فناوری

تقابل صنعت کشاورزی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه

مقدمه

صنعت کشاورزی یکی از قدیمی‌ترین صنایع جهان است که در گذر زمان تغییرات قابل توجهی را تجربه کرده است. امروزه، کشاورزی یک صنعت حیاتی است که برای میلیاردها نفر در سراسر جهان غذا، پوشاک و سایر نیازهای زندگی روزمره را فراهم می‌کند. با این حال، صنعت کشاورزی در تمامی مناطق جهان یکسان نیست. در کشورهای پیشرفته، تفاوت های قابل توجهی در روش های کشاورزی نسبت به کشورهای در حال توسعه وجود دارد. در این مقاله، به بررسی این تفاوت ها و عوامل موثر در آنها می‌پردازیم.

 

کشورهای پیشرفته

کشورهای پیشرفته کشورهایی هستند که از سطحی بالایی از توسعه اقتصادی و صنعتی برخوردارند. این کشورها دارای فناوری پیشرفته، زیرساخت‌های عالی و نیروی کار با تحصیلات بالا هستند. در کشورهای پیشرفته، کشاورزی به صورت شدیداً مکانیزه و صنعتی است. استفاده از فناوری‌های پیشرفته مانند سنجش از راه دور، پهپاد و دستگاه های خودکار در کشورهای پیشرفته رواج دارد. این فناوری‌ها برای افزایش کارایی، بهره‌وری و سودآوری استفاده می شوند.

یکی از تفاوت‌های مهم بین کشاورزی در کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، مقیاس تولید است. در کشورهای پیشرفته، کشاورزی عموما به صورت تولید با مقیاس بزرگ انجام می‌شود. کشاورزان در این کشورها، مزارع بزرگی دارند و به شدت تخصصی هستند. آنها محصولات غذایی را در حجم بالا تولید می‌کنند یا دامه‌ا را با استفاده از فناوری‌های پیشرفته و روش‌های بسیار کارآمد پرورش می‌دهند. این کار به آنها اجازه می‌دهد که مقدار زیادی غذا را با هزینه کمتری تولید کنند.

تفاوت دیگر در کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، نحوه و میزان استفاده از کود، سموم و سایر مواد شیمیایی است. در کشورهای پیشرفته، استفاده از این مواد شیمیایی رایج است. این مواد برای افزایش عملکرد محصولات کشاورزی و حفاظت از محصولات در برابر آفات و بیماری‌ها استفاده می‌شوند. در کشورهای پیشرفته، مقررات و دستورالعمل های سختی برای استفاده از این مواد شیمیایی وجود دارد و کشاورزان مجبورند آنها را رعایت کنند تا اطمینان حاصل شود که محصولات تولید شده برای مصرف مناسب هستند. با این حال، استفاده زیاد از این محصولات نیز مشکلات زیست محیطی مانند خاکزدایی، آلودگی آب و از دست دادن تنوع زیستی را به دنبال داشته است.

در کشورهای پیشرفته، تحقیق و توسعه در صنعت کشاورزی نیز با اهمیت بسیاری همراه است. دولت‌ها و شرکت‌های خصوصی سرمایه گذاری زیادی را در تحقیق و توسعه برای توسعه فناوری‌ها و روش‌های جدیدی که می‌تواند بهره وری را افزایش دهد، انجام می‌دهند. این کار منجر به پیشرفت های قابل توجهی در صنعت کشاورزی شده است، مانند کشت گیاه های تغییر یافته ژنتیکی، کشاورزی دقیق و هیدروپونیک.

 

کشورهای در حال توسعه

کشورهای در حال توسعه کشورهایی هستند که در سطحی پایین تر از توسعه اقتصادی و صنعتی برخوردارند. این کشورها معمولاً جمعیت روستایی بزرگی دارند و کشاورزی منبع اصلی درآمد بسیاری از مردم است. در کشورهای در حال توسعه، کشاورزی به صورت تولید محدودتر انجام می‌شود و کشاورزان به روش‌های سنتی کشاورزی اکتفا می‌کنند.

یکی از تفاوت‌های مهم بین کشاورزی در کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته، کمبود مکانیزاسیون و فناوری است. کشاورزان در کشورهای در حال توسعه معمولاً به روش های سنتی کشاورزی اتکا می‌کنند، مانند استفاده از ابزارهای دستی و کمتر پیشرفته. این باعث می‌شود کشاورزی فرآیندی تمام وقت با نیروی کاری بالا باشد و بهره وری آنها معمولاً کم است.

