راهنمای کشت

برنج | صفر تا صد کشت

فهرست مطالب

مقدمه

برنج یکی از قديمي‌ترين نباتاتي است كه براي تهيه غذای انسان زراعت شده است. تحقیقات نشان داده است برنج از قاره آسيا و از كشور هندوستان منشأ گرفته است. تا کنون انواع زيادي از برنج‌هاي وحشي در برخي از نقاط آسيا حتي آفريقا و آمريكا پيدا شده‌اند؛ ولي معلوم نيست كه كداميك از آنها اجداد برنج اهلي امروزي بوده‌اند. واويلوف، دانشمند ژنتیک گیاهی، به دليل وجود انواع برنج‌هاي وحشي در هندوستان كه احتمالاً اجداد فعلي برنج‌هاي اهلي مي‌باشند مبدأ اوليه برنج اهلي یا همان Oryza sativa را كشور هندوستان يا برمه مي‌داند. اين گياه از هندوستان به ديگر نقاط آسيا همچون چين و ژاپن برده شد و به آفريقا رسيد و در نهايت به اسپانيا و ساير نقاط اروپا منتقل گرديد. در 5000 سال قبل از ميلاد، برنج به‌صورت ديم در چين كشت مي‌شد، بعداً با پيشرفت زراعت ارقامي به‌دست آمدند كه به‌صورت آبي كشت گرديدند.

نام برنج در ايران از كلمه ورنج يا پارنج گرفته شده كه به تدريج به برنج تبديل شده است. در ایران در دوره هخامنشيان و اشكانيان در كنار درياي مازندران و خراسان كشت برنج معمول بوده است و اغلب مردم مازندران و گيلان مصرف‌كننده اصلي بودند. واژه پلو نيز از زمان صفويه مرسوم بوده و از واژه پلا، به معني برنج پخته، گرفته شده است. علاوه بر اين از دانه برنج، الكل و نشاسته، و از كاه آن براي غذاي دام و پوشش سقف‌هاي خانه‌ها و از ساقه آن در كاغذسازي، صنايع‌دستي و از دانه ريز برنج در تغذيه طيور و حتي داروسازي استفاده مي‌شود.

 

مناطق مهم كاشت و توليد در جهان

بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوي سازمان خواربار جهانی (FAO) سطح زیر کشت جهاني برنج 167 میلیون هکتار و تولید برنج سفید نیز حدود 516 میلیون تن بوده است، تقریبا 90 درصد از برنج دنیا در آسیا تولید و مصرف ميشود و حدود 8 درصد از تولید برنج همه ساله در چرخه تجارت جهاني قرار مي‌گیرد.

 مناطق مهم کاشت و تولید در جهان عبارت اند از:

  • آسيا: اندونزي، ايران، برمه، بنگلادش، پاكستان، تايلند، تركيه، چين، ژاپن، سريلانكا، فيليپين، كامبوج، كره، ويتنام و هند
  • اروپا: اسپانيا، ايتاليا، پرتقال، روسيه، فرانسه، مجارستان، يونان
  • آمريكاي شمالي و مركزي: ايالات متحده آمريكا، پاناما، كوبا، كاستاريكا، مكزيك، نيكاراگوئه
  • آمريكاي جنوبي: آرژانتين، اروگوئه، اكوادور، برزيل، پرو، شيلي، ونزوئلا، كلمبيا، گويان
  • اقيانوسيه: استراليا و جزاير فيجي
  • آفريقا: تانزانيا، تانگانيكا، زئير، سنگال، غنا، گينه، ليبريا، مالي، مصر، نيجر

بیشتر برنج جهان در آسیا تولید می‌شود. بر اساس آمار سال 2020 چین، هند، بنگلادش، اندونزی و ویتنام به ترتیب پنج تولیدکننده برتر برنج در جهان به شمار می‌آیند. چین بیش از 28% و هند بیش از 23% از تولید برنج در جهان به خود اختصاص می‌دهند؛ به عبارتی این دو کشور بیش از 51% از تولید کل جهان را شامل می‌شوند.

مناطق كشت برنج در ايران

برنج در بسیاری از نقاط کشور کشت می‌شود. استان‌های مازندران، گیلان، گلستان، فارس، خوزستان و پارس آباد به ترتیب بیشترین تولید برنج در کشور را دارند.

مهمترین مناطق استان‌های کشور شامل موارد ذیل می‌باشد:

  • مازندران: شامل آمل، بابل، بهشهر، تنكابن، چالوس، رامسر، ساري، علمده، قائم‌شهر و نور
  • گيلان: شامل آستارا، آستانه اشرفيه، بندر انزلي، خمام، رحمت‌آباد، رشت و حومه، رضوانشهر، رودسر، طالش، فومنات، كوچصفهان، لاهيجان، لشت‌نشاء، لنگرود، لوليان و نشتارود
  • فارس: شامل استهبانات، جهرم، خفر، داراب، رامجرد، شاهپور، شيراز، فيروزآباد، كازرون، كربال، مرودشت، كوشكك، ممسني
  • خوزستان: شامل اهواز، بهبهان، دزفول، دشت ميشان، دهدشت، رامهرمز، سونگرد، شادگان، شوشتر، هويزه
  • گلستان
  • اصفهان: شامل شهرستان‌هاي اشترجان، لنجان، مباركه
  • كهكيلويه و بويراحمد
  • لرستان
  • قزوين
  • چهارمحال و بختياري
  • زنجان، حومه و طارم عليا
  • ايلام
  • آذربايجان شرقي: شامل شهرستان‌هاي ابهر، مشگين‌شهر، ميانه
  • كرمانشاه: شامل اسلام‌آباد، قصر شيرين، پاوه
  • خراسان شمالي: بجنورد
  • خراسان رضوي: كلات
  • خراسان جنوبي: طبس
  • سيستان و بلوچستان: شامل ايرانشهر، چاه‌بهار، سراوان

در استان‌هاي آذربايجان غربي، تهران، يزد، كرمان و كردستان نيز به مقدار كمي برنج كشت مي‌شود.

میزان تولید در ایران

میانگین سطح زیر کشت برنج کشور در سه سال 95، 96 و 97 حدود 605 هزار هکتار بوده که 70 درصد آن مربوط به استانهاي گیلان و مازندران (حدود ۴۲7 هزار هکتار) بوده است.

میانگین تولید شلتوک در این سه سال، ۳ میلیون و 77 هزار تن و میزان تولید برنج سفید ۲ میلیون تن بوده است. همچنین طبق آمار به دست آمده سطح زير کشت انواع واريته هاي شلتوك کشور حدود 500 هزار است. مازندران با 41.35% و گیلان با 33.91%  مجموعا 75.26% از سطح کاشت انواع شلتوک در کشور را به خود اختصاص داده‌اند. جدول زیر برآورد سطح، میزان تولید و عملکرد در هکتار محصول شلتوک را به تفکیک استان در سال زراعی 1395-1394 نشان می‌دهد.

سطح، میزان تولید و عملکرد در هکتار محصول شلتوک را به تفکیک استان در سال زراعی 1395-1394

طبقه‌بندي دانه برنج

سازمان غله و خواروبار جهاني (FAO) دانه برنج را بر اساس موارد زیر به این شرح طبقه‌بندي كرده است:

طول و قطر دانه

به چهار گروه به شرح زير تقسيم شده‌اند:

  • برنج‌هاي دانه بلند كه طول آنها سه برابر قطر آن است.
  • گروه متوسط كه نسبت طول به قطر در آنها 2 تا 4/2 است.
  • گروه دانه قطور كه نسبت طول به قطر در آنها 2/2 تا 2 است.
  • گروه دانه گرد كه نسبت طول به قطر دانه آنها كمتر از 2 مي‌باشد.

اندازه دانه

برنج‌ها را به چهار گروه زير تقسيم كرده‌اند:

  • دانه خيلي طويل كه اندازه دانه به 7 ميلي‌متر مي‌رسد.
  • دانه طويل كه طول آنها 7 تا 6 ميلي‌متر است.
  • دانه متوسط كه طول آنها 5 تا 6 ميلي‌متر است.
  • دانه كوتاه كه طول آنها كمتر از 5 ميلي‌متر مي‌باشد.

وزن هزاردانه

  • برنج‌هاي داراي دانه خيلي درشت كه وزن هزار دانه آنها بيش از 28 گرم است.
  • برنج‌هاي دانه درشت كه وزن هزار دانه بين 22-28 گرم است.
  • برنج‌هاي دانه كوچك كه وزن هزار دانه آنها كمتر از 22 گرم است.

طبقه‌بندي برنج‌هاي ايراني

در ایران نیز برنج بر اساس فاکتورهای مختلف طبقه‌بندی شده است که مهمترین آنها عبارتند از:

اندازه

بر اساس اندازه و طول دانه به سه گروه تقسيم شده‌اند:

  • گروه برنج‌هايي كه دانه آنها خيلي طويل بوده و دانه آنها بيش از 7 ميلي‌متر مي‌باشد كه گروه برنج‌هاي صدري مي‌باشند.
  • گروه برنج‌هايي كه طول دانه آنها 6-7 ميلي‌متر مي‌باشد مهم‌ترين آنها برنج‌هاي چمپاي زودرس و بينام مي‌باشند.
  • گروه برنج‌هاي با دانه متوسط يا گرد كه طول دانه آنها 5-6 ميلي‌متر است شامل برنج‌هاي چمپاي ديررس مي‌باشد.

ويژگي‌هاي زراعي و گياه‌شناسي

با توجه به اینکه طول و ضخامت دانه، رنگ پوسته، ریشک یا بی ریشکدار بودن آن، زودرسی یا دیررسی و… متفات است، از نظر خواص برنج‌های ایرانی به سه گروه تقسیم می‌شوند:

برنج‌هاي گرده

دانه‌های این نوع گرد بوده و در مقابل آفات و امراض و شرايط نامساعد مقاوم‌تر از برنج‌هاي ديگراند. اين برنج‌ها در رشت، لاهيجان، لنگرود، خوزستان، لنجان، اصفهان، فارس و كلات خراسان كشت مي‌شوند و به اسامي گرده لاهيجان، گرده لنگرود، گرده لنجان، گرده خوزستان، گرده شيراز و گرده كلات و غيره مي‌نامند كه بيشتر جنبه صادراتي دارند.

برنج‌هاي صدري

برنج‌هاي اين گروه داراي ريشك طويل و باريك بوده، در آنها ريشك‌ها به رنگ سياه، سفيد و قرمز ديده مي‌شود؛ بعضي ديگر فاقد ريشك‌اند. طول دانه‌هاي اين گروه حدود 7 ميلي‌متر بوده، گاهي به سه برابر قطر دانه مي‌رسد. همچنين عده‌اي كركدار و بعضي بدون كرك مي‌باشند.

برنج‌هاي گروه صدري داراي كيفيت پخت بسيار بالايي بوده؛ ارزش تجارتي آنها بيش از ساير برنج‌ها است. ولي عملكرد آنها در واحد سطح كمتر از چمپا و گرده است؛ و در مقابل آفات و امراض و خوابيدگي حساس‌اند.

برنج‌هاي صدري داراي اسامي مختلف هستند. صدري دم‌سياه، دم سياه عنبربو، صدري معمولي، صدري اميري، صدري اربابي، صدري دم زرد، دم سرخ، دم سفيد، دودي طارم ـ از انواع معروف صدري مي‌باشند.

برنج‌هاي چمپا

اين گروه از برنج‌ها داراي دانه‌هاي كوتاه و قطورتر از صدري بوده، در مقابل آفات و امراض و عوامل نامساعد مقاوم‌تراند. علاوه بر اين عملكرد آنها در واحد سطح از صدري بيشتر است. ولي ارزش تجاري كمتري دارند.

در اين گروه انواع برنج‌هاي ديررس و زودرس وجود دارند؛ كه مهم‌ترين آنها شامل چمپا رستمي، چمپا سيا، چمپا سفيد می‌باشند. ارقامي كه در گيلان كشت مي‌شوند نیز شامل آگوله، سرخ چمپا، شاهك، چمپاي نازك، چمپاي كوتاه، گرم چمپا و سرد چمپا هستند.

شما می توانید سوالات خود را درباره کشت برنج در اپلیکیشن اگروتک با مشاورین مطرح کنید. 

گياه‌شناسي برنج

برنج گياهي يكساله، علفي، با ريشه افشان و قوي است که معمولا 24 كروموزومي است ولي ارقام تتراپلوئيد (48 كروموزومي) آن نيز وجود دارند. در دانه برنج پوستی به دانه چسبيده معمولاً شلتوك ناميده مي‌شود.

مهم‌ترين جنس این گیاه Oryza و گونه زراعي آن sativa است. در جنس Oryza علاوه بر گونه sativa، گونه glaberrima هم به‌طور محدود در آفريقاي جنوبي كاشته مي‌شود. اما Oryza sativa مورد توجه كشاورزان جهان است و اكثر مزارع برنج دنيا به اين جنس اختصاص دارند. ساير گونه‌هاي اين جنس جنبه زراعي ندارند. برنج معمولاً گياه خودگشني است.

 ريشه

ریشه برنج در لایه فوقانی خاک و در عمق 20 تا 25 سانتی متری قرار دارد. این بخش از گیاه نیاز زیادی به اکسیژن هوا ندارد و از اکسیژن محلول در آب استفاده می‌کند بنابراین با زمين‌هايي سازگار است كه اكسيژن آن به حالت طبيعي كم باشد.

 ساقه

ساقه برنج توخالي، استوانه‌اي و صاف است و حدودا 20-10 گره بر روی آن وجود دارد. ارتفاع بوته برنج در ارقام مختلف از 50 تا 150 سانتي‌متر متغير بوده و گاهی به 200 سانتي‌متر هم مي‌رسد. معمولاً قدرت پنجه‌زني در برنج زياد است؛ و هر بوته برنج معمولاً 4 تا 5 پنجه توليد مي‌كند.

برگ

برگهای برنج يكی در ميان و به‌طور متناوب بر روي ساقه قرار دارند و دارای پهنک باریک می‌باشند. تعداد برگ در انواع برنج متفاوت است و در ارقام زودرس 14 تا 15 برگ، در ارقام ميان‌رس 16 تا 17 و در ارقام ديررس 18 تا 19 می‌باشند. بعضی از ارقام کرکدار و برخی بدون کرک هستند.

خوشه

خوشه برنج که در انتهاي ساقه قرار گرفته از نوع پانيكول است به‌طوري كه داراي شاخه‌هاي فرعي يا محورهاي ثانويه مي‌باشد. روي هر سنبله به‌طور معمول سه گل وجود دارد كه فقط يكي از آنها بارور مي‌شود و دوتاي ديگر عقيم مي‌مانند.

گیاه برنج

آب و هوا

برنج از گیاهان نواحی مرطوب استوايي و مناطق نسبتاً گرم و معتدل است که در مناطقي كه ميزان بارندگي ساليانه 1000 ميلي‌متر داشته باشند محصول خوبی می‌دهد. مهم‌ترين عامل محدودكننده برنج سرما است؛ در مناطق سردسير كشت این محصول امکان پذیر نیست. این گیاه گرما دوست بيشتر از ساير غلات به حرارت نياز دارد به‌طوري كه در طول دوره زندگي به حدود 4000 درجه سانتي‌گراد نيازمند است. حرارت مناسب برنج 30-32 درجه سانتي‌گراد بوده، در مناطقي كه متوسط درجه حرارت روزانه بالاتر از 20 درجه سانتي‌گراد باشد كشت آن موفقيت‌آميز خواهد بود.

درجه حرارت بالا در شب براي برنج مناسب نيست زيرا تنفس در شب‌هاي گرم زياد بوده، مقداري از هيدروكربن‌هايي كه در طول روز تشكيل شده‌اند تجزيه مي‌شود و در نتيجه مقدار محصول كاهش مي‌يابد. براي كم كردن حرارت در شب‌هاي گرم مي‌توان آب داخل كرت‌ها را كه در روز گرم شده، نزديك به غروب خارج نمود و كرت‌ها را با آب خنك پر كرد. گرمي آب موجب رشد و نمو نبات مي‌گردد ولي حرارت‌هاي بيش از 40 درجه سانتي‌گراد براي رشد برنج مناسب نيست؛ زيرا دماي بالاي آب باعث بالا رفتن حرارت خاك شده و موجب توليد سولفيد هيدروژن (SH2) مي‌گردد كه در رشد ريشه اثرات منفي به جا مي‌گذارد.

مقدار كل حرارت مورد نياز ارقام مختلف به شرح ذيل است:

  • ارقام خيلي زوردرس 2100-2000 درجه سانتي‌گراد
  • ارقام ميان‌رس 3500-2400 درجه سانتي‌گراد
  • ارقام ديررس 4500-3500 درجه سانتي‌گراد

با وجود آنکه بيشتر كشتزارهاي برنج در دنيا در دلتاي رودخانه‌ها قرار دارند اما ارتفاع از سطح دريا در كشت برنج چندان تأثيري ندارد، به طوري كه در هندوستان تا ارتفاع 3000 متري و در ايران تا ارتفاع 1400 متري كشت مي‌شود. ولي در اكثر نقاط ايران كشت برنج در ارتفاعات كمتر از 600 متر انجام مي‌شود.

نور

 یکی از مهمترین عوامل در باروری برنج نور است. در مناطق استوايي كه روزها كوتاه و آسمان اكثراً ابري است كيفيت و مقدار محصول نسبت به سایر نقاط پرنور کمتر است. همچنین پراکندگی نور نيز باعث نازك ماندن ساقه، ريزي و نازك ماندن برگ‌ها، عدم تشكيل هيدرات كربن به حد كافي و در نتيجه كاهش نسبت کربن به ازت و كاهش كميت و كيفيت برنج مي‌شود.

رطوبت

رطوبت به ویژه در زمان گلدهي بسيار مؤثر است. مناسبت‌ترين رطوبت 70 الي 80% بوده، در رطوبت كمتر از 40% و بيشتر از 95% گلدهي متوقف مي‌شود. در مناطقي مانند مصر و كاليفرنيا كه رطوبت نسبي پايين است كشت برنج با موفقيت توأم بوده است زيرا ارقام مورد كشت در مقابل رطوبت كم، مقاوم بوده و به خوبي رشد مي‌كنند.

خاك

برنج در انواع خاك‌ها رشد مي‌كند و نسبت به نوع خاك بي‌تفاوت است. برنج در خاك‌هايي كه 40-60% رس داشته و داراي موادآلي پوسيده و كاملاً حاصلخيز باشند؛ بهترين محصول را مي‌دهد. بهترين بافت خاك براي برنج ليموني ـ رسي است. این محصول به تهويه نيازي ندارد بنابراين در خاك‌هاي شني هنگامي كشت مي‌شود كه خاك داراي هوموس و غني از مواد آلي باشد و مقدار مواد غذايي معدني نيز به حد كافي ذخيره داشته باشد. PH مناسب خاک برنج 4 تا 7 است اما مناسبت‌ترين PH براي آن 6/5-5/5 است.

در خاك‌هاي شور برنج خوب رشد مي‌كند ولي در مراحل مختلف رشد مقاومت آن نسبت به شوري فرق مي‌كند. به‌تدريج كه گياه رشد مي‌كند مقاومت آن نيز افزايش مي‌يابد. شوري مانع توليد پنجه مي‌شود بنابراين بايد تراكم كاشت مناسب را حفظ نمود. در زمين‌هاي شور چنانچه آب كافي براي شستشو وجود داشته باشد مي‌توان پس از شستشو، برنج را كاشت و محصول را برداشت نمود. در برنج‌زارهاي كنار درياها نبايد گذاشت آب دريا به مزارع نفوذ نمايد زيرا آبي كه 64% ميلي‌گرم در كيلوگرم نمك داشته باشند براي برنج مضر است.

در صورت نیاز به مراجعه به آزمایشگاه‌های آب و خاک نزدیکترین آزمایشگاه را در مکانیاب اپلیکیشن بیابید. 

دوره رشد برنج

دوره رشد برنج در ارقام مختلف متفاوت است و از حداقل 60 و به‌طور متوسط 90 روز، تا حداكثر 180 روز تغيير مي‌كند.

برنج‌هاي زودرس مانند چمپا 130-120 روز

برنج‌هاي زودرس صدري 160-150 روز

برنج‌هاي خيلي زودرس 60 روز در زمين اصلي 110 روز تمام دوره رشد/ به این نوع برنج كه در گيلان و مازندران كشت مي‌شوند 60 رس هم مي‌گويند؛ این نوع پس از انتقال به زمين اصلي در مدت 60 روز مي‌رسند

تهيه بذر

یکی از مهمترین مسائل مورد توجه کشاورزان تهیه بذر است. تهیه بذر به دو روش متداول است. در شمال كشور رايج است كه بعد از 2 الي 3 سال بذر را از مناطق ديگر تهيه نموده. در روشی دیگر هنگام رسيدن برنج شالیکاران داخل مزرعه شده بوته‌هاي سالم را انتخاب و به اصطلاح خوشه‌كش مي‌كنند و بذر خوب را براي كشت سال بعد انتخاب کنند. اين بوته‌ها به مدت 24 ساعت در مقابل آفتاب خشك مي‌شوند. سپس براي كامل خشك كردن آنها را كندوح نموده، به سقف آويزان مي‌كنند تا در فرصت مناسب آنها را كوبيده و داخل زنبيل كنند. در نهایت آنها را دود مي‌دهند تا آفات و امراض آن را از بين بروند.

در بعضي از مناطق مانند اصفهان، يك قسمت از مزرعه را كه عاري از علف‌هاي هرز بوده، داراي پانيكول‌هاي سالم و دانه‌هاي پر و درست مي‌باشد؛ انتخاب مي‌كنند و پس از خرمنكوبي برنج آنها را به‌عنوان بذر نگهداري مي‌نمايند.

عمليات آماده كردن بذر

آماده كردن بذر براي كاشت در خزانه شامل مراحل زير است:

بوجاري كردن بذر

بوجاری و تمیز کردن بذر، بعد از خشک کردن آن ها به منظور جداکردن بذر علف های هرز، مواد زائد و بذر ناسالم انجام می‌شود.

سبك و سنگين كردن بذور

براي اين كار ابتدا 4-3 كيلوگرم نمك را در 18 ليتر آب حل كرده، سپس بذور را در آن مي‌ريزند. بذرهاي سنگين به ته ظرف رفته و بذرهاي سبك بر روي آب مي‌مانند. بذرهای سبک را دور ريخته و بذور سنگين ته ظرف را جمع‌آوري مي‌كنند و خوب با آب شيرين مي‌شويند تا نمك آن كاملاً زدوده شود.

خيساندن

در مناطق مختلف خيساندن و جوانه‌دار كردن بذور به طرق مختلفي انجام مي‌گيرد. مثلاً در برخی مناطق  بذر مرغوب را انتخاب مي‌كنند و در كيسه‌هايي ريخته آنها را در مسير جريان آب قرار مي‌دهند.

جوانه‌دار كردن

جوانه‌زني به مقدار رطوبت و حرارت بستگي دارد. مثلاً در دماي 10 درجه سانتي‌گراد جوانه‌زني 10 روز طول مي‌كشد. در حالي كه اگر درجه حرارت 27 درجه سانتي‌گراد باشد يك روز براي جوانه‌زني كافي است. پس از آن كه تمام بذور جوانه زدند و طول جوانه‌ها حداكثر به 5 ميلي‌متر رسيد؛ بلافاصله بايد به خزانه منتقل شده و پخش شوند، سپس روي خزانه را با پلاستيك مي‌پوشانند. در مناطق گرم‌تر بذور خيسانده شده را در گوشه حياط يا محوطه محفوظي ريخته، روي آن را با گوني يا پشم مي‌پوشانند و هر چند يكبار روي آنها آب ولرم می‌زنند.

پاشيدن در خزانه

شاليكاران طبق عادت و تجربه خود مقدار 200-150 كيلوگرم بذر را براي يك هكتار زمين اصلي در نظر گرفته، در خزانه مي‌پاشند. در بعضي مناطق بذر را در اواسط يا اواخر اسفندماه در خزانه مي‌پاشند، و با پلاستيك مي‌پوشانند.

نحوه كشت برنج

كاشت نشايي

روش کشت نشایی اغلب در چين، هندوستان، ژاپن و اكثر نقاط ايران در كنار درياچه خزر و اصفهان متداول مي‌باشد. در این روش پس از كاشت بذر در خزانه، هنگامي كه نشاها به رشد كافي رسيدند، به زمين اصلي منتقل مي‌شوند.

خزانه برنج

تهیه خزانه هم همچون نحوه خيساندن و جوانه‌دار كردن بذر برنج در نقاط مختلف متفاوت است.

در استان‌هاي گيلان و مازندران براي تهيه خزانه ابتدا زمين را دو بار با بيل شخم زده، به آن كود دامي كاملاً پوسيده اضافه مي‌كنند و زمين را آب مي‌دهند. در مرحله بعدی زمين را با پا لگدمال کرده، تا كاملاً سفت شود، سپس زمين را كاملاً صاف نموده، به قطعات كوچك 2×3 و 3×3 مترمربع تقسيم مي‌كنند و اطراف آن را مرزبندي مي‌نمايند. در اطراف خزانه نیز جوي‌هايي احداث می‌شود. براي آن كه در مواقع ضروري آب را از كرت‌ها خارج نمايند معمولاً سطح آنها را پايين از خزانه مي‌گيرند.

زمین به دلایل زیر سفت می‌گردد:

  • ريشه‌ها به عمق كمتري نفوذ مي‌كنند
  • در هنگام كندن نشا‌ها مقداري خاك و گل به ريشه آنها چسبيده، در زمين اصلي بهتر رشد ونمو مي‌كنند
  • در زمين سفت آب كمتر نفوذ مي‌كند و زمين باتلاقي نمي‌شود
  • مواد غذايي از دسترس ريشه خارج نمي‌شود
  • آب در سطح زمين به‌طور يكنواخت قرار مي‌گيرد
  • علف‌هاي هرز كمتر رشد مي‌كنند

مزایای خزانه

تهيه خزانه و كشت بذر در خزانه هرچند از نظر زمان طولاني و از نظر اقتصادي گران تمام مي‌شود، داراي محاسن زيادي است؛ كه مهم‌ترين آنها عبارتنداز:

  • در فصل بهار در همه مناطق شرايط براي كشت برنج در زمين اصلي مناسب نيست، كاشت در خزانه و سپس انتقال به زمين اصلي در فرصت مناسب، دوره رشد و رسيدن محصول را جلو مي‌اندازد.
  • برنج در مراحل اوليه زندگي به مراقبت‌هاي زيادي نياز دارد لذا اين مراقبت‌ها در خزانه و در سطح كوچك بهتر انجام مي‌گيرد.
  • در مدت زماني كه برنج در خزانه در حال رشد است برنج‌كاران وقت كافي براي تهيه زمين اصلي خواهند داشت.
  • نشاهاي برنج در خزانه به ارتفاع 20-18 سانتي‌متري مي‌رسند، پس از انتقال به زمين اصلي رشد خود را ادامه داده و با علف‌هاي هرز بهتر رقابت مي‌نمايند.

معايب خزانه

  • چون زمين خزانه سفت مي‌شود ريشه به خوبي رشد نمي‌كند و نمي‌تواند از مواد غذايي موجود در عمق خاك استفاده نمايد.
  • مقدار بذر مصرفي چندين برابر مورد نياز است. بنابراين گياه نمي‌تواند به خوبي رشد نمايد و سيستم ريشه آن به علت تراكم زياد ضعيف مي‌ماند.

پيشنهاداتي جهت بهبود مديريت خزانه

  • استفاده از کود شیمیایی در کنار کود دامی در خزانه
  • ضدعفونی بذرها قبل از پاشیدن با استفاده از یکی از سموم قارچ‌کش جهت جلوگیری از بیماری
  • در مازندران هنگامي كه بوته به ارتفاع 15 سانتي‌متري رسيد عمل نشاءكاري در زمين اصلي را انجام مي‌دهند ولي در گيلان هنگامي كه بوته به 25-20 سانتي‌متري مي‌رسند به زمين اصلي انتقال مي‌دهند. بنابراين رشد گياه در مازندران بهتر از گيلان است.
  • استفاده از گياهان تقويت‌كننده مانند شبدر در خزانه‌ها

 مقدار مصرف بذر

مقدار بذري كه در مناطق مختلف كشور براي كشت خزانه در نظر مي‌گيرند، به مراتب بيشتر از حد لازم است. در استان‌هاي خوزستان، اصفهان و فارس بين 150 الي 200 كيلوگرم بذر استفاده می‌شود. در استان گيلان به‌طور متوسط 120 الي 200 كيلوگرم و حتي در بعضي مناطق اين استان 300 كيلوگرم بذر را در 100 مترمربع مي‌كارند. درحالي‌كه در مازندران مقدار 60-80 كيلوگرم بذر در 100 مترمربع خزانه كاشته مي‌شود. بنابراين كيفيت نشاء در مازندران خيلي بهتر از گيلان است.

زمان كشت بذر در خزانه در برخي از نقاط كشور به شرح ذيل است:

منطقه زمان كاشت بذر در خزانه
گيلان اواسط فروردين
مازندران اواسط فروردين تا اواسط ارديبهشت
گرگان اوايل تا اواخر ارديبهشت
اصفهان اوايل تا اواخر ارديبهشت
فارس اوايل تا اواخر فروردين
زنجان اواسط فروردين تا اوايل ارديبهشت
خوزستان اوايل خرداد تا اوايل تير

مدت زمان نشاء در خزانه

مدت زمان نگهداري برنج در خزانه 40-30 روز است. در گيلان زماني كه نشاء 5-4 برگي شد، و يا بوته به ارتفاع 18 الي 20 سانتي‌متري رسيد، آن را به زمين اصلي منتقل مي‌كنند. در استان مازندران اين كار را هنگامي كه بوته 7 الي 8 برگي شد يا به ارتفاع 20 الي 30 سانتي‌متري رسيد انجام مي‌دهند.

آماده كردن زمين اصلي

زمين اصلي برنج را معمولاً دو بار و گاهي سه بار شخم مي‌زنند. شخم اول را در پاييز و شخم دوم و ساير عمليات را در فصل بهار انجام مي‌دهند. پس از شخم، زمين را مرزبندي کرده و عمليات ديگر مانند كلوخ خورد كردن و صاف كردن به‌وسيله ماله را در آب انجام مي‌دهند. سپس كليه بقاياي گياهي سال قبل را جمع‌آوري و زمين را كاملاً تميز مي‌كنند. تسطيح زمين در داخل كرت‌ها بايد با دقت تمام انجام شود به‌طوري كه آب در تمام سطح كرت يكنواخت و در ارتفاع معين قرار گيرد. داخل كرت‌ها را پس از تسطيح به ابعاد معيني تقسيم مي‌كنند. كرت‌‌ها بدون شيب به ابعاد 25×15 است اما در زمين‌هاي شيب‌دار اندازه آنها را 5×3 و يا 5×4 مترمربع انتخاب مي‌كنند. اگر شيب خيلي زياد باشد، مانند دامنه‌ها، زمين را تراس‌بندي و به‌صورت پلكاني كرت‌بندي نموده، و عمليات آبياري نشاءكاري را انجام مي‌دهند. در سال‌هاي اخير اين كار را با ماشين‌آلاتي مثل تيلر هم انجام مي‌دهند.

كاشت نشاء در زمين اصلي

كندن نشاء از خزانه بايد با دقت زياد انجام شود تا ريشه‌ها قطع نشوند. اگر گل‌ولاي همراه ريشه زياد باشد آن را شستشو مي‌دهند. نشاءها بايد بلافاصله بعد از كندن به زمين اصلي منتقل و كاشته شوند. نشاءها را در دسته‌هاي 250-300 عددي بسته می‌شوند. كارگران نشاءها را روي خطوط موازي و به فواصل معيني مي‌كارند و براي اين كار از ريسمان و طناب و خط‌كش‌هاي مخصوص استفاده مي‌كنند. نشاها به گونه‌ای کاشته می‌شوند که رويشان به طرف نشاهاي كاشته شده باشد يعني به طرف عقب حركت مي‌كنند. كارگران همچنین نشاها را به‌صورت كپه‌اي، يعني حدود 2 تا 4 و گاهي 4 تا 8 بوته را يكي نشا مي‌كنند.

زمان نشاكاري

در شمال كشور اين زمان كاملاً به شرايط جوي بستگي دارد؛ ممكن است از سالي به سال ديگر فرق كند ولي عموماً در اوايل ارديبهشت شروع می‌شود. اگر نشاها از اوايل ارديبهشت تا اوايل خرداد كشت شوند زمان براي پنجه‌زني و رشد خوب، کافی خواهد بود.

چنان چه عمل نشا کاری با دست انجام گیرد، فاصله كاشت عموماً 25×15 سانتي‌متري است، بنابراين تعداد كپه در هكتار حدوداً 250000 خواهد بود. اگر تعداد بوته در كپه 2 تا 4 و حداكثر 5 بوته در نظر گرفته شود، در هر هكتار حدوداً 500000 و حداكثر 1250000 نشاء كشت مي‌شود. هر چه نشا ديرتر كاشته شود فاصله را كمتر مي‌گيرند زيرا عقيده دارند كه تعداد پنجه كمتر مي‌شود.

در سال‌هاي اخير استفاده از ماشين‌هاي نشاكاري متداول شده است. در این روش که هزینه کارگری کاهش چشمگیری دارد، نشاهاي برنج در فواصل معين در عمق مناسب كاشته شده و تعداد كپه‌ها و تعداد نشاها در هر كپه به‌طور مشخص تعيين مي‌شود.

كاشت مستقيم

در بعضي از كشورهاي توليدكننده برنج مانند آمريكا، اروپاي غربي مانند ايتاليا و فرانسه، ژاپن، كوبا، هندوستان و بخشي از ايران کشت برنج به روش مستقیم انجام می‌گیرد. این روش به مقدار زیادی سبب کاهش هزینه‌ها می‌شود.

زمان كاشت مستقیم برنج بستگی به درجه حرارت محيط است و عموماً از اوايل تا آخر فروردين انجام مي‌پذيرد. در کشت مستقیم ابتدا زمين را در فصل پاييز پس از برداشت محصول قبلي به عمق 20 سانتي‌متري شخم زده و در بهار شخم ديگري عمود بر شخم پاييزه مي‌زنند. در بعضي از موارد در بهار فقط زمين را ديسك زده، و سپس مرزبندي و كرت‌بندي مي‌نمايند. عمليات صاف كردن كرت‌ها را به خوبي انجام داده بعد از آماده شدن كرت‌ها آنها را پر از آب كرده، سپس به بذرپاشي اقدام مي‌نمايند. پس از جوانه زدن بذرها آب را از كرت‌ها خارج نموده تا جوانه‌هاي نازك در آب خفه نشوند؛ در بعضي مناطق از بذور جوانه زده استفاده مي‌شود. مقدار بذر مصرفي در كشت مستقيم در زمين اصلي 200-150 كيلوگرم در هكتار است؛ كه منجر به توليد 130 تا 140 و حداكثر 180 الي 220 بوته در مترمربع مي‌گردد. ضدعفوني بذر قبل از كاشت ضروري است. كشت مستقيم به دو صورت انجام مي‌گيرد:

  • كشت بر روي خطوط موازي به فاصله معيني كه كشت و برداشت به آساني انجام مي‌شود.
  • كشت به‌صورت دستپاش كه هيچ‌گونه فاصله بين بوته‌ها در نظر گرفته نمي‌شود.

مزایای كشت مستقيم

  • كاهش هزينه
  • امكان استفاده از ماشين‌آلات جهت شخم زدن، کوپاشی، سم پاشی، مبارزه با علف هرز و…
  • تنظيم تراكم گياه با بذرافشان مناسب
  • امكان كار بيشتر در زمين‌هاي وسيع
  • امكان سمپاشي با پهپاد، در صورت شيوع برخي آفات مانند كرم ساقه‌خوار
  • برداشت به کمک تجهیزات مدرن

معايب كشت مستقيم

  • زمین باید وسعت کافی را داشته باشد
  • در زمين‌هاي شيب‌دار و كوهستاني اين روش امكان‌پذير نيست
  • رشد علف‌هاي هرز زياد است
  • به دلیل نفوذ آب بیشتر مصرف آب بالاتر است
  • در مناطق سردسير در فروردين و ارديبهشت احتمال سرمازدگي وجود دارد
  • چون بذر در آب پاشيده مي‌شود احتمال خفه شدن جوانه‌ها وجود دارد

مشاورین اگروتک به صورت رایگان پاسخگوی سوالات شما در تمامی مراحل کاشت، داشت و برداشت برنج  هستند. 

آبياري برنج

مهمترین مسئله در زراعت آبیاری است. زمان آبياري در گيلان از اواسط فروردين شروع و تا آخر مرداد ادامه مي‌يابد؛ تراكم آبياري اغلب از اواسط ارديبهشت تا اوايل مرداد است. مقدار آب مورد نياز جوانه زدن 20 برابر وزن دانه است.

در تمام دوره رشد گياه در زمان پنجه‌زني، ساقه رفتن، خوشه بستن و گل دادن به حداكثر آب نياز دارد. به‌طور كلي با در نظر گرفتن عوامل جوي جهت داشتن محصولی با کیفیت، حداقل به 20 و حداكثر 50 هزار مترمكعب در هكتار و به‌طور متوسط بين 30 تا 50 هزار مترمكعب آب نياز است.

عوامل مؤثر در مقدار آب مصرفي عبارتند از:

  • درجه حرارت
  • بافت خاك
  • نفوذپذيري خاك
  • تبخير
  • رطوبت موجود در خاك
  • درصد رطوبت محيط
  • وزش باد
  • علف‌هاي هرز
  • ابعاد كرت‌ها
  • دوره رشد نبات
  • مقدار مصرف مواد تقويت‌كننده
  • تراكم و تعداد بوته

برداشت برنج

برداشت برنج در هر منطقه به درجه حرارت و رقم بستگي دارد. برداشت هنگامي صورت مي‌گيرد كه رشدونمو گياه خاتمه يافته، رنگ بوته‌ها به زردي گراييده، دانه سفت شده و زير ناخن شكسته نمي‌شوند.

در شمال كشور برداشت از اول مرداد شروع تا اواسط مهرماه ادامه مي‌يابد. بهترين زمان برداشت در استان‌هاي گيلان و مازندران شهريورماه است كه 80% برنج در اين ماه برداشت مي‌شود. در استان خوزستان برداشت در ماه‌هاي مهر، آبان، آذر و در استان اصفهان از اوايل شهريور تا اواسط مهر انجام مي‌شود.

روش‌هاي برداشت

برداشت برنج عموما توسط کارگران انجام می‌شود. هر کارگر در روز 1500-1000 متر مربع را درو می‌کند. کارگران پس از بریدن ساقه‌ها آنها را به‌صورت كوپه به‌طوري‌كه ساقه روي زمين خوشه بالا قرار گرفته مي‌دهند؛ تا هوا و آفتاب به خوبي در داخل دسته نفوذ و جريان داشته باشد قرار می‎دهند.

پس از خاتمه برداشت دسته‌هاي برنج را به مدت 24 ساعت در مقابل آفتاب نگه داشته سپس دسته‌ها را به كندوح يا انبار حمل مي‌كنند تا خشك شوند و در فرصت مناسب آنها را مي‌كوبند. بعضي از شاليكاران دسته‌ها را به اتاق مخصوصي حمل کرده و در گوشه اتاق هيزم روشن كرده و برنج را خشك مي‌كنند؛ دودي كه در اتاق به‌وجود مي‌آيد برنج را دودي كرده و به برنج دودي معروف است.

در سال‌هاي اخير همچنین از تجهیزات مخصوص برداشت برنج استفاده می‌شود که سبب افزایش سرعت کار می‌شود.

 

 

مناطق برنج‌كاري زمان كاشت زمان برداشت
گيلان انزلي

رشت

لاهيجان

نشاكاري در زمين اصلي اواسط ارديبهشت‌ماه اوايل شهريور تا اواسط مهرماه
مازندران تنكابن

چالوس

نوشهر

آمل

بابل

قائم‌شهر

ساري

كاشت در زمين اصلي اواخر ارديبهشت‌ماه اواسط شهريور تا اواسط مهرماه
گلستان گرگان كاشت در زمين اصلي اوايل تا اواخر خردادماه اوايل شهريور تا آخر مهرماه
فارس استهبان

جهرم

داراب

فيروزآباد

كازرون

كامهرمز

نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت‌ماه اوايل تا اواخر آذرماه

آبان تا اواسط آذرماه

آبان تا اواسط آذرماه

اواسط مهر تا اواسط آبان‌ماه

اواسط مهر تا اواسط آذرماه

اواسط آبان تا اوايل آذرماه

اصفهان لنجانات

مباركه

نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت‌ماه

نشاكاري در زمين اصلي اواخر فروردين‌ماه

اوايل شهريور تا اواخر مهرماه

اوايل شهريور

خوزستان اهواز

بهبهان

دزفول

نشاكاري در زمين اصلي اواخر خرداد تا اواخر تير اوايل آبان تا اواخر آذرماه

اوايل آبان‌ماه

اوايل آبان تا اواخر آذرماه

آذربايجان غربي اروميه

ماكو

نقده

نشاكاري در زمين اصلي اواسط ارديبهشت تا آخر خردادماه اواخر مهر تا اواسط آبان‌ماه

اوايل مهرماه

اوايل مهرماه

كرمانشاه اسلام‌آباد

پاوه

قصرشيرين

كرمانشاه

نشاكاري در زمين اصلي اواسط فروردين تا اواسط ارديبهشت

نشاكاري در زمين اصلي اواسط ارديبهشت تا اواسط خرداد

نشاكاري در زمين اصلي اواسط فروردين تا اواسط ارديبهشت

نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت تا اوايل تيرماه

اوايل شهريور تا اواخر مهرماه
خراسان طبس

كلات و

ساير نقاط

نشاكاري در زمين اصلي اوايل تا اواخر فروردين اوايل تا اواخر مردادماه
زنجان زنجان نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت‌ماه اواسط مهرماه
كردستان سنندج نشاكاري در زمين اصلي اواسط ارديبهشت‌ماه اواسط مهرماه
ايلام ايوان و ساير نقاط نشاكاري در زمين اصلي اوايل خرداد اواسط مهرماه
آذربايجان شرقي مياندوآب و ساير نقاط نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت تا اوايل خرداد اواسط شهريور تا اواخر مهرماه
سيستان و بلوچستان ايرانشهر

چاه‌بهار

سراوان

نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت تا اوايل خرداد

نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت تا اوایل خرداد

نشاكاري در زمين اصلي اوايل ارديبهشت تا اوايل خرداد

اوايل مهرماه

 

تقويت خاك و تغذيه

براي تقويت زمين‌ مصرف کود ضروری است. كود دامي بايد كاملاً پوسيده و فاقد بذر علف‌هاي هرز بوده و پس از پخش بر روي زمين با شخم اول به زير خاك برده شود. علاوه بر كودهاي سبز و كود دامي مصرف كودهاي شيميايي نيز لازم است. مصرف كودهاي شيميايي به بافت خاك، رقم مورد كشت و روش‌هاي كاشت بستگي دارد. ميزان، زمان مصرف و نوع كودها بايستي بر اساس آزمون خاك صورت گیرد. با مصرف اصولي و صحيح عناصر مي‌توان عملكرد را تا سقف 8 تن در هكتار افزايش داد.

ازت

ازت در افزايش تعداد پنجه، سطح برگ، تعداد خوشه در بوته و تعداد دانه در خوشه و افزايش تشكيل پروتئين‌ها نقش داشته و موجب تسريع رشد، سهولت تنفس، شادابي و رنگ بوته‌ها و افزايش مقدار پروتئين مي‌شود.

ازت خاك زود شسته مي‌شود بنابراین هنگامی باید مصرف شود كه گياه در آن زمان به آن احتياج دارد. ازت در برنج تا تشكيل پانيكول مورد استفاده بوده، گياه به خوبي از آن استفاده مي‌كند. از آن به بعد مصرف ازت باعث ورس مي‌شود. بهترين زمان مصرف 30-20 روز قبل از تشكيل پانيكول مي‌باشد. در موقع پخش كود، آب در داخل كرت‌ها بايد كاملاً ساكن باشد تا كود همراه آب خارج نشود و كرت به‌طور يكنواخت از كود استفاده نمايد.

ازت از اندام‌هاي مسن به اندام‌هاي جوان انتقال پيدا مي‌كند. بنابراين علايم كمبود در بافت‌هاي مسن شروع شده؛ به بافت‌هاي جوان پيشروي مي‌كند. ابتدا رنگ برگ‌ها سبز كم‌رنگ شده، اين علائم به‌صورت لكه‌هايي در مزرعه نمايان سپس تمام مزرعه را فرا مي‌گيرد. در نهایت موجب كاهش تعداد پنجه، كاهش تعداد خوشه، تعداد دانه در خوشه و افت عملکرد محصول می‌شود.

فسفر

فسفر مهم‌ترين عنصر در توليد محصول به حساب مي‌آيد؛ و در كليه واكنش‌هاي بيوشيميايي و تركيبات انرژي‌زا و مكانيسم انتقال انرژي دخالت دارد. این عنصر در گياه برنج باعث توسعه ريشه و توليد ريشه‌هاي قوي، ساقه‌هاي ضخيم، افزايش پنجه‌زني، پرحجم شدن دانه‌ها، افزايش مقدار محصول و بالاخره زودرسي مي‌شود. كود فسفره نبايد بيش از حد مصرف شود، زيرا علاوه بر ايجاد محدوديت در جذب عناصر ريزمغذي به خصوص روي، سبب تجمع كادميم در برنج نيز مي‌شود.

كمبود فسفر ابتدا از اندام‌هاي مسن گياه آغاز مي‌گردد. برگ‌هاي مسن سبزتر، باريك و كوتاه مانده، ساقه باريك مي‌شود. علاوه بر اين تعداد پنجه، خوشه و تعداد دانه در خوشه نيز كاهش مي‌يابد. با پيشروي كمبود، در سطرح برگ‌ها آنتوسيانين جمع شده و رنگ قرمزي به خود مي‌گيرد. فسفر در ابتدا به ريشه سپس به ساقه، برگ و دانه مي‌رسد، و هنگام رسيدن دانه به حداكثر خود در دانه مي‌رسد.

طبق آزمايشات و تحقيقات به عمل آمده، مقدار مصرف بايد با در نظر گرفتن كليه شرايط و بر اساس آزمون خاك تعيين شود اما عموما كود فسفره بايد در عمق حدود 7 الي 8 سانتي‌متري، با خاك مخلوط شود.

کمبود فسفر

پتاسيم

پتاسيم در هيچ‌يك از تركيبات مهم گياهي مانند پرتوپلاسم، چربي‌ها و سلولز وجود ندارد؛ ولي به‌عنوان كاتاليزور عمل مي‌كند و نقش مهمي در عمل فتوسنتز دارد.

این عنصر همچنین سبب تكميل عمل لقاح، انتقال نشاسته از برگ به دانه، مقاومت گياه در مقابل آفات و امراض، فعال نمودن آنزيم‌ها، كنترل تبخير و تعرق از طريق روزنه‌ها، تأخير در ريزش برگ‌ها، افزايش تعداد دانه و وزن هزار دانه مي‌شود.

كمبود پتاسیم ابتدا از برگ‌هاي مسن آغاز مي‌شود و در صورت پيشرفت به برگ‌هاي جوان نيز سرايت مي‌كند. در اثر كمبود پتاسيم نوك و حاشيه برگ‌ها سوختگي قهوه‌اي رنگ پيدا كرده؛ در نهايت برگ خشك مي‌شود و گياه از بين مي‌رود.

كلسيم

كلسيم نسبت به منيزيم و پتاسيم در گياه برنج كمتر متحرك است بنابراين كمبود آن در گياه ابتدا از برگ‌هاي جوان آغاز مي‌شود. كلسيم جز ساختمان ديواره سلولي بوده، به‌عنوان فعال‌كننده آنزيم‌ها، تنظيم فشار اسمزي سلول‌ها، تنظيم نسبت كاتوين‌ها و آنيون‌ها عمل مي‌كند. اين عنصر مقاومت گياه برنج را به بلايت افزايش مي‌دهد.

نسبت بالاي Na/Ca، Fe/Ca و Mg/Ca جذب كلسيم را كاهش مي‌دهد. كاشت طولاني برنج موجب افزايش نسبت آهن و منيزيم مي‌شود. از طرف ديگر مصرف زياد ازت و پتاسيم افزايش نسبت‌هاي NH4/Ca و K/Ca را به دنبال داشته، جذب كلسيم را كاهش مي‌دهد. گذشته از مسئله وجود كلسيم در خاك و قابليت جذب آن، درون گياه نيز مشكل انتقال كلسيم به كمبود كلسيم موجب اختلال در رشد ريشه گرديده، گياه را در معرض مسموميت آهن قرار مي‌دهد.

منيزيم

منيزيم جزيي از ساختمان كلروفيل محسوب مي‌شود و در فتوسنتز نقش اساسي ايفا مي‌نمايد. این عنصر علاوه بر آنکه در تنفس سلول‌ها اهميت به سزايي دارد، سبب تشكيل نشاسته در دانه برنج گشته و در تشكيل كربن هيدرات‌ها (قندها) تأثير فراوانی دارد. تقویت سوخت و ساز گیاه و تنظیم جذب فسفر نیز بر عهده منیزیم می‌باشد.

كمبود منيزيم خطرات سرما را افزايش مي‌دهد. عدم تشكيل كلروفيل و ضعف گياه كاهش رشد ريشه، را باعث مي‌شود. برگ‌هاي جوان زرد شده و نيمه‌باز باقي مي‌مانند. منيزيم درون گياه قابل انتقال بوده، علايم كمبود بيشتر در اندام‌هاي مسن ظاهر مي‌شود.

روي

روي علاوه بر آنکه كاتاليزور و فعال‌كننده آنزيم‌ها است در رشد ريشه‌ها و سنتز پروتئين‌ها در سيستم‌هاي آنزيمي، اثرات بسيار مفيد دارد و منجر به کاهش تجمع كادميم و كاهش مسموميت بور مي‌شود.

روي در خاك شسته نمي‌شود بلكه تثبيت مي‌گردد و بيش از 90% آن در سطح خاك و در عمق 5-0 سانتي‌متري باقي مي‌ماند.

كمبود روي در خاك‌هاي آهكي، PH بالا، خاك‌هاي شني و خاك‌هاي سبك كه مدت طولاني زير پوشش آب هستند (شاليزارها) بيشتر مشاهده مي‌شود. كمبود روي باعث كاهث اكسين، كلروفيل و كاهش كربوهيدرات‌ها در برگ مي‌شود. روي عموماً قابل انتقال است و كمبود اغلب از اندام‌هاي جوان آغاز مي‌شود به‌طوري كه گياه حالت ريزبرگ به خود گرفته و رشد سلول‌هاي مريستمي متوقف مي‌شود و در نتيجه درخت يا گياه كوتوله مي‌ماند. كمبود روي باعث عدم تشكيل پروتئين‌ها و اسيدهاي آمينه مي‌شود. نسبت‌هاي Fe/Zn و P2O5/Zn در جذب روي در برنج‌زارها اهميت خاصي دارد.

کمبود روی

منگنز

اين عنصر به‌عنوان نقش كليدي در فرآيندهايي مانند متابوليسم ازت و پروتئين‌ها، هورمون‌ها، فتوسنتز تشكيل دانه گرده، عمل لقاح و تعرق ایفا می‌کند. منگنز فعال‌كننده بسياري از آنزيم‌ها مانند دهيدروژنازها، كربوكسيلازها و كناز مي‌باشد و در تشكيل و پايداري كلروپلاست‌ها، ساخت پروتئين و احياي نيترات‌ها نقش دارد. منگنز در متابوليسم كربوهيدارت‌ها، واكنش فسفري شدن و در چرخه اسيدسيتريك نیزموثر است. منگنز در تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه مؤثر بوده، در نتيجه عملكرد را در واحد سطح افزايش مي‌دهد. از نقش‌هاي مهم ديگر منگنز آزادسازي اكسيژن فتوسنتز از كلروپلاست‌ها است.

 

منگنز در گياه متحرك نبوده بنابراين كمبود ابتدا از اندام‌هاي جوان آغاز مي‌شود. در اين حالت بين رگبرگ‌ها سبز كم‌رنگ، جوانه‌هاي برگ كوتاه، سيستم ريشه و پنجه‌زني ضعيف مي‌ماند. كمبود منگنز با كمبود فسفر همراه است. غلظت زياد آهن جذب منگنز را كاهش مي‌دهد. همچنين يون‌هاي NH4، Mg و Ca جذب منگنز را مختل مي‌كنند، و سولفور هيدروژن جذب آن را كاهش مي‌دهد.

مس

مس به میزان بسیار اندک جذب می‌شود. این عنصر در تشكيل پروتئين‌هاي پلاستوسيانين، تشكيل دانه برنج، ساخت پروتئين‌هاي دانه و فعال نموده بسياري از آنزیم‌ها نقش بسیار موثر دارد. همچنین همانند ساير عناصر ريزمغذي در مقاومت گياهان به بيماري‌ها ايفاي نقش مي‌كند.

مس قابليت حركت در گياه را نداشته بنابراين كمبود آن از اندام‌هاي جوان گياه آغاز مي‌شود. برگ‌ها عموماً سبز متمايل به آبي، نوك برگ‌ها جمع شده و به‌صورت نوك تيز درمي‌آيند. جوانه‌زني كاهش مي‌يابد، قدرت رشد دانه گرده كاهش داشته در نتيجه عقيمي افزايش مي‌يابد.

کمبود مس

بور

بور در خاك به‌صورت بورات‌هاي سديم و كلسيم يافت مي‌شود. ولي در سيستم‌هاي بيولوژيكي و محلول خاك عموماً به‌صورت اسيد بوريك B(OH)3 وجود داردكه اسيدي خيلي ضعيف است.

بور کمک می‌کند تا عمل تلقیح بهتر انجام شود. همچنین تعداد دانه در خوشه را افزایش داده و موجب پر شدن دانه گشته و امكان افزايش وزن هزار دانه را فراهم مي‌آورد. میزان آب و نسبت Ca/K در گیاه توسط این عنصر انجام می‌شود

علايم كمبود ابتدا در برگ‌هاي جوان ظاهر مي‌شود. نوك جوانه‌هاي برگ مانند كمبود كلسيم سفيد و جمع شده، مرگ نقاط رويشي و عدم تشكيل خوشه برنج مشاهده مي‌شود؛ همچنین سبب كاهش ارتفاع گياه می‌شود. كمبود در اراضي برنج كمتر اتفاق مي‌افتد ولي ممكن است در خاك‌هاي شني، خاك‌هاي اسيدي و خاك‌هاي غني از مواد آلي رخ دهد.

کمبود بور

با وارد کردن آزمایش خاک در بخش توصیه‌کودی اپلیکیشن اگروتک، توصیه کودی زمین خود را به صورت رایگان دریافت کنید.

آفات

حمله آفات به مزارع برنج بسته به نوع وشدت وزمان خسارت باعث کاهش شدید عملکرد و کیفیت محصول  می شوند. همچنین با زمستانگذرانی در بقایا و زمین باعث آلودگی مجدد در فصل بعد می شوند. آفات مهم برنج عبارتند از:

كرم ساقه‌خوار برنج

کرم ساقه خوار با نام عملی Chilo suppressalis یکی از آفات مهم محصول برنج در جهان می‌باشد. این حشره، گیاه برنج را از مرحله نشاء تا رسیدگی محصول مورد حمله قرار می‌دهد. اگر چه این آفت در سراسر جهان پراکنده است ولی بیشترین خسارت آن در قاره آسیا می‌باشد. این گونه مهمترین آفت شالیزارهاي شمال ایران و برخی مناطق دیگر کشور محسوب می‌شود. میزان انتشار آن در مناطق گیلان، مازندران، گلستان، الموت، قزوین، طارم، زنجان، اصفهان و میانه بیشتر از سایر نقاط کشور است. حضور این آفت در قاره آفریقا و مصر، مالاوي و تانزانیا تاکنون اثبات نشده است.

این آفت به شکل حشره بالغ، تخم، لاور و شفیره می‌باشد. خسارت اصلی این آفت مربوط به مرحله لاوری آن می‌باشد. در این مرحله آفت قهوه‌ای متمایل به خاکستری و دارای پنج نوار تیره است که سه نوار در قسمت پشتی و دو نوار در قسمت پهلوها قرار دارند. نوارهای پشتی کمرنگ ترند. طول الروهای کاملا رشد یافته 17 تا 26 میلیمتر می‌باشد.

این آفت زمستان را به صورت لاروهاي بالغ داخل ساقه‌هاي باقی مانده برنج و یا علفهاي هرز داخل و اطراف مزرعه سپري میکند. از اوایل فروردین و با گرم شدن هوا، لاروها تبدیل به شفیره‌هاي بدون پیله‌اي شده در داخل ساقه‌هاي باقی مانده از سال قبل در کنار سوراخی که توسط لارو ایجاد شده تشکیل می‌گردد.

کرم ساقه خوار برنج

خسارت پارانشیمی همزمان با تغذیه لاورهای سن اول هر نسل روی برگ گیاه برنج در مرحله خزانه و زمین اصلی رخ می‌دهد. این علامت به صورت خطوط موازی و سفید رنگ ناشی از تغذیه پارانشیم برگ برنج توسط لاور آفت می‌باشد.

خسارت غلاف برگ با تغذیه لاورهای سنین اولیه هر نسل رخ می‌دهد. این علامت با تغذیه لاورها از قسمت درونی غالف برگ برنج و زردی عمومی غلاف برگ قابل مشاهده بوده و معمولا دو تا سه هفته بعد از نشاکاری در زمین اصلی دیده می‌شود.

خسارت مرگ جوانه مرکزی همزمان با تغذیه لاورهای سنین مختلف نسل اول در زمین اصلی رخ می‌دهد. این علامت مربوط به زمانی است که لاورها وارد ساقه اصلی برنج شده و با تغذیه از بافت درونی ساقه موجب زرد و خشک شدن آن خواهند شد. این علامت را به اصطلاح hearts dead گویند و در مرحله رویشی گیاه رخ می‌دهد.

خسارت سر سفیدی خوشه مربوط به خسارت نسل دوم آفت است که مصادف با خوشه رفتن و گل دادن گیاه برنج در مرحله زایشی می‌باشد. تغذیه لاور از قسمت درونی ساقه مانع حرکت شیره گیاهی و پر شدن دانه‌ها شده و همین امر منجر به سفید شدن خوشه می‌شود که به اصطلاح heads white گویند. خوشه‌های سفید و پوک شده برنج در مزرعه به حالت افراشته نسبت به خوشه های سالم قابل مشاهده می‌باشند.

به منظور ردیابی آفت و تعیین زمان مناسب مبارزه با آفت از تله های دلتا یا جکسون و یا بالی شکل با کارت چسبنده به همراه فرمون استفاده می‌شود. این نوع از تله‌ها به فاصله 70 متر از یکدیگر در مزرعه نصب می‌شوند. تله‌ها از اوایل کشت برنج در مزرعه نصب شده و نمونه برداری دو بار در هفته تا آخرین شکار پروانه ادامه می‌یابد. چسب تله‌ها به دلیل خشک و غیر موثر شدن هر یک یا دو ماه و رهاسازها هر 20 الی 30 روز تعویض می‌شوند. تله‌های فرمونی در ارتفاع بالاتر از ارتفاع بوته برنج نصب می‌شوند. استفاده از تله‌های نوری یا فانوسی در مزارع برنج نیز در بررسی حضور و تعیین جمعیت آفت کاربرد دارد. استفاده از تله‌های نوری با استفاده از انرژی خورشیدی (فوتوسل) توصیه می‌شود. نصب تله‌ها در ارتفاع 170 سانتیمتری از سطح زمین برای جلب بیشتر شبپره‌ها است. این تله ها روی یک قیم نصب می‌شوند.

یکی از روشهای مرسوم در کنترل بیولوژیک در زراعت برنج استفاده از توانایی انگلی کردن تخم آفات مختلف برنج به ویژه ساقه خوار برنج توسط زنبور تریکوگراما است. براساس تحقیقات انجام شده بهترین زمان مناسب رهاسازی زنبور تریکوگراما هنگام تخمگذاری حشرات کامل بر روی بوته های برنج می‌باشد. برای اثر بخشی اجرای این تاکتیک در شالیزار آگاهی از زیست شناسی آفت و فنولوژی گیاه برنج حائز اهمیت می‌باشد. برای اینکار لازم است از ابتدای ظهور این آفت، تله های نوری، فانوسی و یا تله دلتاب حاوی فرمون در مزارع برنج نصب شوند. با توجه به تنوع وسیع دشمنان طبیعی در زیست بوم شالیزار، حمایت از دشمنان طبیعی و کاربرد هوشمندانه آفتکش‌های زیست سازگار باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.

سوراخ ایجاد شده روی ساقه برنج توسط کرم ساقه خوار

شب پر تک نقطه ای

گرچه هر ساله نوسانات جمعیتی شب پره تک نقطه‌ای وجود دارد، اما شیوع آن به صورت پراکنده در مقیاس محلی یا گسترده ممکن است رخ دهد ودر صورت عدم وجود برنامه‌های ردیابی منظم و مبارزه به موقع، گاهی ممکن است خسارت قابل توجهی به محصول وارد شود. گیاهان مورد حمله ممکن است بیش از 25 درصد دچار بی‌برگی شوند بدون آن که خسارت قابل توجه به عملکرد وارد گردد. تغذیه لاور با توجه به شرایط محیطی و زمان آلودگی متفاوت خواهد بود. اجرای شیوه‌های خاکورزی حفاظتی برای کاهش فرسایش خاک و حفظ انرژی ممکن است بر جمعیت آفت تأثیر بگذارد و شرایط بدون خاکورزی یا کم خاکورزی بهترین شرایط را برای رشد جمعیت آفت فراهم می‌کند. این آفت در شالیزارهای شمال از جمله آفات درجه دو و سه می‌باشد و دربرخی از سالها به علت مساعد بودن شرایط محیطی روی ارقام دیرکاشت، کشت مجدد و راتون ایجاد خسارت می‌کند.

لاورهای جوان به رنگ سبز روشن (زیتونی) در حالی که لاورهای مسن قهوه ای مایل به زرد تا سبز خاکستری بسته به تغذیه و شرایط اقلیمی هستند. سر لاور قهوه ای مایل به سبز با تعدادی شبکه تیره میباشد. لاورها با علامت شبیه A در جلوی پیشانی تشخیص داده می‌شوند. لاورهای بالغ با چند نوار خاکستری تا سیاه در طول بدن مشخص می‌شوند. در طرفین بدن دو نوار روشن کم رنگ طولی وجود دارد که از پشت قفسه سینه شروع و تا بخش انتهایی ادامه دارد. اندازه الروهای کامل 33 تا 40 میلیمتر است.

لارو شب پره تک نقطه ای

لاور این آفت از قسمتهای مختلف گیاه برنج از قبیل برگ، خوشه و سایر اندامهای هوایی محصول تغذیه می‌کند. در سنین اول، لاور فقط از پارانشیم برگ ولی در سنین بالا از تمام قسمتهای برگ تغذیه می‌نماید. آلودگی این حشره در اواخر فصل زراعی برنج به خصوص 3 تا 4 هفته قبل از خوشه دهی اتفاق میافتد. خسارت تغذیه‌ای این حشره عموماٌ از قسمتهای انتهایی برگهای برنج می‌باشد. در صورت تغذیه از برگها چنانچه به طور متوسط 25 تا 30 درصد گیاه برنج بدون برگ شوند، عملکرد بیش از 50 درصد کاهش خواهد یافت. تغذیه لاور آفت از خوشه‌های برنج به دفعات دیده شده است و در تراکم بالا ممکن است حتی جوانه انتهایی نیز قطع شود. خسارت آفت در شالیزارهای شمال ایران به خصوص در استان گیلان در اواخر مرداد یا اوایل شهریورماه که مصادف با ظهور خوشه برنج است، اتفاق میافتد. در این هنگام لاورها خوشه های برنج را شدید مورد حمله قرار داده و در اثر تغذیه از خوشه ها موجب قطع و ریزش آنها می‌شود در نتیجه خوشه‌های زیادی به همراه دانه به زمین می‌ریزند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر پرورش گیاه برنج پس از برداشت (برنج رتون) رونق یافته است، محصول فوق میتواند به عنوان میزبان اصلی مورد حمله این حشره قرار گیرد و خسارت زیادی به محصول برنج وارد نماید.

از بین بردن علفهای هرز به خصوص سوروف حاشیه مزارع برنج در زمان فعالیت آفت توصیه می‌گردد. به دام اندازی انبوه آفت با ایجاد تله های گودالی و حفر کانال به عمق 30 سانتیمتر در حاشیه مزارع با ایجاد شیارهای عمیق با طرفهای شیب دار در اطراف مزارع و ریختن طعمه مسموم داخل آن برای جلوگیری از تهاجم و پراکنش لاورها توصیه شده است اما این رویکرد به ندرت در عمل استفاده می‌شود. جمع آوری لاور و شفیره آفت در پای بوته از روشهای کنترل مکانیکی آفت است. رهاسازی اردک و ماهی در اراضی غرقاب نیز توصیه می‌شود.

همچنین نصب تله‌های نوری (الکتریکی و فانوسی) در مزرعه برای بدام اندازی انبوه حشرات بالغ توصیه می‌شود.  استفاده از تله‌های نوری به صورت یک تله به ازای 3.2 هکتار برای شکار شب پره استفاده میشود. برای این منظور به منظور کاهش هزینه برق توصیه می شود که چند ساعت بعد از غروب آفتاب لامپها روشن شود و لزومی ندارد لامپها تا صبح روشن باشد.

از پارازیتوئیدهای مهم تخم آفات برنج زنبور تریکوگراما است. رهاسازی زنبور تریکوگراما 7 روز پس از اولین شکار حشرات کامل طی سه نوبت به فاصله هر هفته توصیه می‌شود. علاوه بر زنبور تریکوگراما، زنبور پارازیتوئید دیگری به اسم Telenomus minimus Ashmead موجب پارازیته شدن دستجات تخم آفت می‌گردد. مگس پارازیتوئید Winthemia spا ز خانواده Tachinidae از دشمنان شب پره تک نقطهای بوده که لاور شبپره را پارازیته میکند. زنبورهای جنس  Apanteles sp نیز روی این حشره فعالیت دارد.

به دلیل فعالیت تغذیه ای لاورها از بوته های برنج، محلولپاشی در غروب و شبها توصیه میشود. ترجیحاً توصیه میشود که سمپاشی بر علیه این آفت با کرم ساقه خوار برنج و برگخوارها تلفیق شود. از حشره کش های مایع توصیه شده جهت کنترل کرم ساقه خوار برنج نمی توان استفاده نمود.

خسارت ناشی از تغذيه الرو شب پره تک نقطه ای

كرم سبز برگ‌خوار برنج

کرم سبز برگخوار برنج یک حشره تکخوار و آفت درجه دوم برنج محسوب می‌شود. این آفت به گیاهان خانواده (Poaceae گندمیان یا گرامینه) حمله می‌کند. این آفت هم اکنون در استانهای گیلان و مازندران انتشار دارد. کرم سبز برگخوار برنج در برخی از سالها به علت تغییرات شرایط آب و هوایی به خصوص افزایش رطوبت و طولانی تر شدن شرایط ابرناکی به عنوان آفت اقتصادی و مخرب ظهور مییابد.

این آفت دارای سه سن لاروی است که همه سنین از برگ برنج تغذیه میکنند. در سنین اولیه به رنگ سبز روشن یا سبز مایل به زرد می‌باشند، اما با افزایش سن، به رنگ سبز تیره در می‌آیند. لاورهای جوان کم تحرک بوده و از پارانشیم رویی برگ تغذیه میکنند و سبب بوجود آمدن لکه های طولی باریک و زرد تا سفید رنگ میگردند. لاورهای سنین بالا از حاشیه برگ شروع به تغذیه کرده حالت کنگرهای به برگ می‌دهند. چنانچه سن و تراکم لارو افزایش یابد از تمام قسمتهای برگ به استثنای رگبرگ اصلی تغذیه می‌نمایند. اساساً تغذیه لاورهای این آفت موجب اختلال در فرآیند فتوسنتز می‌گردد.

لرو کرم سبز برگخوار برنج

این حشره به ندرت باعث کاهش عملکرد محصول برنج می‌گردد و در اغلب موارد احتیاج به کنترل این آفت نمی‌باشد.  در تراکم کم تا متوسط این آفت در مزرعه لارو این حشره باعث ایجاد تعادل بیولوژیکی و کاهش توده گیاهی (تنک شدن گیاه برنج) شده و به عنوان یکی از اجزای مهم زنجیره غذایی برای دشمنان طبیعی در حفاظت از این دشمنان می تواند موثر باشد. علاوه بر این لاور آفت برای تغذیه ماکیان و ماهی در صورت کشت مخلوط برنج- اردک یا برنج- ماهی می تواند استفاده شود.

مصرف بهینه و تقسیطی کودهای نیتروژنه در شالیزار از خسارت بیشتر آفت جلوگیری خواهد نمود. زیرا در صورت استفاده بیش از حد توصیه کارشناسی،گیاه برنج سبزتر و لطیفتر شده ولاورها به راحتی از برگها تغذیه کرده و شرایط را برای رشد و نمو لاورها مطلوب تر مینماید. تخمهای این حشره بوسیله زنبوران تریکوگراما  Trichogramma sp پارازیته می‌شوند.

معمولا این آفت نیاز به کنترل شیمیایی در نسلهای مربوط به ماههای فروردین و اردیبهشت ندارد. در نسلهای خرداد و تیر و چنانچه شرایط آب وهوایی مساعد و تراکم آفت بالا باشد، با نظارت کارشناسان حفظ نباتات در صورت ضرورت میتوان از سموم مجاز و ثبت شده استفاده نمود.

خسارت کرم سبز برگخوار برنج: به ترتیب از راست خسارت لارو سن سوم- خسارت لارو سن دوم- خسارت لارو سن اول

کرمهای ساقه خوار سزامیا

کرمهای ساقه خوار جنس سزامیا در ایران در اکثر مناطق کشت ذرت با میزان خسارت متفاوت وجود دارد. این ساقه خواران قادر هستند به انواع گیاهان تک لپه ای حمله کنند ولی ذرت خوشه ای، ذرت بلال، نیشکر، برنج و سودان گراس را به سایر میزبان‌ها ترجیح می‌دهند. این حشره در بهار به گندم و جو و در تابستان و پاییز به برنج و ذرت حمله کرده و بین میزبان‌های ثانوی، لوئی، سوروف، یوالف وحشی، چچم، مرغ و قیاق را ترجیح می‌دهد.

لارو آفت پس از خارج شدن از پوسته تخم به صورت گروهی، با جویدن ساقه و قسمت‌های داخلی غلاف تغذیه خود را آغاز می‌کند. با رشد گیاه به ساقه نفوذ کرده و با ایجاد سوراخ‌های گرد، شروع به تغذیه از داخل ساقه می‌نمایند در نتیجه، استقامت ساقه های آلوده بسیار کم میشود، به طوری که با نسیم و باد می‌شکنند. تاثیر فعالیت های تغذیه‌ای این آفت در مرحله تولید پنجه اتفاق افتاده و تغذیه از قاعده بوته باعث پژمردگی می‌شوند در این حالت برگ‌های مرکزی به سهولت جدا می‌گردند و باعث ایجاد خسارت dead heart می‌شود. این فعالیت تغذیه‌ای باعث افزایش شدید تعداد پنجه‌ها می‌شود اما در زمان برداشت گیاهان غیر آلوده دارای تعداد بیشتری از پنجه می‌باشند که نشان می‌دهد افزایش ابتدایی تعداد پنجه در گیاهان آلوده منجر به افزایش تعداد پنجه در زمان برداشت نمی‌شود. تولید پنجه‌های جبرانی منجر به افزایش عملکرد محصول نمی‌شود زیرا آنها تولید گل آذین و خوشه نمی‌کنند. تغذیه لارو آفت همچنین باعث کاهش شدید تعداد دانه های پر شده می‌گردد. آلودگی برنج به لارو این آفات در مرحله آبستنی (booting) با کاهش تعداد پنجه‌های تولید شده در زمان تشکیل طی white dead باعث کاهش عملکرد محصول می‌گردد.

لارو سمت راست Sesamia nonagriodes- لاور سمت چپ S.cretica

قطع بوته های برنج در محل طوقه در زمان برداشت، یخ آب زمستانه، شخم زمستانه در اسفند ماه وقتی که اکثریت لاروها به سطح آمده و در داخل کلش برنج به شفیره تبدیل می‌گردند، از بین بردن علف های هرز میزبان نظیر لوئی، نی و غیره در اطراف مزارع برنج، جمع آوری و معدوم باقیمانـده گیاهی با رعایت کامل اصول فنی و صحیح با نظارت کارشناسان فـنـی توصیه می‌شود. همچنین در میان دشمنان طبیعی این کرم‌های ساقه خوار،  Telenomus basseolae با قدرت جسـتجوگری بـالا و تخصص میزبانی از اهمیت خاصی برخوردار است بر این اسـاس توصـیه شـد ه اسـت در اوایـل فصـل بـرای پـرورش انبـوه و رهاسازی این زنبور در مزارع اهتمام ویژه داشت.

پس از بازدیدهای مرتب و ردیابی با استفاده از تله های فرمونی یا نوری، زمان تخم ریزی آفت مشخص و پس از خروج لاروهای سن یک از پوسته تخم و قبل از ورودشان به ساقه، سمپاشی توصیه میگردد. برای این آفات روی برنج ترکیب شیمیایی ثبت شده وجود ندارد اما در مزارع ذرت ترکیب زیر ثبت و قابل استفاده هستند.

خسارت لاورهای سزامیا روی برنج

مگس‌های خزانه

مگس‌های خزانه مهمترین آفت هنگام خزانه گیری برنج است و در برخی از سالها موجب از بین رفتن بسیاری از خزانه برنج شده و منجر به تجدید کشت می‌شود.

لاورهای مگس خزانه به ریشه گیاهچه‌ها حمله می‌کنند و با تغذیه از آنها باعث زردی و پژمردگی آنها گردیده و پس از تکمیل رشد در همان جا به شفیره تبدیل می‌شوند. در مواقعی که جمعیت زیاد باشد تمام گیاهچه‌های داخل خزانه زرد شده و از بین می‌روند.

حشره کامل مگس خزانه

تهیه نشا از خزانه‌های زیر پالستیک (دارای پوشش) استفاده شده و سعی شود از خزانه سنتی نشاء تهیه نشود. در صورت آلودگی خزانه تهیه نشا به مگس خزانه برنج، ابتدا با خشکاندن آب خزانه به مدت 24 ساعت و سپس خشکاندن آب خزانه در شب و آبیاری مالیم کمتر از یک سانتیمتر در روز به مدت دو روز می‌توان باعث مرگ تعداد زیادی از الروهای مگس خزانه برنج در خزانه شد.

زنبور پارازیتوئید شفیره Uroleis maritina از زنبوران Pteromalidae در ایران تا حدود زیادی (تا 55 درصد) شفیره‌های آفت را پارازیته می‌کنند.

خسارت مگس خزانه

سرخرطومی ریشه برنج

این آفت به طور گسترده‌ای در جنوب بخش اروپایی روسیه، قفقاز، آسیای میانه و جنوب قزاقستان انتشار دارد اما در ایران انتشار آن محدود به جنوب فارس و خوزستان است. این آفت از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار نمی‌باشد.

شخم پاییزه که اکثر لاورها سطح خاک تجمع داشته، و شخم زمین اصلی قبل از انتقال نشاءها و در زمان شفیرگی، باعث از بین رفتن آنها می‌گردد. کاشت زود هنگام برنج، تناوب زراعی با محصولات علوفه‌ای یا جالیزی و آیش گذاشتن زمین مؤثرترین روش مبارزه علیه سرخورطومی ریشه برنج می‌باشد. حذف علف‌های هرز میزبان به خصوص مرغ (Cynodon Dactylon) و شبدر وحشی(Pratenes Trifolium) در صورت تناوب و یا آیش توصیه می‌شود. در صورت رعایت اصول کنترل زراعی نیاز چندانی به مبارزه شیمیایی با این آفت وجود نخواهد داشت. برای این آفت همچنین ترکیب شیمیایی ثبت شده‌ای وجود ندارد.

حشره بالغ سرخرطومی برنج

زنجرک سبز برنج

این آفت در بسیاری از مناطق برنج خیز جهـان از جملـه جنـوب اروپـا، سواحل شرقی و جنوبی دریای مدیترانه و جنـوب و جنـوب شـرق آسیا وجود دارد و یکی ازآفات مزارع برنج شمال کشور است. آفت پلی فاژ بوده و علاوه بر برنج روی سایر گیاهان علفی تغذیه میکند. این آفت به دلیل انتقال بیماریهای ویروسی مانند بیماری کوتولگی برنج و بیماری زرد ویروسی برنج و همچنین گسترش بیماریهای قارچی و باکتریایی از آفات نسبتاً مهم دردنیا محسوب می‌گردد.

زنجرک سبز خرطوم خود را گیاه وارد کرده و از مواد غذایی آن تغذیه می‌کند. علائم خسارت توسط این آفت به صورت ضعیف شدن بوته‌ها و خشک شدن آنها می‌باشد. تزریق زاق سمی باعث زردی و پیچ خوردگی برگ های آلوده شده و برگ حالت سوختگی به خود می‌گیرند. گاهی در مرحله شیری شدن دانه، زنجرک به گیاه حمله کرده و باعث لاغری دانه، پوک شدن و کاهش وزن دانه های برنج می‌شود. انتقال بیماری‌های ویروسی خسارت غیر مستقیم و مهمتر آفت را تشکیل می‌دهد.

استفاده از ارقام مقاوم به زنجرک و بیماریهای ویروسی، کاهش کشت برنج درسال و کشت همزمان چند محصول در مزارع آلوده به زنجرک، اجتناب از کاشت برنج در اوج فعالیت (با استفاده از آمار دراز مدت منطقه) برای جلوگیری از آلودگی بیشتر، مصرف بهینه کود نیتروژنه و جلوگیری از مصرف بیش از حد نیتروژن، کنترل علفهای هرز و میزبان‌های زنجرک مانند اویارسالم و سوروف، انجام تناوب زراعی با یک محصول غیر برنج و کشت مخلوط برنج با سویا توصیه می‌شود .تعداد زیادی از شکارگرهای مزارع برنج ازقبیل سنهای آبزی جنس Microvelia sp، سنجاقکها، آسیابکها و عنکبوتها دشمنان طبیعی زنجرکها بوده و از این حشره تغذیه می‌کنند. با کنترل شیمیایی کرم ساقهخوار برنج معمولا این آفت هم کنترل می‌گردد ولی تاکنون برای کنترل این آفت به صورت اختصاصی ترکیب شیمیایی ثبت نشده است.

تصویر راست: حشره بالغ ماده زنجرک سبز- تصویر سمت چپ: حشره بالغ نر زنرجک سبز

بیماری‌ها

بلاست برنج

بلاست برنج به عنوان مهمترین بیماری برنج در اکثر کشورهای برنج خیز از جمله ایران، محسوب می‌گردد. درباره این بیماری و روش‌های مبارزه با آن را در مجله کشاورزی اگروتک بخوانید.

سوختگی غالف یا شیت بلایت برنج

بیماری شیت بلایت یا سوختگی غالف برنج تقریباً از همه کشورهای تولید کننده برنج گزارش شده است ولی در مناطق پرباران و گرم (32-28 درجه سانتی گراد) خسارت بیشتری وارد می‌نماید. در ارقام حساس تا 50 درصد خسارت نیز پیش بینی شده است. خسارت این بیماری پس از بالست برنج در درجه دوم اهمیت قرار دارد. بروز بیماری سوختگی غلاف برنج به عنوان یک بیماری مهم و قتصادی، مربوط به تداوم سیستم کشت برنج و توسعه ارقام جدید پاکوتاه، پرپنجه، پرمحصول، کشت متراکم و افزایش مصرف نیتروژن می‌باشد. کشت ارقام زودرس و زود کاشت و فراهم بودن رطوبت 100-85 درصدی نیز سبب افزایش بیماری می‌شود.

معمولا علائم بیماری تا اواخر پنجه زنی و یا اوایل طویل شدن میانگره‌ها دیده نمی‌شود ولی گاهی علائم روی گیاهان جوان دیده می‌شود. علائم اولیه شامل لکه‌های آبسوخته، مدور، کشیده و یا بیضوی، سبز مایل به خاکستری به طول حدود یک سانتیمتر روی غلاف‌های برگ نزدیک سطح آب دیده می‌شود. لکه‌ها به تدریج بزرگتر شده تا دو تا سه سانتی متر طول و یک سانتی متر عرض می‌رسند و مرکز آنها سبز رنگ پریده و یا سفید شده و به وسیله یک حاشیه ارغوانی تا قهوه‌ای رنگ احاطه می‌شوند. روی لکه‌ها توده‌های میسلیومی خاکستری مایل به سفید دیده می‌شود. همراه با توسعه و بزرگ شدن لکه‌های اسکلروتهای قارچ در کناره و یا روی لکه‌ها تشکیل می‌گردد. اسکلروت‌ها نزدیک بافت آلوده پس از ظهور اولین لکه‌ها ظاهر می‌شوند. گیاهان شدیداً آلوده دانه‌های ضعیفی خصوصاً در قسمتهای تحتانی خوشه تولید می‌کنند. حدود یک هفته پس از مشاهده علائم اولیه ذکر شده، اسکلروتهای قارچ ابتدا به رنگ سفید با بافت پنبه‌ای شکل و سپس به رنگ قهوه‌ای و بافت بسیار سفت دیده می‌شوند که به صورت خیلی سست به بدنه گیاه متصل هستند که می‌توانند از گیاه جدا شوند و روی خاک و یا آب مزارع شناور شوند و بیماری را در تمام شالیزار منتقل کنند. درنتیجه مرگ ساقه، افزایش ورس و یا کاهش تولید، به وجود می‌آید. میزان آلودگی خوشه ارتباط مستقیم با میزان خسارت بیماری دارد و میزان آلودگی خوشه نیز بستگی به زمان آلودگی غالف برگ انتهایی بوته‌ها دارد به طوریکه اگر آلودگی غالف برگ انتهایی زمانی صورت گیرد که خوشه‌ها کاملا از داخل غالف بیرون آمده باشند، خوشه حالت طبیعی داشته و دانه نیز تشکیل می‌شود ولی اندازه و وزن دانه ها کاهش می‌یابد. اگر آلودگی غلاف برگ انتهایی زمانی صورت گیرد که هنوز خوشه‌ها از داخل غلاف خارج نشده باشند، خوشه حالت طبیعی خود را از دست میدهد و روی دانه‌ها لکه‌های قهوه‌ای مایل به خاکستری ظاهر می‌شود و دانه ها اکثراً پوک می‌شوند.

سوختگی غلاف ناشی از شیت بلايت روی برگ

برنج از ابتدای کاشت مورد حمله عوامل بیماریزای مختلف به خصوص قارچها قرار  می‌گیرد بنابراین کاهش و یا به حداقل رساندن خسارت و یا به عبارت بهتر کنترل این عوامل می‌تواند نقش به سزایی در افزایش عملکرد داشته باشد. ارقام پا بلند و کم پنجه معمولا آلودگی کمتری نسبت به ارقام پاکوتاه و پرپنجه دارند. ارقام با حساسیت بالا ارقام پاکوتاه و نیمه پاکوتاه (مانند شیرودی و فجر) نسبت به ارقام پابلند (مانند ارقام محلی) حساستر هستند.  لازم است تا در مناطق آلوده از کشت ارقام پاکوتاه و پرپنچه خودداری شود.

لکه قهوه‌ای برنج

این بیماری خاکزاد و بذرزاد در بیشتر مناطق کشت برنج دنیا شیوع دارد. بیماری درکلیه مراحل رشد گیاه از خزانه تا مزرعه دیده می‌شود و از جنبه کیفی و کمی به محصول خسارت می‌زند. بیماری در خزانه و مزرعه هم به نشاء و هم به گیاه بالغ خسارت وارد می‌سازد. بیماری علاوه بر برنج، گندم، جو، ذرت، یولاف، چاودار، نیشکر، تعدادی از علفهای هرز و همچنین سیب زمینی و بادام زمینی را نیز آلوده می‌کند.

علائم بیماری لکه قهوه‌ای برنج

این بیماری به صورت لکه‌های ریز قهوه‌ای رنگ روی برگ دیده می‌شود که گاهی لکه‌ها اطراف کلئوپتیل را فرا گرفته و باعث پیچیدگی برگهای اولیه و ثانویه شده و گاهی نیز ریشه‌ها سیاه و پیچیده می‌شوند. گیاهچه‌های آلوده کوتاه مانده و سر انجام می‌خشکند. لکه‌های قهوه‌ای رنگ گرد تا بیضی شکل روی برگ و گلوم بوته‌های بالغ ظاهر می‌شوند که در مرکز به رنگ قهوه‌ای روشن تا خاکستری و با هاله‌ای قهوه‌ای مایل به قرمز می‌باشند. در آلودگی شدید لکه‌ها به هم پیوسته و قسمتهای زیادی از برگ و گلومها را پوشانده و تعداد دانه‌ها و وزن آنها به شدت کاهش می‌یابد. روی برگهای غلاف، لکه‌ها از لحاظ شکل و اندازه متغیر هستند و از نقاط کوچک قهوه‌ای و گرد تا لکه‌های درشت در تمام سطح برگ پراکنده می‌باشند. در موقع آلودگی 100 درصدی بوته‌ها، سوختگی نشاها و نیز پوک شدن دانه‌ها روی می‌دهد و در اثر آلودگی برگها و گلومها، بذرها ارزش چندانی نداشته و در خرمنکوبی خرد می‌شوند. آلودگی در مزارع اصلی نیز با فراهم شدن شرایط جوی مطلوب برای ایجاد گسترش بیماری، شدت پیدا می‌کند و حتی در بعضی مواقع ممکن است با بیماری بلاست اشتباه شود.

علائم لکه قهوه‌ای دانه برنج و مقايسه آن با دانه‌های سالم

ضدعفونی بذور با آب داغ (دمای بین 53 تا 54 درجه سانتی گراد) برای 10 تا 12 دقیقه می‌تواند در کاهش آلودگی موثر باشد. قارچ می‌تواند تا 4 سال روی بذرها دوام بیاورد، بنابراین ضدعفونی بذور قبل از کاشت با قارچکش توصیه شده به مدت 24 ساعت، می‌تواند منجر به کاهش آلودگی شود.

پوسیدگی طوقه و ریشه برنج

این بیماری در حال حاضر در مزارع استانهای گیلان، مازندران، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی، زنجان و خراسان وجود دارد. قدکشیدگی از علائم بارز این بیماری است که در اثر تولید هورمون جیبرلین توسط بیمارگر ظاهر می‌شود. عامل بیماری علاوه بر برنج روی حبوبات، توت فرنگی، پنبه، خرما، سوزنی برگان، بادمجان، گندم، بادام زمینی، خیار، انجیر، سویا، کنف، انبه، موز، پسته، نیشکر، گوجه فرنگی، سورگوم و ذرت ایجاد بیماری می‌کند.

علائم بارز بیماری در خزانه شامل پوسیدگی و کشیدگی قد نشاها است. در این حالت نشاها معمولا چند سانتیمتر از نشاهای سالم بلندتر هستند. ساقه‌ها در این بیماری لاغر و بدون استحکام بوده، در ابتدا زرد و کمرنگ و سپس قهوه‌ای می‌شوند. اولین علائم در مزرعه شامل خشک شدن برگهای اولیه برنج است. مرگ ناگهانی پنجه‌ها نیز از علائم دیگر بیماری می‌باشد. در برخی موارد تغییر زاویه برگ پرچم نیز دیده می‌شود. طویل شدن غیر طبیعی بوته‌های برنج نیز در مزرعه بخوبی مشهود است. گیاهچه‌های آلوده نازکتر و سبز روشن می‌باشد. این زردی از انتهای بوته شروع می‌شود و تعدادی از این گیاهچه‌ها در خزانه و تعدادی پس از جابجایی می‌میرند. همه گیاهچه‌های آلوده چنین نشانه‌ای نداشته و حتی تعدادی از آنها کوتاهتر و گاهی احتمالا طبیعی هستند که به نژاد عامل بیماری و شرایط آب و هوایی مانند حرارت و رطوبت بستگی دارد. نشاءهای به ظاهر سالم که به مزرعه منتقل می‌شوند بتدریج به رنگ سبز روشن گراییده و سریعاً رشد نموده، بوته‌های باریک و دراز تولید می‌نمایند. بوته‌های آلوده در مواقع بارندگی خفیف و تابش نور خورشید به آسانی از بوته های سالم متمایز و قابل تشخیص می‌باشند. تعداد پنجه در بوته‌های آلوده کم و برگهای آن از پایین به رنگ قهوه‌ای در آمده، لوله ای شده و میمیرند.

فرم غیر جنسی قارچ عامل بیماری fusarium moniliforme sheld میباشد که میکروکنیدی های 1-2 سلولی کم و بیش چسبنده داشته که بطور زنجیری یا متصل بهم هستند و روی قشر زرد روشن یا سفید قرمز رنگ سیلیوم قارچ تشکیل می‌شوند. ماکروکنیدی‌ها تقریباً کشیده و در دو انتها باریک هستند که 5-3 دیواره گاهی 8-6 حجره‌ای است و به رنگ روشن یا کمی زرد رنگ می‌باشد که در (Sporodochia)تشکیل می‌گردند. کالمیدوسپور نداشته و اسکلروتهای آبی تیره رنگ گرد 100-80 میکرومتری می‌باشند. استروما به رنگهای مختلف زرد، قهوه‌ای، بنفش و غیره است.

علائم پوسیدگی طوقه و ريشه برنج

رعایت اصول به زراعی و تناوب ، بعد از دو سال کشت پیاپی برنج آن را در تناوب با یک گیاه غیرمیزبان مانند سبزیجات و یا گیاهان ریشه‌ای، حذف گیاهان آلوده پس از مشاهده، سوزاندن کاه و کلش بلافاصله بعد از برداشت و بوجاری بذور و تهیه بذر از مزارع سالم توصیه می‌شود.

سیاهک دروغی برنج

علیرغم این که این بیماری در دهه‌های گذشته از آفات قرنطینه داخلی کشور محسوب می‌گردید ولی در حال حاضر نسبت به سایر بیماری‌های این محصول اهمیت کمتری دارد با این وجود عواملی مانند تغییر در شرایط آب و هوایی و یا میزان نیتروژن خاک می‌تواند سبب گسترش این بیماری و ایجاد خسارت گردد. میزان آلودگی به این بیماری در مزارع برنج معمولا بین 1 تا 10 درصد است اما در صورت شدت خسارت تا 60 درصد مزرعه ممکن است آلوده و بیش از 75 درصد دانه‌های در خوشه ها پوک شوند. این بیماری قارچی می‌تواند سمومی تولید کند که می‌تواند از جوانه زنی بذر و رشد جوانه جنین را تا 35 درصد جلوگیری کند. قارچ عامل بیماری علاوه بر خسارت مستقیم به محصول، میکوتوکسینی با نام اوستیالتوکسین (ustiloxins) و اوستیالجینوایدین (ustilaginoidins) در دانه های آلوده تولید می‌کند که این توکسین برای انسان و سایر پستانداران بسیار سمی بوده و می‌تواند سالمتی افراد را به خطر اندازد.

علائم سیاهک دروغی برنج

بیماری سیاهک دروغی برنج به دلیل اختصاصی بودن علائم آن با هیچ بیماری دیگری مشابه نبوده و سریعاً قابل شناسی است. بیماری معمولا در اوایل مرحله گلدهی به اجزای گل برنج حمله کرده ولی نشانه‌های اندکی بعد از گلدهی و یا در طی پر شدن دانه‌ها قابل مشاهده است. علائم بیماری در زمان رسیدن دانه‌ها رویت می‌شود لذا جزء بیماریهای خوشه محسوب می‌گردد. در ابتدا تودهای آلوده به شکل دانه‌هایی نارنجی رنگ، مخملی و تخم مرغی شکل و به قطر تقریباً یک سانتی متر که توسط یک الیه نازک پوشیده شده‌اند، جایگزین دانه‌های خوشه می‌شوند. در ادامه توده‌ها به رنگ سبز مایل به زرد و یا سبز تیره تغییر رنگ پیدا می‌کنند و معمولا چند دانه در خوشه‌ها این توده‌ها و یا اسپوربالها را تشکیل می‌دهند اما ممکن است تمامی خوشه نیز آلوده شوند. اسپوربالها بیشتر در پایین خوشه ها دیده می‌شوند و دانه‌هایی که در مجاورت آنها قرار دارند پوک می‌شوند.

ضدعفونی بذور با قرار دادن بذرهای برنج تحت دمای 52 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه نیز توصیه می‌شود.

نماتدهای برنج

این نماتد در استان‌های مازندران، گیلان و گلستان شیوع داشته و باعث زودرس شدن، سفید شدن نوک برگ‌های برنج و پوک شدن دانه‌ها می‌شود. این نماتد نه تنها از نظر اقتصادی روی میزبان اصلی خود ایجاد خسارت می‌کند، بلکه به جهت قابلیت پراکنش وسیع نیز حائز اهمیت است. اخیراً به علت مساعد شدن شرایط در شمال کشور، خسارت نماتد در استانهای مازندران و گیلان زیاد شده است. این نماتد علاوه بر برنج، روی توت فرنگی، داودی، فیکوس و گیاهی دیگر نیز تغذیه می‌کند.

واضح‌ترین علائم بیماری، پدید آمدن برگهای جدید با نوک سفید شده به طول سه تا پنج سانتیمتر در طی مراحل ابتدایی رشد است. در این صورت ممکن است بخش‌های پایینی برگ حالت طبیعی خود را حفظ کنند یا سیزتر باشند. سفید شدن برگ به دلیل ممانعت نماند از حرکت شیره گیاهی و قطع ارتباط سلولها با آوند آبکش است. در صورت آلودگی رشد سلولهای برگ کندتر شده و کلروپلاست از بین می‌رود و با پیشرفت بیماری، نکروز ایجاد می‌شود. برگهای بالایی بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته و برگ پرچم اغلب پیچیده شده و مانع ظهور خوشه می‌گردد. علائم دیگر شامل کاهش در طول خوشه، کاهش در تعداد دانه، عقیم شدن گلها، بدشکلی بذور، کوتولگی بوته، عقب افتادن بلوغ و رسیدگی می‌باشند. علائم نوک سفید برگ ممکن است شبیه صدمات حشرات و یا در اثر نماتدهای دیگر باشد. کاهش عملکرد در اثر این بیماری متغیر بوده و بستگی به رقم، سال، دما، شیوه‌های کشت و دیگر عوامل دارد. در مزارع آلوده، تلفات به طور متوسط از 10 تا 30 درصد است. کاهش عملکرد حداکثر از 70 درصد برای ارقام حساس و حداقل 20 درصد برای ارقام مقاوم گزارش شده است. ضعیف‌تر بودن، له شدگی و پیچ خوردگی دانه‌های آلوده پس از پخت مشاهده می‌شود که این ظاهر نامناسبی به برنج پخته شده داده و با توجه به ذائقه مصرف کننده ایرانی، مورد پسند نخواهند بود.

علائم خسارت نماتد مولد نوک سفیدی برگ روی برنج

سوزاندن بقایای گیاه و علف های هرز پس از برداشت در مزارع آلوده، کشت ارقام مقاوم و کشت مستقیم بذر در مزرعه غرقآب توصیه می‌شود.  از آنجا که نماتد A besseyi بذرزاد است، شستشوی بذر با آب گرم بهترین روش کنترل برای آن است. برای مقادیر کم بذر، قرار دادن بذر خشک در آب گرم به مدت 50-10 دقیقه در دمای 61 – 55 درجه سانتیگراد و برای مقادیر زیاد بذر، به مدت 24 ساعت قرار دادن بذر خشک در آب سرد و سپس 15 دقیقه در آب با درجه حرارت53-51 درجه سانتیگراد بدون تأثیر بر جوانه زنی، نماتد را از بین می‌برد.

علف هرز

علفهای هرز با رقابت جهت کسب آب، مواد غذایی و زمین موجب کاهش عملکرد برنج می‌شود. مبارزه با علفهای هرز یکی از پر هزینه‌ترین عملیات زراعی در برنج است. طبق بررسی‌های صورت گرفته، خسارت وارده به گیاه برنج توسط علفهای هرز 45 درصد است.

امروزه حدود 30 گونه به عنوان علف‌های هرز شالیزار شناخته می‌شوند که 10 گونه آن به عنوان علف هرز مشکل ساز در این زراعت محسوب می‌گردند. بسته به شرایط در هر منطقه بین 15-10 گونه مهم علف هرز برنج وجود دارد.

به آن دسته از علفهای هرزی که هرساله مشکلات فراوانی ایجاد می‌کنند و کنترل آنها به سختی صورت می‌گیرد، علف هرز سمج می‌گویند. برای کنترل این علفهای هرز باید مجموعه‌ای از اقدامات را انجام داد. آزوال، روغنواش و بندوش سه علف هرز سمج هستند که هر ساله مشکلات زیادی را در زمان کاشت، داشت و برداشت برنج در استانهای شمالی ایجاد می‌کنند. مهمترین علفهای هرز برنج در ایران در جدول زیر نشان داده شده است.

مهمترین علفهای هرز برنج در ایران

 محققین، آب را مهمترین علفکش در زراعت برنج میدانند. آب به تنهایی قادر است به میزان 40-60 درصد از رشد علفهای هرز بکاهد. آب عالوه بر اثر مستقیم در کنترل علفهای هرز موجب حفظ و افزایش کارآیی علفکشها در کنترل علفهای هرز میگردد.

 

پیشگیری

پیشگیری، از اساسی‌ترین روشهای کنترل علفهای هرز بوده، و گسترش آن را محدود میسازد. اقدامات پیشگیرانه عبارتند از: استفاده از بذرهای عاری از علف هرز، بهداشت مزارع؛ مرزها؛ کانالهای آبیاری، تمیزکردن ادوات کشاورزی و انتخاب محل مناسب تهیه خزانه.

کنترل فیزیکی

عملیات زراعی کنترل علف هرز عبارت اند از:

شخم: معمولا طی سه مرحله انجام می‌شود. مرحله اول در پاییز صورت می‌گیرد. بهتر است تا شخم زدن به صورت عمیق انجام شود تا بذر علفهای هرز به اعماق خاك رفته و در صورت جوانه زدن قادر به خروج از خاك نباشند. مرحله دوم و سوم شخم زدن همراه گل خرابی زمین است که در صورت درست انجام شدن نقش موثری در رشد علفهای هرز دارند.

تسطیح: یکنواختی عمق آبیاری تا حدودی از رشد علف هرز جلوگیری می‌کند، بنابراین لازم است تا تسطیح زمین به درستی انجام شود.

غرقاب: غرقاب کردن زمین نشاءکاری شده به عمق 5 سانتیمتر به مدت چهار هفته باعث کاهش رشد علفهای هرز می‌شود.

وجین: وجین، با دست و یا با دستگاههای وجین کن مانند کونوویدر صورت می‌گیرد. وجین با دست قدیمی‌ترین و عمومی‌ترین روش مبارزه با علفهای هرز در دنیا است و هیچ نوع علف هرزی در مقابل این روش مقاوم نیست. در کونوویدر نیز چرخیدن چرخها باعث تکه تکه شدن علفهای هرز بین ردیفها و به زیر خاك بردن آنها می‌گردد.

کنترل بیولوژیکی

کنترل بیولوژیك علفهای هرز با استفاده از عوامل زیستی مختلف گیاهخوار مثل ماهی، قورباغه و اردك برای کنترل علفهای هرز در برنج غرقابی در چند کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد. در کشور ما نیز بصورت محدود در برخی از شالیزارها انجام می‌شود.

 

کنترل شیمیایی

یکی از مؤثرترین روشهای کنترل علفهای هرز، روش شیمیایی می‌باشد. تاکنون بالغ بر 20 فرمولاسیون علفکش برای زراعت برنج توصیه شده است.  در مبارزه شیمیایی با علفهای هرز ضروری است تا علفکش مناسب با توجه به شرایط رویش برنج، علفهای هرز و همچنین نوع علفهای هرز انتخاب شود.

سوالات خود را درباره پیشگیری و یا درمان بیماری‌ها، آفات و علف هرز برنج با مشاورین اگروتک در بخش مشاوره متنی اپلیکیش اگروتک به صورت رایگان مطرح کنید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا