ارتفاع منطقه 22-15 روز طول ميکشد. پروانههاي خارج شده پس از مدتي پرواز روي شاخههاي جوان به طور دسته جمعي تخم ریزي کرده و روي آنها با موادي به شکل پولک در ميآورند. از این تخمها پس از چند روز لاورهایی خارج ميشوند که تا بهار سال بعد به همان صورت باقي ميمانند. این آفت مخصوص ارتفاعات است و در کلیه ارتفاعاتي که درختان سیب وجود دارد فعالیت ميکند. حتي در دامنههاي کوه تفتان نیز مشاهده شده است. شدت خسارت این آفت در برخي از مناطق کوهستاني مانند طالقان به حدي است که دیگر آفات درختان سیب را تحت الشعاع قرار ميدهد میوههاي درختان آلوده کامل ميریزند.
در اکثر باغهاي سیب، با سمپاشيهایي که علیه کرم سیب انجام ميگیرد از بین ميروند (معمولا سمپاشي علیه نسل اول کرم سیب در این قبیل مناطق، مصادف با پرواز حشرات کامل آفت اســت). در حالت طغیاني زماني که جوانه ها شروع به باز شدن نمودهاند و لاورها نیز هنوز لانه دســته جمعي را نبافته اند سمپاشي علیه آن بسیار کارساز است. در صورت تاخیر و تکمیل لانه توري سمپاشي اثرچنداني رويلاورها نخواهد داشت.
تصویر سمت راست: حشره کامل لیسه سیب- تصویر سمت چپ: آثار خسارت لاورهای حشره لیسه سیب روي تاج میزبان
کنه قرمز اروپایي
این آفت در کشورهاي مختلف اروپایي، آمریکایي و اســترالیا یکي از گونههاي شناخته شده و مهم ميباشد. در حال حاضر تقریبا در تمام نقاط سیب کاري کشور انتشار دارد. در شرایط کنوني یکي از خطرناکترین آفات سیب تلقي ميشود و برگ و میوه را آلوده ميکند. سیب یک از میزبانان اصلي این آفت ميباشد. این کنه زمستان را به صورت تخم روي شاخهها و به ویژه اطراف جوانهها به سر ميبرد. تفریخ تخمهاي زمستانه تدریجي است و بسته به درجه حرارت اواخر زمستان، از نیمه دوم اسفند ماه آغاز و تا اواسط بهار ادامه ميیابد. این جانور داراي مراحل رشدي، تخم، پورهيسن ۱ و ۲، افراد بالغ، مراحل تغذیه و سه مرحله استراحت اســت. در مرحله پوره سن ۲ افراد نر و ماده از هم قابل تفکیک ميباشند. در مراحل استراحت ۲ جفت اول پاها و قسمت جلویي و جفتهاي دوم و سوم و چهارم به طرف عقب کشیده ميشوند. کنه ماده بالغ، بدني تخم مرغي شــکل دارد، به رنگ قهوهاي مایل به قرمز بوده که در پشت بدن و در هر طرف خط میاني دو ردیف موي ســفید، کدر و درجهت مایل به عقب دیده ميشود. افراد نر نسبت به مادهها کوچکتر و باریکتر بوده، قسمت جلویي و عقبي کم عرض و با انتهاي بدن نسبتاً نوک تیز ميباشد. ۷ ردیف برجستگيهاي کوچک سفید رنگ عرضي رويبدن مادهها، آنها را از سایر کنههاي قرمز درختان میوه سردسیري و حتي مرکبات، متمایز ميسازد. در افراد نر این برجستگيها دیده نميشود. تخم پیازي شکل به رنگ قرمز با سطحي شیاردار که استطاله بلند و باریکي در وسط آن دیده ميشود. جهت شیارها از استطاله وسطي به طرف قاعده تخم است. استطاله تخم به وسیله چند رشته نازک به سطح تکیه گاه مهار شده است (شبیه تیرک چادر و بندهاي آن)، تخمهاي زمستاني کمي تیره تر از تخمهاي تابستاني ميباشند. تخمهاي زمستاني بر روي گلگاه (calix) میوه و سرشاخه ها گذاشته ميشوند. پوره ها به محض خروج از تخم به طرف جوانه ها یا برگهاي درحال رشد رفته و با اســتقرار در زیر برگ در اطراف رگبرگها و حتي دمبرگ شروع به تغذیه ميکند. با استفاده از شیره سلولي باعث بروز لکههاي سفید در سطح فوقاني برگها در اطراف رگبرگها ميشود که پس از مدتي خاکستري، زرد، قهوهاي و در نهایت برنزه ميشود. این نوع خسارت در میان باغداران، به نام سوختگي کنه نیز معروف است. در صورت شدت آلودگي خزان زودرس برگها اتفاق ميافتد که اگر فاصله نزدیکي از خزان طبیعي درخت نداشته باشد ممکن است گل انگیزي درخت را در سال آینده تحت تاثیر قرار دهد. همچنین خسارت وارده به برگها باعث عدم رشد کافی میوه و کوچک ماندن آنها میشود.
توجه به مراحل رشدي کنه، در سه زمان نیاز به کنترل شیمیایي ميباشد. سمپاشي اول (زمستانه) از موقع خزان درخت تا بیداري جوانهها با در نظر گرفتن شرایط آب و هوایي منطقه با استفاده از روغنهاي زمستانه و یا مخلوط با سموم فسفره جهت جلوگیري از تفریخ تخمهاي آفت توصیه ميشود. طي سالیان اخیر تخمکشهاي زیادي در مبارزه پیش بهاره علیه این آفت به کار گرفته شدند. پس از ۳-۵ سال استفاده مقاومت به آنها حادث و به همین دلیل حذف شدند.
از سمت راست تصویر اول: جانورران کامل ماده کنه قرمز اروپایي- تصویر دوم:جانورران کامل نر کنه قرمز اروپایي- تصویر سوم: تخم زمستانه کنه قرمز اروپایي- تصویر چهارم: آثار خسارت آن روي برگهاي میزبان
کنه تارتن دولکهاي
این کنه به علت دو لکه تیرهاي که در پشت دارد، به کنه دولکهاي معروف است. این لکهها بهترین مشخصه براي شناسایي این کنه ميباشند. افراد نر از افراد ماده کوچکترند، رنگ کنههاي ماده زمستانگذران قرمز یا نارنجي، درحالي که در طول فصل رنگ آنها از زرد کمرنگ متمایل به سبز تا زرد تیره تغییر ميکند و این تغییرات رنگي، با سن آنها و گیاه میزبان ارتباط دارد. تخم کروي شکل و به رنگ روشن که قبل از تفریخ قدري کدر ميگردد. جانور به صورت افراد ماده بالغ در زیر شکاف پوست درختان، شکاف زمین، علفهاي هرز و زیر برگهاي ریخته درپاي درخت زمستانگذراني ميکنند .رنگ این افراد قرمز نارنجي است و در سالهایي که درجه حرارت در طول زمستان مالیم باشد، این کنه قادر خواهد بود به صورت فعال باقي بماند و تراکم کمي از جمعیت خود را در روي گیاهان علفي زیر درختان حفظ کند. تعدادي هم در نواحي بالاتر درخت این مرحله را ميگذرانند. زماني که جمعیت اندک و یا متوسط است این کنه تخمهاي خود را روي سطح زیرین برگهاي میزبان ميگذارند. در دوران پور گيسه بار تغییر جلد ميدهند .اولین پورهها سه جفت پا دارند ولي در مراحل بعدي داراي چهار جفت پا هستند. کنههایي که زمستان را روي خاک و یا در بخشهاي پاییني درخت گذراندهاند، پس از گرم شدن هوا ابتدا از همان گیاهان سطح باغ تغذیه کرده و پس از مدتي به بخشهاي بالایي درختان میزبان حرکت ميکنند. در صورت شدت آلودگي برگها به رنگ زرد قهوهاي درآمده و سپس خشک شده و ریزش ميکنند. در سطح پاییني برگها تارهاي بسیار ظریفي تنیده ميشود که دراثر جذب گرد و خاک درختان از دور منظره غبار آلودي به خود ميگیرند. آلودگي معمولا از حاشیه مزارع شروع ميشود. ریزش برگها، کوچک ماندن میوهها و حتي در مواردي گلدهي پاییزه درخت را به دنبال داردکه نهایتاً موجب تضعیف هرچه بیشتر درخت در سال بعد ميشود.
مدیریت کنترل تجمع گرد و خاک روي برگها باعث افزایش جمعیت این کنهها ميگردد. بنابراین باید از ایجاد شــرایط به وجود آمدن گرد و خاک به هرصورت ممکن جلوگیري نمود. آبیاري مناسب اثر بسیارخوبي در کاهش خسارت آفت دارد. در باغها بیشترین حمله روي درختاني است که دچارتنش آبي شده باشند. در طول فصل استفاده از کنه کش باید به گونهاي باشدکه هر دو گونه خسارتزا یعني کنه قرمز اروپایي و کنه دونقطه اي را در برگیرد.
کنه تارتن دو لکهاي و تخمهاي آن
کرم سفید ریشه
حشره کامل سوسک بزرگي است به طول35-27 میليمتر، به رنگ قهوهاي با لکههاي سفید فراوان روي بالپوشها وسه نوار طولي روشن در پشت سینه اول، حشرات کامل داراي دو شکل جنسي بوده و تشخیص آنها از روي شاخکها به آساني امکانپذیر است. شاخکها در حشرات نر در انتها داراي ۷ ورق بزرگ و در مادهها داراي پنج ورق کوچک هستند. تخمها درشت و بیضي شکل، به رنگ سفید به طول ۴ و قطر ۲/۵میليمتر ميباشند. لاورها خمیده و داراي سه جفت پاي سینهاي مشخص خارهاي کوچک در بخش شکمي انتهاي بدن تعداد و آرایش ویژه اي دارند که در تشخیص اینگونه باگونه دیگر بسیار موثر است. طول لاورها درانتهاي رشد حدود۸۰ میليمتر ميباشد. این حشره یک نسل در سه سال دارد. در برخي از مناطق بخشي از جمعیت آفت یک نسل خود را در مدت دو سال طي ميکند. این بخش از جمعیت نتیجه اولین دسته از تخمهاي گذاشته شده هستند و در عین حال در شرایط تغذیهاي مناسب قرار دارند. خروج حشرات بالغ از اواخر خردادماه شروع ميشود و تا اواخر مردادماه ادامه دارد. در بعضي از سالها فعالیت حشره بالغ در اوایل شهریور نیز مشاهده شده است. اوج خروج مصادف با تیر ماه است. حشرات کامل براي خارج شدن از خاک، سوراخ خروجي مشخصي در سطح آن ایجاد ميکنند. تغذیه آنها از برگ درختان میوه و غیرمثمره و در مواردي از میوهها و یا جوانهها نیز صورت ميگیرد. فعالیت آنها شبانه بوده و روز را در پناهگاهها به حالت استراحت ميگذرانند. حشره ماده براي تخم ریزي زیر خاک ميرود و در نقاطي از باغ که خاک براي نفوذ مادهها مناسبتراست و ضمنا پوشش گیاهي براي تغذیه لاورهای ســن اول وجود دارد، تخمریزي ميکند. دوره رشد جنیني در مناطقي مثل کرج 30-25 روز اســت. لاورها سن اول از ریشه گیاهان یکساله و چندساله ظریف تغذیه مينماید، ولي تغذیه سنهاي ۲ و۳ لاوری از ریشه و طوقه درختان صورت ميگیرد. دوره شفیرگي 24-17 روز است. این آفت تقریبا در تمام نقاط ایران پراکنده است و میزبانهاي زیادي ازجمله درختان سیب دارد.
اگر چه تاکنون عوامل طبیعي به صورت پارازیتوئیدها، شکارگرها و عوامل بیماريزاي نسبتا زیادي روي این حشره گزارش شده اســت، ولي هیچکدام از این عوامل در کنترل آن نقش موثري ندارند و متاسفانه چارهاي جز مبارزه شیمیایي درحالت طغیاني وجود ندارد. براي جلوگیري از تغذیه لاورهای سن اول باید ســطح باغ و یا حداقل سایه انداز درختان (لکه هاي آلوده) شخم خورده و تاحد ممکن عاري از علفهاي هرز باشد. استفاده از تله نوري و جمع آوري حشرات نر و در نتیجه برهم زدن نسبت جنسي طبیعي آفت نیز ميتواند به کاهش خسارت کمک کند. جهت جلوگیري از جابه جایي و آلودگي مجدد، بهتر است کار توسط همه باغداران صورت گیرد.
از سمت راست: تصویر اول: حشره کامل نر کرم سفید ریشه- تصویر دوم: حشره ماده کرم سفید ریشه- تصویر سوم: لاور آفت
سوسک سرشاخه خوار رزاسه
دامنه میزبانی آفت، تمام درختان میوه هستهدار و سیب را در برمیگیرد. رنگ حشره کامل سیاه، در مواردي با جالي بنفش، طول بدن25-16 میليمتر و طول شــاخکها بلندتر از طول بدن. لاورها به رنگ زرد روشن و حلقههاي بدن برجسته و قابل تشخیص از یکدیگر هستند. در انتهاي رشد طول آنها تا ۳۲ میليمتر ميرسد. رنگ تخم زرد مایل به نارنجي که به تدریج سفید رنگ ميشود. شکل تخم بیضي و طول آن حدود ۲ میليمتر است. این حشره یک نسل در سال دارد و زمستان گذراني به صورت لاورهای سنین بالا در داخل شاخهها و تنه درخت صورت ميگیرد. در بهار پس از مقداري تغذیه به شفیره و سپس به حشره کامل تبدیل ميگردند. دوره ظهور حشره ۲۰-۲۵ روز است. تخم ریزي روي سرشاخه هاي جوان انجام ميشود .دوره رشد جنیني در شرایط کرج 25-20 روز ميباشد. لاورها پس از خروج از تخم از همان محل اتصال تخم به شاخه وارد زیر پوست شده و شروع به تغذیه ميکنند. سرشاخهها يآ لوده ضعیف و از محل تغذیه به طرف بالا خشک ميشوند و با کوچکترین ضربه از بخش پاییني جدا ميگردند. لاورها هرچقدر بزرگتر شوند به شاخههاي قطورتر حمله مينمایند. لاورها براي تغذیه از بخشهاي مسنتر، سوراخي در بدنه شاخه ایجاد کرده که فضولات و ذرات چوب از آن خارج ميگردد.حرکت دوراني لاورها در داخل شاخههاي قطورتر باعث شکنندگي آنها ميشود. لاورها در فصل سرد تغذیه نميکنند و با گرم شدن هوا تغذیه را از سر ميگیرند. طول لاورها در انتهاي رشد نزدیک به ۳۰ میليمتر است. دوره پیش شفیرگي حدود یک هفته است. شروع شفیرگي در شرایط اصفهان و اطراف تهران از اوایل تا اواسط اردیبهشت اتفاق ميافتد. این آفت در اکثرمناطق ایران به خصوص در نقاط کوهستاني پراکنده است. دوره شفیرگي حدود سه هفته است. فعالیت حشره کامل از دهه دوم خرداد ماه تا دهه دوم تیرماه یعني حدود چهار هفته به طول میانجامد.
این حشره نیز به درختانی که از نظر داشت دچار مشکل باشند حمله میکند. بنابراین رعایت صحیح اصول باغداری بهترین راه پیشگیری از حمله آفت به درختان است. عوامل بازدارنده طبیعی مانند زنبورها روی لاورهای این آفت فعالیت دارند. حشرات کامل توسط تعدادی از گیاهان خانواده کلمیان مثل cardaria draba و خانواده چتریان مثل هویج که گلهای سفید دارند، جلب میشوند. از این گیاهان میتوان به عنوان تله علیه حشرات کامل این آفت استفاده نمود.
از سمت راست: تصویر اول: حشره کامل سوسک سرشاخه خوار رزاسه- تصویر دوم: لاورآفت درون سرشاخه میزبان- تصویر سوم: جمعآوري حشرات کامل آفت از روي گیاهان تله با گلهاي سفید
سوسک پوستخوار درختان میوه
حشــره کامل کوچک به طول 2/6-1/5 میليمتر، رنگ آن از قهوهاي تا قهوهاي تیره متغیر است. تخمها بیضوي و سفید رنگ به طول حدود ۰/۵ میليمتر ميباشند. لاورها سفید رنگ و بدون پا و خمیده اند تغییر رنگ پوست سیب در مناطق آلوده ناشي از انتقال بیماري سیتوسپورا توسط این آفت است. این آفت سه نسل در سال دارد و زمستانگذراني آن به صورت لاور در زیر پوست درختان است. در شرایط کرج و اوین دو نسل کامل و یک نسل ناقص دارد. در مناطق گرمتر مانند قم، آفت سه نسل کامل و یک نسل ناقص دارد. تخمها در کنارههای دالان مادري گذاشته ميشوند. لاورهاي نوزاد پس از خروج از تخم در کنارههای دالان مادري و عمود بر آن به حفر دالانهاي لاوری ميپردازند. در اثر فعالیت حشرات کامل و لاورها آوندهاي آبکش قطع شده و رسیدن شیره پرورده به ریشه و بافتهاي بخش پاییني درخت با مشکل روبه رو ميگردد. خروج حشرات کامل نسل اول از اوایل اردیبهشت ماه آغاز ميشود. نسل دوم در ماههاي تیر و مرداد (در شرایط مناطق کوهستاني) و نسل سوم که ناقص است در شهریور ماه فعالیت دارد.
حشره نمونه بارز آفات درجه دوم ميباشد، بدین مفهوم که درختان آسیب دیده توسط آفات دیگر و عوامل بیماريزا و نیز درختاني که ازنظر آبیاري و مسائل دیگر باغداري دچار مشکل شده باشند مورد حمله این آفت قرار ميگیرند، چنانکه دریک باغ شامل درختان سالم و ضعیف، درختان سالم مورد حمله واقع نميشوند. در باغهایي که از هر نظر از شرایط مناسبي برخوردار باشند، اثري از آلودگي به چشم نميخورد.
حشره کامل سوسک پوستخوار درختان میوه
پروانه فري یا کرم خراط
عرض حشره کامل با بالهاي باز درماده ها 58-45 و در نرها 50-40 میلیمتر، طول بدن 28-18 میلیمتر است. بالها به رنگ سفید، در بالهاي جلویي لکه هاي تیره فولادي رنگ متعددي به چشم ميخورد. این لکهها در بالهاي زیرین کمرنگ و تعداد آنها کمتر است. سینه سفید و داراي شش لکه آبي با جلاي فلزي است. شکم تیره و در مادهها به تخم ریز محکم و قابل انعطاف ختم ميگردد. شاخکها در نرها در نیمه اول پروش و در نیمه دوم نخي شکل است. شاخک در مادهها سراسرنخي شکل است به این ترتیب دو شکلي جنسي در این حشره وجود دارد. تخم تازه سفید مایل به زرد که به تدریج به ارغواني کمرنگ تبدیل شده و درمراحل آخر زمینهاي خاکستري پیدا ميکند. طول لاورها در پایان رشد به حدود ۵۵ میلیمتر ميرسد. رنگ آنها زرد روشن و روي بدن پوشیده از نقطه هاي سیاه رنگ متعدد است. سر، صفحه پشت سینه و صفحه مخرجي سیاه رنگ است. این حشره در شرایط شمیرانات و کرج (با ارتفاع۱۳۵۰-۱۵۰۰ از سطح دریا) یک نسل در یک تا دو سال دارد، بدین صورت که نیمي از جمعیت که افراد پیشتاز هستند در یک سال یک نسل و نیمي دیگر که دیرتر از تخم خارج ميشوند یک نسل را در دو سال طي ميکنند (روي هم رفته در این مناطق، این آفت دو نسل خود را در مدت سه سال طي ميکند.) مدت خروج حشرات کامل در هر دو حالت حدود ۱۰۰ روز است و از اواسط اردیبهشت ماه شروع و تا اوایل و بعضا اواخر شهریور ماه ادامه دارد. حشره ماده تخمهاي خود را در شکافهاي روي تنه، سوراخهاي روي تنه و دیگر سطوح ناصاف تنه ميگذارد. دوره رشد جنیني ۱۲-۱۹ روز است. لاوري نوزاد پس از خروج از تخم از مکانهاي مختلف به داخل بافتهاي میزبان نفوذ ميکنند. مناطق نفوذ نوزادها محل اتصال دمبرگ به شاخه، شاخههاي نازک به قطر 4-2 میلیمتر، رگبرگهاي اصلي، دمبرگ و محل اتصال جوانه به شاخه ميباشد. جابه جا شدن لاورها تا پایان دوره تغذیه در داخل شاخه و یا تنه ادامه دارد. در درختان دانهدار علائم خسارت لاورهای سنین بالا روي تنه و شاخههاي اصلي به صورت فضولات درشت خشک یا مرطوب دیده ميشود. زمستان گذراني به صورت لاورهای سنین مختلف در دالانهاي لاوری در داخل چوب تنه و شاخهها اســت. دو گروه از لاورها در داخل دالانها قابل مشاهده است. لاورهایي که اولین زمستان و لاوزهایي که دومین زمستان را ميگذرانند. مدت شفیرگي در زمانهاي مختلف متفاوت بوده و از 40-17 روز تغییر ميکند.
از سمت راست: تصویر اولی: حشره بالغ(پروانه)کرم خراط- تصویر دوم: لاور کامل کرم خراط تصویر سوم: شفیره کرم خراط
بهترین راه کنترل آفت پیشگری از آلودگی است. مدیریت صحیح داشت در باغ ها بسیار مهم است. هر گونه تغییر ناگهانی در وضعیت آبیاری، شخم و یا بروز خشکسالی جلب آفت را آسان تر میسازد. دشمنان طبیعی در مراحل مختلف زندگی این آفت نقش دارند. یکی از راههای مبارزه با آن مفتول فلزی است. لازم است دست کم سالیانه دو تا سه نوبت تنه و شاخههای اصلی را بازدید نمود و در سوراخهای فعال که مملو زا فضولات لاورها است مفتول انداخته و لاورهای داخل دالان را از بین ببریم.
مبارزه علیه کرم سیب نیز خود سهم قابل توجهي در از بین بردن لاورهای نوزاد دارد. استفاده از خمیر سمي ویا بستن سوراخ خروجي توسط پنبه آغشته به سم از دیگر راههاي موثر مبارزه ميباشد. همچنین کاربرد تلههاي فرموني پروانه زنبور مانند به تعداد ۱۰-۱۵ عدد در هکتارجهت شکار انبوه حشرات نر آفت، به میزان زیادي از آلودگي ميکاهد.
از سمت راست: تصویر اول: خسارت لاورهای سن پایین آفت روي سرشاخه سیب- تصویر دوم:خسارت سن بالای آفت روي تنه- تصویر سوم:شکار انبوه پروانههاي نر کرم خراط توسط فرمون جنسي پروانه زنبور مانند
پروانه زنبورمانند
بالهاي این پروانه فلس نداشته و تمام رگبالها شفاف و کامالا نمایان هستند و به همین دلیل زنبور مانند و یا بال زنبوری نامگذاری شده است. اندازه بدن با بالهاي باز 22-20 و طول بدن12-10 میليمتر است.رنگ عمومي بدن سرمهاي تا سیاه متالیک است. در بالهاي جلویي حاشیهها و بخش نوار عرضي میاني تیره و دو محدوده مثلثي و تقریبا دایرهاي روشن در آن دیده میشود .درمفصل چهارم شکم دولکه نارنجی زیرین شکم از مشخصههای بارز این پروانهاست. بندهای انتهای شکم نیز پوشش متراکمی از مو دارند. تخمها به رنگ روشن، لاورها زرد رنگ و در انتهای رشد خود حدود ۲۴ میلیمتر طول دارند. شفیره قهوهاي و در داخل پیلهاي متشکل ازخردههاي پوست محل تغذیه که توسط تارهاي مترشحه به هم متصل شدهاند، قرار دارد.این حشره تاکنون از استانهاي تهران، مرکزي، لرستان، آذربایجانشرقي، آذربایجانغربي، اردبیل، اصفهان، کرمانشاه، گزارش گردیده و احتمالا در سایر نقاط میوه خیز کشور هم وجود دارد. این آفت در نقاط کوهستاني با ارتفاع 2200-1950 متر یک نسل در دو سال دارد، درحاليکه در نقاط با ارتفاع1500-1300 متر مانند کرج براي بخش اعظم جمعیت یک نسل در یک سال طول ميکشد. در طبیعت به دلیل تخم ریزي هرساله، لاورهای زیرپوستي مخلوطي از افراد همان سال و سال قبل ميباشند. زمستانگذراني آفت درتمام نقاط به صورت لاورهای سنین مختلف درمحل تغذیه یعني در دالانهاي پیچ و خم دار لاوری در زیر پوست است. لاورها ازپوست و کامبیوم تغذیه ميکنند. خروج پروانه در نقاط حدود۱۴۰۰متر از اوایل خرداد ماه و در نقاط با ارتفاع۱۹۵۰ متر از اواسط خرداد ماه و در نقاط بالاتر، از اواخر خرداد ماه شروع ميشود و با ارتفاع تا اواسط و یا اواخر مردادماه طول ميکشد. مادهها تخمهاي خود را به صورت انفرادي و گاه چند عددي در شکافها و زخمهاي روي پوست تنه و شاخه هاي قطور و یا در محل هرس ميگذارند. لاورها پس از خروج از تخم مستقیما از راه شکاف و یا زخمي که تخم در آن گذاشته شده است به داخل پوست نفوذ کرده و شروع به تغذیه مينماید. محل تغذیه قهوهاي تیره تا سیاه است. این حالت ناشي از مخلوط شدن مایعات درون گیاه و فضولات حشره است.گاهي اوقات نیز فضولات لاورها که به صورت دانههاي قهوهاي هستند از شکافها و لای پوستک درختان آلوده به بیرون ریخته ميشود. دراین حالت به آساني ميتوان درختان سالم و آلوده را از هم تمیز داد. خسارت لاورها روي پوست منظرهاي به هم ریخته و تغییر شکل یافته دارد.
بهترین و ساده ترین روش کنترل، پیشگیري است. درباغهایي که مدیریت صحیح از نظر آبیاري منظم، شخم و کود و هرس و مبارزه با علفهاي هرز و عوامل دیگر صورت نگیرد، آلودگي به این آفت شدید است. مبارزه شیمیایي جداگانه علیه آن توصیه نميشود. سمپاشي علیه سایر آفات به ویژه آفت کلیدي کرم سیب این حشره ر انیز هدف قرار ميدهد .همچنین کاربرد فرمون جنسي آفت در باغهاي آلوده ميتواند با شکار بخشي از حشرات کامل نر (این آفت وکرم خراط) درکاهش جمعیت و درنتیجه کاستن از میزان آلودگي موثر باشد.
از سمت راست: تصویر اول: حشره کامل ماده پروانه زنبور مانند- تصویر دوم: لاور آن زیر پوست تنه درخت میزبان- تصویر سوم: حشرات کامل پروانه زنبور مانند توسط تله فرموني
پروانه تخم انگشتري
عرض پروانه با بالهاي باز در نرها 24-22 و در ماده ها 31-26 میليمتراســت. طول بدن در نرها 12-10 و در ماده ها 15-13 میليمتراست. رنگ عمومي بدن و بالها قهوهاي است. نرها عموما تیرهتر از حشرات ماده ميباشند. بال جلویي به وسیله یک نوار عرضي و پهن، سراسري که تیره تر از زمینه بالها بوده و در حاشیهها روشن ميباشد به دو بخش تقسیم ميشود .شاخکها شانهاي و طول دندانه هاي شانه ها در نرها بیشتراست. تخم استوانهاي شکل به طول1-0/8 میليمتر، به رنگ پوست شاخه هاي میزبان است.
لاورها تیره با نوارهاي طولي رنگارنگ بوده و روي هرحلقه بدن دو دسته موي بلند و تیره وجود دارد. شفیره به رنگ قهوهاي تیره، پوشیده از غبار آبي رنگ بوده و در داخل پیله نازک سفید رنگ قرار دارد. این حشره یک نسل در سال دارد و زمستانگذراني آن به صورت تخم است. تخمها گروهي و مانند حلقهاي دور تا دور بخشي از شاخههاي جوان را ميگیرد و به همین جهت به آن پروانه تخم انگشتري ميگویند. تا حدود ۳۰۰ تخم ميگذارد. با گرم شدن هوا لاورهای نوزاد از انتهاي تخمها خارج ميشوند. لاورها در اوایل گروهي زندگي ميکنند و براي تغذیه دور برگها تور ميتنند.
این لانههاي توري به تدریج گسترش یافته و در انتهاي رشد از حالت گروهي خارج و پراکنده ميگردند. دوره فعالیت لاوری حدود ۲/۵ ماه است. در نقاط کوهستاني دوره شفیرگي 18-16 روز به طول ميانجامد. دوره فعالیت پروانهها کمي بیش از یک ماه و در تیرماه صورت ميگیرد. اولین تخمگذاري از اواخر دهه اول تیرماه اتفاق ميافتد. این تخمها تا بهار سال بعد به همان حالت باقي ميمانند. این حشره در اکثر نقاط میوه خیز کشور فعالیت دارد ولي تراکم آن در استانهاي شمالي بیشتراست. علاوه بر درختان سیب و گلابی به درختان میوه هسته دار و درختان دیگري مانند سنجد و بید نیز حمله ميکند .لارو آفت برگخوار است وخسارت آن همیشگي نیست.
از سمت راست: تصویر اول: حشره کامل پروانهي تخم انگشتري- تصویر دوم: دسته تخم آفت- تصویر سوم: آثار خسارت توسط لاورهای نورسته آفت
سوسک برگخوار درختان میوه
حشرات کامل سوسکهاي متوسطي به طول 14-10 میليمتر و به رنگ قهوهاي هستند. رنگ پرونوتوم و بالپوشها پررنگتر از سطح شکمي و پاها ميباشد. حشرات کامل به برگ درختان حمله نموده و با تغذیه از آنها موجب خسارت ميگردند. آفت به تمام درختان میوه سردسیري به جز آلو و آلبالو و به بعضي از درختان غیرمثمر همانند بید و صنوبر آسیب ميرساند .حشره کامل در حالت طغیاني درختان را به طور ناگهاني عاري از برگ ميسازد و به طور مشخص رگبرگها را بر جاي ميگذارد. معمولا هر سال یک نسل دارد. زمستانگذراني به صورت لاور روي مواد پوسیده و ریشه علفهاي هرز است. مرحله شفیرگي در اواسط بهار و در داخل خاک صورت ميگیرد و از اواسط دو مخرداد ماه حشرات کامل خارج ميشوند. جهت ثبت تغییرات جمعیت آفت و شروع فعالیت آن ميتوان از تلههاي نوري استفاده نمود. در صورت بروز طغیان ميتوان از ترکیبات فسفره معمولي استفاده کرد.
حشره کامل سوسک برگخوار درختان میوه
سرخرطومي سیب
حشرات کامل سوسک نسبتا کوچک به طول حد اکثر ۵/۲ میليمتر و به رنگ عمومي قهوهاي است. روي بالپوشهاي حشرات کامل و در نیمه انتهایي آنها از اجتماع کرکهاي سفید رنگ در متن قهوهاي بالپوشها شکلي شبیه عدد۷ که دهانه آن باز ميباشد، به وجود آمده است.سر و خرطوم قهوهاي مایل به تیره است. تخم این حشره بیضوي، به رنگ سفید و طول و عرض آن به ترتیب۰/۶ و ۰/۴ میليمتراست. لاور بدون پا و به رنگ سفید مایل به زرد بوده و درانتهاي رشد به۷ میليمتر ميرسد .طول شفیره ۵ میليمتر و رنگ آن سفید مایل به زرد است. این حشره در تمام مناطق انتشار یک نسل در سال دارد و زمســتانگذراني آن به صورت حشره کامل در پناهگاههاي مختلف مانند زیر پوست تنه و شاخه هاي قطور و شکافهاي آنها و علفهاي خشک و نیمه خشک سطح باغ ميباشد. با مساعد شدن هوا در بهار و تورم جوانه هاي گل (مراحل D و C3)، از پناهگاهها خارج و پس از مختصري تغذیه از برگها داخل جوانههاي گل تخم ریزي ميکنند. دوره خروج حشرات کامل در مناطق با ارتفاع ۱۸۵۰ متر15-10 روز است. تعداد تخم یک حشره ماده حدود بیست عدد ميباشد. در شــرایط مناسب این تعداد کمي بیشتر است. لاورهای نوزاد پس از خروج از تخم در داخل غنچه شروع به تغذیه مينمایند غنچههاي آلوده شکفته نشده و گلبرگهاي آن قهوهاي رنگ ميشوند. دوره لاوری 23-15 روز به طول ميانجامد. شروع شفیرگي با پایان دوره شکوفایي گلها است .شفیره در عمق گل و داخل گهواره ایجاد شده توسط لاورها تشکیل ميگردد. دوره شفیرگي ۸-۱۲ روز برآورد گردید. تغذیه حشره کامل نسل جدید از برگ است. حشره کامل برگها را در سطح زیرین مورد حمله قرار داده و محل تغذیه آن به صورت لکه هاي کوچک و به تعداد زیاد به چشم ميخورد. مدت تغذیه حشره کامل نسل جدید حدود ۲۰ روزاست و پس از آن تا بهار سال بعد در حالت است راحت و بدون تغذیه به سرميبرد. این حشره بیشتر نقاط مرتفع را براي فعالیت خودتر جیح ميدهد. انجام سمپاشيهاي معمول علیه آفاتي مثل کرمهاي جوانه خوار قبل از گل ميتواند تلفات قابل توجهي بر این حشره وارد آورد.
از سمت راست: تصویر اول: حشره کامل سرخرطومي سیب- تصویر دوم: لاور آفت درون غنچه- تصویر سوم: آثار خسارت آفت روي غنچه
بیماری
عوامل بیماریزای بسیاری روی درختان سیب فعالیت داشته و خسارت وارد میکنند. قارچ ها، باکتریها، ویروسها، نماتدها و مایکوپلاسماها از جمله مهمترین این عوامل میباشند. در این بخش به تعدادی از مهمترین بیماریهای درختان سیب اشاره میگردد.
لکه سیاه سیب
عامل بیماری قارچی است با نام علمی Venturia inaequalis. این بیماری یکی از مهمترین بیماریهای درختان سیب به خصوص در مناطق با بهار خنک و مرطوب محسوب میگردد. وجود این شرایط توسعه سریع بیماری را در پی دارد. بیماری روی برگ و میوه خسارت وارد میکند. خسارت روی میوه، دم آن را نیز در بر میگیرد. خسارت روی میوه به صورت مستقیم محصول همان سال و خسارت روی برگ ضمن آن که به طور غیر مستقیم بر کیفیت و کمیت همان سال اثر میگذارد، روی محصول سال آینده نیز تاثیر منفی میگذارد. خسارت بیماری روی برگها از همان ابتدای پیدایش آن ها صورت میگیرد. بر این اساس زمان باز شدن برگهای نورسته، لکههای کوچک مخملی شکل به رنگ سبز زیتونی تا قهوهای با حاشیه نامشخص روی آنها ظاهر میشود. این لکهها به مرور گسترش یافته و در صورت فراهم شدن شرایط مناسب «رطوبتی و حرارتی» بر وسعت آنها افزوده شده و قسمت وسیعی از برگها را در برمیگیرد. لکههای روی میوه شبیه به لکههای روی برگ میباشند. با بزرگ شدن میوه لکهها ابتدا به رنگ قهوه ای درآمده و سپس چوب پنبهای شده و به دلیل مرگ این بخش از پوست میوه و رشد حجمی آن، سطح میوه در بخش آلوده به بیماری، با گذشت زمان شکاف بر می دارد.
قارچ عامل بیماری به شکل پریتسهاس دروغی در سطح برگها و میوههای آلوده ریزش کرده و به سر میبرد. درون پریتسهای مذکور، آسک و آسکوپور تشکیل میشود. در ابتدای بهار و با انجام اولین بارشها به صورت باران، آسکهای رسیده با جذب رطوبت متورم شده و با ایجاد شکاف در سطح آن ها، آسکوسپورها را با فشار به بیرون پرتاب میکنند. اسکوسپورها به دلیل پرتاب و با کمک باد روی سطح اندامهای نورسته روی تاج درخت قرار میگیرند. اوج این فعالیت مصادف با تورم جوانههای گل و زمانی است که پهنک برگها کامل نمایان است. قارچ پس از قرار گرفتن روی سطح میزبان، در کوتیکول آن نفوذ کرده و به طور متوسط و بسته به شرایط محیطی 10-15 روز بعد از نفوذ، علائم بیماری قابل مشاهده هستند. آلودگی های ثانویه توسط کنیدیها که در سطح لکههای مذکور ایجاد می شوند، انجام میشود.
مدیریت کنترل
- استفاده از ارقام متحمل و رعایت فاصله کشت مناسب در باغات جدید الاحداث
- هرس منظم درختان و در نتیجه انجام تهویه بهتر درون تاج درخت و پوشش بهتر سم در آن منطقه
- استفاده از قارچ کش های مناسب که برای این منظور به ثبت رسیده اند بدیهی است. رعایت دفعات پاشش و… و همچنین در صورت نیاز رعایت تناوب در این امر ضروری است.
تصویر سمت راست: علائم لکه سیب روی برگ- تصویر سمت چپ: علائم لکه سیب روی میوه
سفیدک سطحی سیب
عامل بیماری قرچی است با نام علمی Podosphora leucotrica. این بیماری یکی از شایعترین بیماریهای درختان سیب میباشد. عامل بیماری اغلب سرشاخه ها را مبتلا کرده و کاهش رشد آنها را سبب میشود. در آلودگیهای شدید بیماری روی میوه نیز فعالیت کرده و روی برخی ارقام ایجاد زنگار میکند. زنگار ایجاد شده توسط این بیماری از نوع شبکهای میباشد. این بیماری معمولا برگهای جوان انتهای سرشاخه، شاخههای یک ساله، شکوفهها، بخشهای انتهایی پاجوشها و میوه را آلوده میکند. مهمترین علامت این بیماری، بروز لکههای پودری سفید رنگ در سطح برگهاست. این حالت ابتدا سطح زیرین برگ را درگیر میکرده و سپس به سطح رویی آن نیز سرایت میکند. برگهای آلوده معمولا به طور کامل باز نمیشوند و حول محور طولی خود تاخوردگی دارند. این قبیل برگها دارای بافتی شکننده بوده و قبل از خزان ریزش میکنند. رشد سرشاخه های آلوده نیز کم است. از اواسط تابستان در بین لایه های مایل به سفید سطح برگ های آلوده نیز کم است. از اواسط تابستان در بین لایه های مایل به سفید سطح برگهای آلوده، اندامهای باروری قارچ به شکل تقریبا گرد و به رنگ قهوهای تیره به وجود میآید. قارچ عامل بیماری، زمستان را به صورت میسلیوم و در جوانههای آلوده درختان میزبان به سر میبرد. در بهار میسلیوم های مذکور با تولید کنیدی، ابتدا برگ های نورسته و سپس دیگر اعضای میزبان که برای فعالیت آن مناسب هستند را آلوده کرده و سطح آلودگی روی گیاه میزبان را نیز به مرور زمان افزایش میدهد.
تصویر سمت راست: علائم آلودگي سرشاخههای یکساله سیب به سفیدک سطحی سیب- تصویر سمت چپ: علائم آلودگي میوه سیب به سفیدک سطحی سیب
مدیریت کنترل
- حذف سرشاخه های آلوده هنگام هرس زمستانه باغ
- حذف پاجوش ها
- رعایت تعادل در مصرف کودهای شیمیایی
- استفاده از قارچ کش های مناسب که برای این منظور به ثبت رسیده اند بدیهی است. رعایت دفعات پاشش و … و همچنین در صورت نیاز رعایت تناوب در این امر ضروری است.
- در صورتی که از سولفور برای کنترل بیماری استفاده می شود، از مصرف آن در دمای کمتر از 14 درجه سانتی گراد و بیش از 30 درجه سانتی گراد خودداری شود.
- در سال های اخیر برخی ترکیبات موجود در بازار قادر به کنترل این بیماری و بیماری لکه سیاه سیب می باشند، توصیه می شود با نظر کارشناسان و با هدف کاهش آلودگی های زیست محیطی از این قبیل ترکیبات استفاده شود.
تصویر سمت راست: علائم آلودگي برگ سیب به سفیدک سطحی سیب- تصویر سمت چپ:علائم آلودگي غنچههای گل آذین سیب به سفیدک سطحی سیب
آتشک
عامل بیماری یک باکتری با نام علمی Erwinia amylovora است. این بیماری یکی از مهمترین بیماریهای باکتریایی درختان میوه دانه دار «سیب، گلابی و به» و سایر گیاهان خانواده گل سرخیان میباشد. در صورت وجود شرایط محیطی مناسب، قادر است خسارت فراوان وارد نماید. مهمترین علامت آلودگی به این بیماری، وجود سرشاخهها و دیگر قسمتهایی است که حالت آتش سوخته گرفتهاند. معمولا انتهای سرشاخههای آلوده خم شده و حالت سرعصایی پیدا میکند. در اثر بیماری، شکوفهها، میوهها، شاخهها و برگها در سیب حالت قهوهای پیدا میکنند. در شرایط مرطوب قطرههای شیرابه «اووز» از اندامهای آلوده ترشح میشود. میوههای جوان از رشد بازمانده و به مرور، چروکیده و سیاه میشوند. میوههای بزرگتر به ندرت چروکیده شده ولی در سطح آن ها لکه های قرمز، قهوه ای یا سیاه مشاهده می شود. در شرایط مرطوب روی میوه های آلوده، قطره های شیرابه دیده می شود. این قطرات در طول زمان دارای رنگهای متفاوتی میباشند. به طوری که ابتدا بیرنگ و به مرور رنگ آنها به قرمز تا قهوهای متمایل شده و در آخر رنگ آنها شیشه ای و براق میگردد. پوست شاخههای آلوده فرورفتگی پیدا کرده و رنگ آن قسمت، تیره میشود. لایهای زیر پوست در محل فعالیت باکتری، حالت آبگز پیدا میکند.
عامل بیماری زمستان را در بافتهای پوست لبه شانکرهایی که سال قبل ایجاد کرده به سر برده و با مساعد شدن هوا در بهار تکثیر میشود. باکتریهای حاصل از تکثیر توسط باران، باد، حشرات گرده افشان و حتی سایش شاخههای سالم و آلوده به یکدیگر در اثر وزش شدید باد، انتقال مییابند. متاسفانه حشرات گرده افشان از جمله زنبور عسل، علی رغم تمام محاسنی که دارند، در انتقال و آلوده سازی اندامهای زایشی گیاهان میزبان، نقش اساسی دارند. باکتری عامل بیماری همچنین از راه زخم و حتی در صورت وجود رطوبت مناسب از راه منافذ طبیعی مانند عدسک ها به بافت گیاه میزبان وارد شده و مرگ سلول های میزبان را باعث میشود.
تصویر سمت راست:ترشح قطرههاي شیرابه روي میوه در مناطق مرطوب- تصویر سمت چپ:علائم بیماري آتشک روی شاخه همان سال به همراه ایجاد حالت سرعصایي
مدیریت کنترل
- رعایت اصول قرنطینه داخلی و جلوگیری از ورود نهال از مناطق آلوده به مناطقی که هنوز آلوده نشدهاند.
- حذف شانکرهای ایجاد شده توسط این بیماری در طول فصل زمستان و سم پاشی درختان باغ با ترکیبات باکتری کش از جمله ترکیبات مسی
- هرس سرشاخه های آلوده 20 سانتی متر پایین تر از آلودگی و ضدعفونی ابزار هرس مانند اره و قیچی پس از هر شاخه با هیپوکلریت سدیم یا الکل
- پانسمان محل هرس با چسب پیوند
- سم پاشی به موقع درختان با باکتری کش های مسی در دوره گلدهی دو تا سه نوبت
- مبارزه با حشرات مکنده مانند شته ها، سن های گیاهی «در باغات گلابی، کنترل پسیل گلابی بسیار حائز اهمیت است»
- خودداری از کاشت پایه های حساس به بیماری
تصویر سمت راست: استفاده از پایه نامناسب و برهمکنش پایه و پیوندک بروز آلودگي شدید به بیماري آتشک- تصویر سمت چپ: بیماري آتشک روي شاخه چند ساله
شانکر باکتریایی تنه و شاخه سیب
عامل بیماری قارچی است با نام علمی Nectria=Neonectria galligena. این بیماری یکی از بیماریهای مهم درختان سیب است که موجب خشکیدن شاخههای درختان مسن میشود. درختان جوان آلوده به بیماری اغلب به طور کامل خشک میشوند. بیماری ابتدا به صورت فرورفتگیهای بیضوی ظاهر میشود. امکان بروز بیماری در گرهها بیشتر است. بیماری کم کم گسترش یافته و به صورت چینهای متحدالمرکز در میآید. علائم بیماری روی میوه به صورت پوسیدگی خشک با سطح ناصاف و بیشتر ابتدا یا انتهای میوه بروز میکند. قارچ عامل بیماری به شکل میسلیوم روی شاخههای آلوده در محل شانکر، به سر میبرد. در صورت مساعد شدن هوا در پاییز یا بهار آلودگی توسط اسکوسپور و کنیدی صورت میگیرد. ورود به بافت گیاه از طریق زخم دمبرگ دمگل، روزنه های هوایی پوست و ترکها میباشد. در برخی موارد، ورود از محل زخم ایجاد شده توسط حشرات آفت نیز مشاهده شده است. انتشار به وسیله کنیدی بیشتر در پاییز و انتشار عامل بیماری توسط اسکوسپور بیشتر در بهار مشاهده میشود.
مدیریت کنترل
- حذف و معدوم کردن قسمتهای دارای شانکر
- سم پاشی درختان آلوده در زمان خزان برگها و بعد از آن با سم مسی مناسب
علائم شانکر باکتریایی روي تنه و شاخه درخت میزبان
پوسیدگی فیتوفترایی تنه، طوقه و ریشه سیب
عامل بیماری قارچی است با نام علمی Phytophtora cactorum. این بیماری یکی از بیماریهای مهم درختان میوه به خصوص در خاک های مرطوب میباشد. همچنین سنگینی بافت خاک نیز به توسعه بیماری کمک میکند.
در اثر آلودگی درخت به بیماری پوسیدگی فیتوفترایی، به تدریج از قدرت رویشی درخت کاسته شده و کاهش رشد سرشاخهها در درختان بیمار مشهود است. علایم مشخص بیماری که با بروز پوسیدگی در منطقه طوقه و یقه درخت است. در صورت انجام معاینه این قبیل درختان، میتوان تغییر رنگ را از نارنجی تا قهوهای مایل به قرمز را در زیر پوست آن ها مشاهده نمود. با گذشت زمان رنگ بافت آلوده تیره تر شده و به قهوهای تیره متمایل میشود. این بیماری ریشههای اصلی و قسمتی از تنه را درگیر کرده و در شرایط مساعد، بیماری تا ارتفاع یک متر از تنه نیز توسعه مییابد.
از آن جا که قارچ عامل بیماری دارای دامنه میزبانی وسیع میباشد، احتمال دارد عامل بیماری در زمین در نظر گرفته شده جهت احداث باغ وجود داشته باشد. همچنین انتقال عامل بیماری با ورود نهالهای آلوده و آب آبیاری نیز ممکن میباشند. عامل اصلی دوام بیماری در زمین، ائوسپور است. وجود رطوبت زیاد و ایجاد حالت اشباع رطوبتی در خاک، رشد و توسعه بیماری را تسریع میبخشد. این حالت باعث میشود اسپورهای متحرک عامل بیماری «زئوسوپورها»، به راحتی خود را به گیاه برسانند. در آن جا زئوسپور تاژک خود را از دست داده و به حالت کیست در می آید. سپس با نفوذ در بافت گیاه «زیرپوست»، گیاه آلوده شده و بیماری حادث میگردد.
مدیریت کنترل
- اجتناب از احداث باغ سیب در زمین هایی با زهکش نامناسب
- تنظیم دور آبیاری به نحوی که ضمن تامین نیاز آبی گیاه، از تماس بیش از حد گیاه با رطوبت خاک جلوگیری گردد
- انتخاب پایه های متحمل به این بیماری مانند پایه های بذری
تصویر سمت راست: علائم ظاهری بیماری پوسیدگی فیتوفتورایی روی تنه سیب- تصویر سمت چپ: تغییر رنگ در سیستم آوندی توسط عامل بیماری روی طوقه و تنه میزبان
پوسیدگی سفید ریشه
عامل بیماری قارچی است با نام علمی Rosellinia necatrix. عامل بیماری دارای دامنه میزبانی بسیار وسیع در میان درختان مثمر و غیر مثمر و بسیاری از گیاهان زراعی میباشد. دامنه میزبانی آن بیش از 170 کونه از 63 جنس مختلف را در برمیگیرد. علایم بیماری روی درختان میوه از جمله سیب مانند دیگر عوامل خسارتزا بر روی ریشه میباشد. علایم روی قسمتهای هوایی درختان ابتدا به صورت زردی و خزان زودرس برگ های درختان آلوده منجر میشود. بدیهی است قبل از بروز این حالت، رشد رویشی گیاه کم یا متوقف شده و علایم پژمردگی و افتادگی در برگ ها ظاهر میگردد. چنانچه خاک پای این قبیل درختان کنار زده شود، بروز پوسیدگی در ریشه های کوچک و وجود میسلیومهای سفید قارچ روی آن ها و برخی ریشه های اصلی قابل مشاهده است. این میسلیومها را میتوان در لابلا و زیر پوست ریشه های آلوده نیز مشاهده نمود. درختان آلوده «بخصوص درختان جوان» به این بیماری با توجه به از دست دادن بخشی از ریشه خود، از استحکام کافی جهت اسقرار در خاک برخوردار نیستند. قارچ عامل بیماری قادر است برای مدت طولانی به صورت میسلیوم یا میکرواسکروت غیر متراکم در خاک باقی بماند. آلودگی به صورت مستقیم توسط میسلیوم پس از تماس با ریشه میزبان، از جمله نهالها یا درختان سیب صورت میگیرد. پس از ایجاد آلودگی، ریشههای قارچ در پوست ریشه شروع به رشد کرده و بین پوست و چوب ریشههای کوچک و بزرگ، به پیشروی خود ادامه میدهد.
مدیریت کنترل
- خودداری از پخش اندام های آلوده درختان مبتلا در باغ
- خارج سازی کامل درختان آلوده و سوزاندن آنها
- حفر خندق و جداسازی درختان آلوده از درختان سالم باغ به منظور جلوگیری از پیشروی عامل بیماری
- ضدعفونی خاک های آلوده قبل از کاشت با استفاده از نور خورشید
توسعه ریسههای قارچ عامل بیماری پوسیدگی سفید ریشه، روی ریشه درخت میزبان
پوسیدگی عسلی ریشه
عامل بیماری قارچی است با نام علمی Armillaria mellea. این بیماری به بیماری آرمیلاریایی ریشه نیز موسوم است. دامنه میزبانی این بیماری بسیاری از گیاهان از جمله درختان میوه را در بر میگیرد.
علایم این بیماری نیز مانند دیگر عوامل خسارتزا به ریشه، روی اندامهای هوایی به صورت ضعف، کم رشدی، خزان زودرس و زوال عمومی درختان خودنمایی میکند. با پیشرفت بیماری خشکیدگی شاخهها و مرگ کامل درخت فرا میرسد. در صورت کنار زدن خاک کنار طوقه، میسلیوم های قارچ به رنگ سفید یا زرد کم رنگ، به صورت بادبزنی شکل دیده میشود. ریزومورفهای قارچ در خاک اطراف درخت به رنگ قهوه ای پررنگ و شبیه به بند کفش دیده میشوند. پس از بارندگی در بهار و به خصوص در پاییز، در پای درختان آلوده کلاهکهای قهوهای رنگ که اندامهای جنسی قارچ میباشند، ظاهر میشوند. ریزومورفهای مستقر در روی ریشههای آلوده و ریشههای آلوده به میسلیومهای قارچ میتوانند مدت طولانی خاصیت بیماری زایی خود را حفظ کرده و با رشد در خاک، خود را به ریشه درختان سالم رسانده و با ترشحات آنزیمی و فشار فیزیکی، به بافت ریشه نفوذ کرده و با ایجاد میسلیومهای بادبزنی درخت را آلوده کنند.
مدیریت کنترل
- شناسایی و حذف کامل درختان آلوده و جلوگیری از سرایت عامل بیماری به درختان سالم
- استفاده از ترکیبات ضدعفونی کننده خاک مانند کربن سولفید
- حفر خندق، حداقل به عرض 60 سانی متر بین درختان آلوده و بقیه باغ و جلوگیری از سرایت عامل بیماری به قطعات سال
تصویر سمت راست: ریزومورفهای قارچ عسلی در سطح پوست ریشه درختان میزبان- تصویر سمت چپ: رشد کلاهکهای قارچ عسلی در کنار تنه درخت میزبان آلوده
گال“سرطان“طوقه
عامل بیماري باکتري است با نام علمي tumefaciens Agrobacterium . این بیماري روي بسیاري از میزبانهای علفي و چوبي خسارت وارد ميکند. علائم بیماري به صورت برجستگيهاي نیمکروي شکل در محلهاي مختلف از جمله یقه، ریشه یا تنه خودنمایي ميکند. بافت تنه در نزدیکی محل گالها تیره رنگ بوده و رشد ریشه نیز تضعیف ميگردد. ایجاد گال زماني اتفاق ميافتد که بخشي از ماده ژنتیکي باکتري جدا و وارد کروموزوم سلول گیاهی شود. به این ترتیب تولید برخي هورمونهاي گیاهي افزایش یافته و باعث تحریک سلولهاي گیاهي به تقسیم بیشتر و بزرگ شدن آنها ميگردد. بعضي مواقع عامل بیماري وارد خاک شده و به سهولت با آب آبیاري، اداوات کشاورزي، باد، حشرات و دیگر عوامل جابهجا شده و به این ترتیب بیماري گسترش ميیابد. وجود زخم یا هرگونه آسیب باعث ورود سریع و آسانتر عامل بیماري به گیاه سالم ميشود.
مدیریت کنترل
- حذف نهالهاي داراي علائم بیماري در نهالستان
- استفاده از پیوند جوانه به جاي پیوند چوب
- انتخاب پایههاي با حساسیت کمتر یا متحمل به بیماري
- رعایت آیش بلندمدت5-4 ساله و عدم کاشت گیاه در این قبیل اراضي آلوده
- زهکشي خاک
گالهای ایجاد شده روی تنه و منطقه طوقه و ریشه میزبان سیب
نماتد مولد زخم
عامل این بیماري یک نماتد با نا م علمي penetrans .Pratylenchus این نماتد در زمره نماتدهاي مهاجر و انگل داخلي قرار ميگیرد. داراي دامنه میزباني وسیع بوده و میزبانان آن، انواع درختان باغي و گیاهان یکساله و چند ساله را در بر ميگیرد. در اثر خسارت این نماتد، رشد درختان جوان به شدت کم شده و برخي از آنها نیز از بین ميروند. خسارت در درختان مسن به صورت کاهش رشد و کاهش محصول بروز ميکند. در سیستم ریشه درختان آلوده، فشردگي و جمعشدگي دیده ميشود.
نماتدهاي مولد زخم به فرمهاي مختلف در خاک زمستانگذراني ميکنند. این نماتدها با نهال یا خاک آلوده منتقل ميشوند. این نماتد از مرحله دوم لاوری تا زمان بلوغ ميتواند به داخل بافت ریشــه وارد شود. مادههاي بالغ تخمهاي خود را به صورت منفرد یا دستهجمعي و در بافتهاي پوست ریشه یا خاک قرار ميدهند. میزان خسارت این نماتد به درختان سیب به تراکم جمعیت اولیه آن و بافت خاک مربوط ميشود. در خاکهاي شني و خاکهایي که از نظر مواد غذایي فقیر ميباشند، خسارت آنها شدیدتر است.
مدیریت کنترل
- ضدعفوني خاک با استفاده از نورخورشیدو پلاستیک “soil solarisation” قبل از کاشت
- تزریق کلرو پیکرین به خاک قبل از کاشت باغات جدید الاحداث
- تقویت خاک باغ و اصالح بافت آن
- استفاده از پایه هایی با حساسیت کمتر در مناطق باسابقه آلودگي
تصویر سمت راست: فشردگی ریشه در اثر فعالیت نماتد روی ریشه میزبان- تصویر سمت چپ: تراکم نماتد در حال تغذیه از ریشههای مویین گیاه میزبان
شانکر لوکوستومایي “دارخور”
عامل بیماري قارچ با نام علمي rubescens Cytospora ميباشد .قارچ دیگري نیز با نام علمي cincta Leucostoma علائم مشابهيدر درختان سیب ایجاد ميکند. نام دیگر این بیماري دار خور سیب است همچنین سیتوسپوریوز نیز از جمله دیگر اسامي آن ميباشد. این بیماري یکي از مهمترین بیماريهاي باغات سیب و برخي دیگر از درختان میوه از جمله گیلاس است. در باغاتي که از رسیدگي مطلوب برخوردار نميباشند بیشتر در معرض خسارت این بیماري قرار دارند. بروز پژمردگي و سرخشکیدگي شاخهها و تنه اصلي، از جمله علائم این بیماري است. ظهور شانکر در محل اتصال شاخههاي قطور به تنه یا شاخههاي اصلي، از دیگرعلائم این بیماري است. پوست اطراف شانکر تغییر رنگ داده و به قهوهاي ميگراید. قارچ عامل بیماري زمستان را به صورت پریتس در شاخههاي آلوده به سرميبرد .قارچ عامل بیماري هنگام برداشت محصول و هنگام شکوفایي جوانههاي درخت از فعالیت بیشتري برخورداراست .بنابراین احتمال ورود آن از طریق زخمهاي طبیعي و زخمهاي ناشياز هرس نیز وجوددارد .همچنین ثابت شده که برخي حشرات پوستخوار نیز درانتقال عامل بیماري به درون نسج گیاه، نقش دارند.
مدیریت کنترل
- هرس و معدوم سازی شاخهها و اندامهای آلوده
- سمپاشی درختان
تصویر سمت راست: تغییر رنگ بافت آلوده به بیماری سیتوسپورا- تصویر سمت چپ: تغییر رنگ محل آلودگی به سیتوسپورا و وجود شانکر در محل اتصال شاخه به تنه
علفهای هرز باغات سیب
علف هرزگیاهی است ناخواسته که در جایی به غیر از محل اصلی خود رشد میکند. علفهای هرز باعث خسارتهایی در محصولات کشاورزی میشوند که از این میان میتوان به کاهش عملکرد گیاهان زراعی، بهرهگیری اندک از بازده زمین، افزایش هزینههای مهار حشرات و بیماریهای گیاهی، تولید فراوردههای نامرغوبتر، افزایش دشواری درمدیریت آب، کاهش بازدهی نیروی انسانی، افزایش هزینهها و غیره اشاره کرد.
تقسیمبندی علفهای هرز
انسان جهت سهولت در مطالعه، شناسایي و مدیریت علفهای هرز، آنها را به شکلهاي مختلف طبقهبندي نموده است. از این میان سادهترین و پرکاربردترین تقسیمبندی، تقسیمبندی بر اساس شکل برگ و سیکل زندگی است. بر اساس شکل برگ، علفهای هرز به سه دسته پهن برگها، باریک برگها و انگلها تقسیمبندی میشوند. همینطور بر اساس سیکل زندگی نیز، علفهای هرز به سه دسته یکساله، دوساله و چندساله تقسیم بندی میگردند.
علفهای هرز باریک برگ یا تک لپهایها
گیاهچه این علفهای هرزدر زمان جوانه زنی تنها یک برگچه کوتیلدونی تولید میکنند، این گیاهان دارای ریشه افشان، ساقه ماشورهای توخالی و بند دار و برگهای کشیده و بدون دمبرگ با رگبرگهای موازی هستند.
علفهای هرز پهن برگ یا دو لپهایها
گیاهچه این گیاهان در زمان جوانهزنی دارای دو برگچه کوتیلدونی میباشد. این گیاهان دارای ریشه راست، ساقه توپر، برگهای پهن با رگبرگهای مشبک و دارای دمبرگ هستند.
مهمترین علفهای هرز باغات سیب
پهن برگهای یکساله
تاج خروس ریشه قرمز
گیاهی است یکساله، تابستانه با ساقه ایستاده و انشعابات فراوان که ارتفاع آن تا دو مترنیزمیرسد. اصولا در خاکهای سرشار از هوموس و غنی از مواد غذایی، مخصوصاً غنی از ازت و خاکهای تراوا به خوبی رشد میکنند. دوره گلدهی تابستان تا اوایل پاییز دارند و تعداد۱۰۰۰ تا۵۰۰۰ بذر در هر بوته تولید میکنند. علف هرز عمومی بوده و دارای انتشار بالایی درکشوراست که از آن جمله میتوان به آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، اصفهان، تهران، مازندران، گلستان، گیلان، خوزستان، خراسان و همدان اشاره کرد.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
سلمهتره یا سلمک
گیاهی است یکساله، تابستانه و دو جنسی که با بذر تکثیر مییابد. قسمتهای جوان گیاه دارای یک پوشش آردی است. تقریباً در تمام خاکها رشد میکند و نیاز به خاکهای ترد و پوک، غنی از ازت، مواد غذایی و هوموس دارد. ارتفاع آن تا یک و نیم متر نیز میرسد و دوره گلدهی این گیاه اواسط تابستان تا پاییز است. علف هرز عمومی با دامنه انتشارگسترده در کشور میباشد که از مناطق انتشار این علف هرز میتوان به استانهای آذربایجان شرقی و غربی، مرکزی، سمنان، اردبیل، اصفهان، تهران، مازندران، گلستان، گیالن، خوزستان، خراسان، لرستان، کردستان و فارس اشاره کرد.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
علف هفت بند
گیاهی است یکساله و تابستانه که با بذر تکثیر و انتشار مییابد. با توجه به موقعیت مکانی، دارای رویشهای فوق العاده گوناگون و برگهای متفاوتی از نظرشکل میباشد. تقریبا در تمام خاکها رویش دارد و در زمینهای فاقد آبیاری دورهای و خاکهای فاقد اکسیژن رویش نمیکند. دوره گلدهی تابستان تا پاییز است و تعداد ۱۲۰ تا ۲۰۰ بذر در هر بوته تولید میکند. از مناطق انتشار این علف هرز میتوان به استانهای تهران، گلستان، آذربایجان شرقی و غربی، همدان، خراسان، قزوین، اصفهان، خوزستان، مازندران، اردبیل و فارس اشاره کرد.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
پهن برگ های چندساله
پیچک صحرایی
گیاهی است چندساله که تقریبا در سراسر سال رشد میکند، دارای ریشه عمودی و عمیق و ساقه رو زمینی یا استولن است و اغلب با بذر تکثیر مییابد. در صورت آسیب دیدن اندام زایشی قادر است از ساقههای خود، گیاهان جدیدی به وجود آورد. تقریبا در تمامی خاکها رشد مینماید اما خاکهای خشک، گرم، ترد و پوک را برای رشد بیشتر دوست دارد. ساقهها بالا رونده یا بر روی زمین خوابیده هستند. دوره گلدهی اوایل تابستان تا اوایل پاییز است که تعداد 500 بذر در هر بوته تولید میکند. بیشتر در زمینهای کشاورزی و خاکهای شخم خورده رشد میکند و دامنه انتشار بالایی داشته و تقریبا در تمام نقاط کشور دیده میشود.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
علف خرس یا کاکتوس
گیاهی است چند ساله، دارای ریشههای قوی و ساقههای بالا رونده. ساقهها محتوی شیرابه سفیدرنگ میباشند. این گیاه جز علفهای هرز مهاجم بوده و اولین بار در دشت مغان مشاهده شده است. بذر کاتوس، عامل اصلی در تکثیر و انتشار این علف هرز است اما میتواند از طریق ریشه نیز تکثیر یابد. در باغات با تکیه بر درختان میوه بالا رفته و تاج گیاه را میپوشانند و به این ترتیب مانع رسیدن نور کافی و کاهش فتوسنتز گیاه میشوند. این گیاه چند سالی است که وارد ایران شده است اما به طور چشمگیری در سرتاسر کشور پراکنده شده استو از استانهای اردبیل، گلستان، گیالن، مازندران، آذربایجان شرقی و غربی، قزوین، تهران، اصفهان، یزد و خوزستان گزارش شده است.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاه جوان- تصویر سوم: گیاه بالغ
کنگر وحشی
گیاهی است چند ساله با ریشههای عمودی و عمیق. این گیاه دارای ریزوم عمیق و ضخیم است اما عموماً با بذر تکثیر مییابد. معمولا بهار با بذر در عمق کم جوانه میزند. دارای ساقه افراشته، منشعب، بدون خار، تقریباً بدون کرک، شیاردار به ارتفاع ۱۵۰ سانتیمتر میباشــد. برگها در این گیاه بدون دمبرگ، پهن دراز، دارای دندانه اره ای که شبیه خار شده است و پوشیده از تار است. در اواخر بهار و تابستان به گل مینشیند و تعداد ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ بذر در هر بوته تولید میکند. علف هرز عمومی بوده و در اکثر مناطق کشور مانند تهران، اصفهان، آذربایجان شرقی و غربی، سمنان، اردبیل خوزستان، زنجان، گیلان، فارس، کردستان، مرکزی و لرستان دیده میشود.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
شیرین بیان
گیاهی است چند ساله و پایا، با ساقه و ریشهای چوبی که ارتفاع آن بین۵۰ تا۱۰۰ سانتیمتر است. ساقهها و برگها فاقد کرک بوده و یا کرکهای کوتاه به رنگ سبز دارند. ریشه دارای ریزومهای ضخیم و شیرین است. برگها به صورت شانهای به تعداد ۴ تا۸ برگچه د رهرطرف میباشد. زمان گلدهی معمولا اواسط اردیبهشت تا مرداد میباشد و گلها از جوانه زایشی جانبی خارج میشوند. میوه به شکل نیام بوده که تعداد ۳ تا۶ عدد بذر در هر میوه وجود دارد. به دلیل داشتن ساقه خشبی و چوبی، جز علفهای هرز مزاحم برداشت برای ادوات برداشت یا علف زن نیز میباشد. در اکثرنقاط کشور از جمله تهران، کرمانشاه، یزد، سمنان، اصفهان، آذربایجان شرقی و غربی، لرستان، کردستان، فارس و دیگر نواحی پراکنده شده است.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گل و میوه- تصویر سوم: گیاه بالغ
باریک برگهای یکساله
چسبک یا چسبو
گیاهی است یکساله، فراگیر و بسیار مهاجم که نیاز به خاکهای سبک کم آهک، اما غنی از مواد غذایی دارد. جوانه زنی در اواخر بهار و در روزهای گرم صورت میگیرد. دارای ریشه افشان و سطحی میباشد. برگها کشیده، دارای رگبرگ موازی و بدون دمبرگ هستندکه دنباله برگ ساقه را در بر میگیرد که غلاف نام دارد. دارای ساقه تو خالی یا ماشورهای، بدون کرک، گرهدار با نوار قرمز رنگ و بعضاً زانودار به ارتفاع ۱۵ تا ۶۰ سانتیمتر است. در تابستان تا اوایل پاییز گل میدهد و دارای گل آذین سنبله بوده که حالت چسبنده نیز دارد. علف هرز عمومی بوده و تقریباً درهمه جای ایران یافت میشود.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
پنجه مرغی، گاورس یا علف پنجهای
گیاهی است یکساله، ریشه افشان سطحی و ساقه ماشورهای. خاکهای شنی بافت ریز و کم آهک را برای جوانه زنی و رشد ترجیح میدهد. ساقهها در ابتدا روی زمین خوابیده و سپس اریب وار صعود میکنند و بین ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر رشد میکنند. دوره گلدهی در تابستان و اوایل پاییز روی میدهد. گل آذین به صورت سنبله بوده و از چندین نقطه منشعب میشوند که یکی از وجوح تمایز بین پنجه مرغی و مرغ که یک علف هرز چند ساله است، میباشد. یک علف هرز عمومی بوده و در تمام نقاط ایران پراکنده شده است.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
باریک برگهای چندساله
مرغ، چایر یا هریز
گیاهی است چند ساله و پایا که علاوه بر بذر به وسیله ساقههای زیر زمینی، ریزومها و استولن ها به شدت ازدیاد مییابد. در تمامی خاکها به ویژه در مکانهای گرم و خشک و نیمه گرمسیری به خوبی رشد میکند. دومین علف هرز مهم جهان بعد از اویارسلام میباشد، گیاهی است مهاجم که هر نوع شرایط محیطی را تحمل میکند. دارای ساقه ماشورهای به ارتفاع ۲۰ تا ۴۰ سانتیمتر میباشد. دوره گلدهی تابستان تا پاییز در مناطق سردتر و تمام فصل در مناطق گرم میباشد. دارای گل آذین سنبله با انشعابات گل آذین از یک نقطه است. به دلیل وجود ریزوم و استولنهای قوی و تولید بذر باالا، کنترل این علف هرز بسیار مشکل است. علف هرز عمومی بوده و درتمام نقاط کشور پراکنده است.
از سمت راست: تصویر اول: ریزوم- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
قیاق، گالش یا هلیط
گیاهی است چند ساله با ریزوهای فلسی که به طور عرضی توسعه مییابد. ساقهها افراشته، بدون کرک که تا یک و نیم متر میرسد. برگها دارای پهنک پهن وکشیده با رگبرگ موازی سفید رنگ هستند که به وسیله غلاف به ساقه متصل شده اند. گل آذین پانیکول راست با شاخههای فراهم است. زمان گلدهی معمولا اواخر فروردین تا اواسط مهر است. جز ده علف هرز مهم و سمج دنیا شناخته شده است که به دلیل داشتن ریزومهای قوی،کنترل بسیار مشکلی دارد. علف هرز عمومی بوده و در تمام نقاط کشور رشد میکند.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: ریزوم- تصویر سوم: گیاه بالغ
اویارسالم قرمز
اولین گیاه هرز مهاجم جهان است. گیاهی است چند ساله،غدهای با ساقههای خزنده زیرزمینی(ریزوم)،که تعداد زیادی تکمههای ردیفی تشکیل میدهد و اصولا به وسیله این تکمه ها تولید مثل غیرجنسی انجام میدهد .در تمام خاکهای گرم و آفتابگیر مناطق گرم و نیمه گرم رشد میکند. دارای برگهای درفش مانند، کشیده، سه گوش و براق است. دارای ساقه سه گوش افراشته، بدون انشعاب و به ارتفاع ۱۰ تا ۳۵ سانتیمتر میباشد. دوره گلدهی اواسط تابستان تا پاییز بوده و تعداد ۲۵۰ عدد بذر در هر گیاه تولید میکند. به رطوبت، اسیدیته و نوع خاک حساس نبوده و در عموم خاکها رشد میکند. در اکثر نقاط ایران از جمله تهران، البرز،آذربایجان شرقی و غربی، مازندران، گلستان، گیلان، اردبیل، کردستان، خوزستان، فارس، خراسان و دیگرنواحی پراکنده شده است.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: گیاهچه- تصویر سوم: گیاه بالغ
علفهای هرز انگل
انگل گیاهی است که روی گیاه میزبان رشد کرده و مواد غذایی خود را از آن تأمین میکند، و از آن به عنوان پناهگاه و قیم استفاده میکند .گیاهان انگل دو دسته هستند، گیاهان تمام انگل مانند خانواده سس و گل جالیز و گیاهان نیمه انگل مانند خانواده دارواش. علفهای هرز تمام انگل فاقد ریشه و کلروفیل (سبزینه) بوده و به همین دلیل توانایی فتوسنتز ندارند و نمیتوانند به هیچ وجه غذای خود را تولید کنند، به همین جهت زندگی آنها وابسته به گیاه میزبان است. این گیاهان با چسبیدن به قسمتهای مختلف گیاهان دیگر(میزبان) از مواد غذایی آنها استفاده میکنند و به طورچشمگیری باعث کاهش عملکرد میزبان میشوند. علفهای هرز نیمه انگل، گیاهانی هستندکه با داشتن کلروفیل توانایی فتوسنتز دارنداما بیشتر نیاز غذایی خود را از گیاه میزبان تامین میکنند.
سس درختی
سس گیاهی است یک ساله و تمام انگل فاقد ریشه و برگ که به اندام هوایی مانند ساقه و برگ متصل شده و تمام موادغذایی مورد نیاز خود را گیاه میزبان میگیرد. بذر این گیاه به مدت بسیار طولانی (حتی تا ۱۳ سال) در خاک باقی میماند و زمانی که در شرایط مساعد قرار میگیرد جوانه میزند. سس درختی شایدیکی از قویترین علفهای هرز موجود در جهان باشد که ضخامت رشتههای سبز رنگ یا قرمز رنگ آن به سه میلیمتر میرسد. میزبان این انگل انواع درختها و درختچهها میباشد که از مهمترین آنها میتوان به مو، انار، مرکبات، سیب، زیتون و انواع درختان میوه اشاره کرد. سس درختی در صورت کنترل ننمودن آن میتواند سرشاخهها یا حتی درخت را خشک کند.
از سمت راست: تصویر اول: بذر- تصویر دوم: مراحل اول آلودگی- تصویر سوم: آلودگی شدید
دارواش
دارواش به دلیل داشتن سبزینه یک گیاه نیمه انگلی به شمار میرود و میتواند بخشی از غذای مورد نیز خود را با فتوسنتز بسازد .این گیاه انگل درختان است. دارواش گیاهی است چند ساله، فاقد ریشه و دارای برگهای همیشه سبز، چرمی، گوشتی و به شکل قاشق میباشد، میوه آن گرد، سفیدروشن (شبیه مروارید) و درشت است و در داخل آن بذرهای بسیار چسبناکی قرار گرفته است. این گیاه اندام مکینه خود را درون شاخه درختان فروکرده، شیره خام گیاه را گرفته و سپس شیره خام را به شیره پرورده تبدیل کرده و استفاده میکند. دارواش سه واریته دارد که از نظر فیزیولوژی و مورفولوژی کاملا از یکدیگر متمایزند. دو واریته این گیاه بر روی کاجها ولی واریته سوم بر روی دو لپهای ها مانند درختان سیب، گلابی و تبریزی حمله میکند. میوههای این گیاه اغلب به وسیله پرندگان منتقل میگردند و اگر روی شاخه جوان قرار گیرد در بهار روییده و گیاهک خود را روی همان شاخه ثابت میکند.
از سمت راست: تصویر اول: گیاهچه- تصویر دوم: میوهها- تصویر سوم: باغ آلوده
مدیریت علفهای هرز
مهار و کنترل علفهای هرز برای تولید موفقیت آمیز گیاهان زراعی امری بایسته است، علفهای هرز میتوانند به طور بالقوه باعث کاهش همه ساله عملکرد محصولات کشاورزی شوند، جمعیت علفهای هرز در یک مزرعه از سالی به سال دیگر به طور نسبی ثابت است. ضرر و زیان علفهاي هرز در باغات میوه کمتر از مزارع نیست. علفهای هرز علاوه بر جذب عناصر غذایي درختان و آب آبیاري با افزایش رطوبت هوا در زیر درختان موجبات تکثیر سریعتر عوامل بیماريزا (قارچ ها) را فراهم ميآورند. بیماري لکه سیاه سیب و شانکر درختان و سفیدک حقیقي در رطوبت بالا بیشتر شیوع ميکنند. در مدیریت علفهای هرز جمعیت علفهای هرز را به اندازهای که در رشد و عملکرد گیاهان زراعی اختلال وارد نکند کاهش میدهند، در این روش شمار علفهای هرز به میزانی کاهش مییابد که عملکرد کاهش نیابد و درعملیات برداشت اختلال ایجاد نشود. لازمه دستیابی به میزان مطلوب سرکوبی رشد علفهای هرز، بهره گیری از روشهای ویژه مدیریت علفهای هرز است. چهار روش اصلی مدیریت علفهای هرز عبارت است از مکانیکی، زراعی، بیولوژیکی و شیمیایی.
از روشهای مدیریت مکانیکی میتوان به شخم یا خاکورزی، سوزاندن، غرقاب کردن، کولتیواسیون، موور زدن و درو کردن، استفاده از مالچ و آفتابدهی اشاره کرد. مدیریت زراعی نیز عمدتاً شامل تناوب گیاهان زراعی، انتخاب رقم، تاریخ کاشت و تراکم میباشد. مدیریت بیولوژیکی نیز استفاده از دشمنان طبیعی و موجودات زنده برای کنترل علفهای هرز است. کنترل بیولوژیکی روشی تقریباً نوین اما در عین حال مشکل و هزینه بر است. از طرف دیگر میتوان گفت که کارآیی روشهای دیگر را ندارد. در کنترل بیولوژیکی میتوان از عوامل بیماری زا، حشرات و حیوانات استفاده کرد. مدیریت شیمیایی نیز استفاده از علف کش ها است. علف کش ها مواد شیمیایی مصنوعی هستند که برای از بین بردن یا فرونشانی پوششهای گیاهی ناخواسته مورد استفاده قرار میگیرند. علف کش ها در بین آفتکشها ،تجارت جهانی را مغلوب خود ساخته است و تولید محصولات عمده را تحت الشعاع قرار داده است، برای مثال در کشوری مثل آمریکا سالانه بالغ بر ۲۰۰ میلیون کیلوگرم ترکیبات فعال علفکش مورد استفاده قرار میگیرد. مصرف علفکش در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز در حال افزایش است. از مزایای استفاده از علفکشها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در جاهایی از مزرعه که با روش دیگر امکان مبارزه باعلفهای هرز وجود ندارد، از علفکشها میتوان استفاده کرد.
- در جاهایی که عدم شخم یا خاکورزی وجود داشته باشد، از علفکشها میتوان استفاده کرد.
- با حذف خاکورزی، کشت زود هنگام امکان پذیر میباشد.
- انعطاف پذیری بالایی در انتخاب نوع مدیریت دارد.
- از خسارت وجین و کنترل مکانیکی به گیاه زراعی میکاهد.
- کم هزینه بوده و به زمان کمتری نیاز دارد.
- دامنه تأثیر بیشتر و سریعتری دارد.
- نقش انسان درکنترل دستی یا مکانیکی را کاهش میدهد.
سوالات خود را درباره پیشگیری و یا درمان بیماریها و آفات سیب با مشاورین اگروتک در بخش مشاوره متنی اپلیکیش اگروتک به صورت رایگان مطرح کنید.