یکی از تفاوت‌های قابل توجه، عدم دسترسی به نهاده های مدرن مانند کود، سموم کشاورزی و بذرهای با کیفیت است. کشاورزان در کشورهای در حال توسعه به بذرهای سنتی معمولاً اتکا می کنند که بازدهی آن‌ها نسبت به ارقام هیبرید مدرن کمتر است. آنها همچنین دسترسی به نهاده‌های مدرن مانند کود، سموم کشاورزی و سایر مواد شیمیایی که می‌تواند عملکرد محصولات را افزایش دهد، ندارند که باعث محدود شدن توانایی آنها در تولید مواد غذایی کافی برای تامین نیازهای جامعه شان می‌شود.

علاوه بر عدم دسترسی به نهاده‌های مدرن، کشاورزان در کشورهای در حال توسعه معمولاً با چالش‌های قابل توجهی در زمینه تغییرات اقلیمی و الگوهای آب و هوایی روبرو هستند. بسیاری از این کشورها در مناطقی قرار دارند که در معرض خشکسالی، سیلاب و سایر فاجعه‌های طبیعی هستند. این رویدادها می توانند تأثیرات ویرانگری بر محصولات کشاورزی و دامی داشته باشند و منجر به کمبود مواد غذایی و ناپایداری اقتصادی شوند.

یکی دیگر از چالش‌های قابل توجهی که کشاورزان در کشورهای در حال توسعه با آن روبرو هستند، عدم دسترسی به بازارهاست. بسیاری از این کشاورزان در مناطق دورافتاده و دور از مراکز جمعیتی قرار دارند. به علت این مسئله آنها اغلب دچار مشکلاتی در پیدا کردن خریداران برای محصولات و دام‌هایشان هستند. این باعث محدود شدن توانایی آنها در کسب درآمد و سرمایه‌گذاری در مزارع خود شده و چرخه فقر را بیشتر تحمیل می‌کند.

با وجود این چالش‌ها، کشاورزی در کشورهای در حال توسعه نیز مزایایی وجود دارد. به عنوای مثال کشاورزان در این کشورها از کشاورزی خودکفایی استفاده می‌کنند. این به معنای کشت محصولات و پرورش دام برای تأمین نیازهای خود و خانواده‌هایشان است. این روش می‌تواند به عنوان یک رویکرد پایدارتر در کشاورزی محسوب شود، زیرا به بازارهای خارجی یا ورودی‌های خارجی وابستگی ندارد.

یکی دیگر از مزایای این نوع کشاورزی، پتانسیل برای کشت درختان در کنار محصولات و دام است. کشت درختان در کنار محصولات و دام می‌تواند مزایای زیست‌محیطی قابلی داشته باشد، مانند کاهش فرسایش و بهبود کیفیت خاک که همچنین می‌تواند به عنوان یک رویکرد پایدارتر در کشاورزی محسوب شود، زیرا به کشاورزان امکان می‌دهد تا منابع درآمدی خود را تنوع بخشیده و به وابستگی به یک محصول کاهش دهند.

 

نتیجه‌گیری

بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت تفاوت‌های صنعت کشاورزی بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه قابل توجه و پیچیده است. در کشورهای توسعه یافته، کشاورزی با مکانیزاسیون و صنعتی شدن بسیار بالا، با تمرکز بر تولید بزرگ مقیاس و استفاده از فناوری‌های پیشرفته مشخص می‌شود. در مقابل، کشاورزی در کشورهای در حال توسعه به تولید کوچک مقیاس، روش‌های سنتی کشاورزی و عدم دسترسی به بازارها و نهاده های مدرن شهرت دارد.

برای رفع چالش‌های موجود در صنعت کشاورزی در کشورهای در حال توسعه، نیاز به افزایش سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، زیرساخت‌ها و آموزش وجود دارد. دولت‌ها و شرکت‌های خصوصی می‌توانند با همکاری در توسعه فناوری‌ها و روش‌های جدید، کارایی و بهره‌وری را افزایش دهند و به کاهش تأثیرات زیست محیطی کمک کنند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا